دایی: کاری با پرسپولیس کردند که اسکندر با تخت جمشید نکرد

سرمربی سایپا گفت: همه ما باید مواظب اظهار نظرهای مان باشیم و آنچه می گوییم با واقعیات همخوانی داشته باشد. ماجرای طلب من از پرسپولیس به قصه هزار و یک شب تبدیل شده و انگار نحوه مدیریت ها در پرسپولیس خواسته یا ناخواسته مشابه هم و به صورت کپی برداری است.

او ادامه داد: مدیریت قبلی باشگاه نامه ها را جواب نمی داد، نماینده به دفتر من می فرستاد و بعد منکر جلسه می شدند که با عکس و سند و مدرک واقعیت را به همه ثابت کردیم.

خیلی وقت پیش باشگاه پرسپولیس و آقای گرشاسبی به من پیشنهاد توافق دادند، من هم برای اینکه در معذورات قرار نگیرند در خصوص مسائل مالی هیچ حرفی نزدم و وکیل و نماینده ام صحبت هایی کردند. خود باشگاه تاریخ هایی تعیین کرد و به همان تاریخ های خودشان هم پایبند نبودند. حالا نمی دانم منظورشان از توافق چیست و از کدام توافق حرف می زنند. اگر منظورشان صحبت های سال قبل است که خودشان به آن پشت پا زدند و توافق را نادیده گرفتند. البته من خیلی تلاش کردم توافق حاصل شود ولی آقایان به حرفهای خودشان هم ارزش قائل نشدند.

دایی تصریح کرد: با رفتارهای نخ نما شده می خواهند مرا مقابل هواداران قرار دهند. قرار بود از محل ترنسفر طارمی طلب مرا تسویه کنند. من خبر داشتم قطری ها پول را داده اند اما اینجا می گفتند پول نیامده.بعد از یکماه گفتند پول را خرج کردیم. این رفتارها زیبنده نیست . اینکه حرف بزنیم و بعد یادمان برود حتی تماس بگیریم توجیه ندارد. در این مدت طلب خیلی ها را دادند که حق شان هم بوده ولی سراغی از من نگرفتند. حالا نوع حرفها تغییر کرده است.

او اظهار داشت: با شرایطی که به وجود آوردند در بحث مالیات برای من مشکلات عدیده ای ایجاد شد.آقایی که شاهکار مدیریت بود و باعث شد دو پنجره تیم بسته شود موضوع مطالبات من را به اینجا رساند. روی لج و لجبازی ها و ندانم کاری های او پرسپولیس نه فقط به من که به خیلی ها بدهکار شد و حالا هم رفته خانه اش نشسته و ککش هم نمی گزد.

دایی در پایان گفت:اگر توافق نامه ای با امضای من یا نماینده و وکلایم دارند ارائه دهند تا خودم هم آن را ببینم.من نمی خواستم حرفی بزنم اما رفتار و گفتارهای آنها مرا وادار به بیان این توضیحات کرد . فقط بگویم هیچ طلبکاری دنبال نابودی پرسپولیس نیست. کسانی برای نابودی پرسپولیس خواب آشفته دیده بودند که قبل از حضور در پرسپولیس کسی نام شان را هم نشنیده بود اما با واسطه و رفاقت آمدند و کاری را کردند که اسکندر با تخت جمشید نکرد. حالا هم بیایند به قانون Law جواب بدهند.