زهرا نعمتی: به سقف آرزوهایم نرسیده ام

زهرا نعمتی؛ نامی است که در تاریخ ورزش Sport ایران جاودانه شده است. بانویی که به عنوان نخستین زن موفق به کسب مدال طلا در سطح بازی‌های المپیک و پارالمپیک در رشته تیر و کمان شد. او با وجود محدودیت‌هایی که برایش وجود داشته به موفقیت‌های چشمگیری در سطح جهان دست یافته است. این ورزشکار کرمانی ابتدا عضو تیم‌ملی تکواندوی بانوان ایران بود، اما پس از اینکه در سال ۱۳۸۳ در اثر سانحه رانندگی ویلچرنشین شد به ورزش تیراندازی با کمان روی آورد و اکنون عضو تیم‌ملی تیراندازی با کمان بانوان معلول ایران است. این بانوی پر افتخار همواره دغدغه خوشحال کردن مردم را دارد و معتقد است حمایت همیشگی مردم ارزشش خیلی بالاتر از مدال‌هایی است که حتی به آنها دست نیافته است. زهرا نعمتی عنوان برترین ورزشکار تیر وکمان جهان در سال 2017 را هم از آن خود کرد. خبرنگار «ایران» با این بانوی پر افتخار گفت و گویی انجام داده که پیش روی شماست.
در سال 96 شما عنوان قهرمانی جهان در مسابقات تیراندازی با کمان در چین را به‌دست آوردید و همچنین یک رکوردشکنی جهانی در مسابقات چک داشتید. درباره عملکردتان در این دو رویداد مهم و همچنین موفقیت‌های دیگری که در این سال داشته‌اید، توضیح می دهید.
سال 96 سال بسیار خوبی بود؛ من در این دو مسابقه توانستم شرکت کنم و با وجود آسیب‌دیدگی‌ای که بعد از المپیک و پارالمپیک داشتم، موفق شدم رکورد جهانی خود را افزایش دهم و مدال طلای مسابقات قهرمانی جهان و نیز تورنمنت جهانی چک را به دست آورم. به‌طوری که باز هم مدال طلای من در رقابت‌های قهرمانی جهان در چین، جزو 50 رویداد برتر جنبش پارالمپیک بود. از دیگر اتفاقات خوب سال 96 این بود که در یک رأی‌گیری جدید که فدراسیون جهانی تیر و کمان در بخش تیرانداز برتر سال جهان برگزار کرد، به لطف خدا و حمایت مردم عزیزمان و همچنین آرای بین‌المللی، توانستم مقام اول را کسب کنم. علاوه بر این کاندیدای ورزشکار برتر جهان در ماه نوامبر هم بودم که از طرف کمیته بین‌المللی پارالمپیک برگزار شده بود. در این نظرسنجی نیز به لطف خدا و رأی بالای مردم عزیز و اختلاف خیلی زیاد توانستم ورزشکار برتر ماه نوامبر جهان شوم.
اینها گزارشات سال 96 بود (با خنده) که برایم افتخار بی‌نظیری است. البته در سال 95 هم برای من از این دست اتفاقات افتاد؛ ولی اتفاق متفاوت امسال لحظه کسب دو مدال طلای جهانی‌ام بود که برایم افتخارآفرین شد.
سال 97 بازی‌های آسیایی را در پیش داریم. آیا در بازی‌های آسیایی شرکت می‌کنید یا اینکه فقط در بازی‌های پاراآسیایی حضور پیدا می‌کنید؟
بله؛ تصمیم دارم که حتماً با حمایت مسئولان کمیته المپیک و کمیته پارالمپیک و تعاملی که بین این دو کمیته برقرار شود، بتوانم هم در المپیک و هم در پارالمپیک شرکت کنم.
یکی دیگر از اتفاقاتی که سال 96 برایتان افتاد این بود که عضو کمیسیون ورزشکاران کمیته ملی المپیک شدید؛ چقدر می‌توانید در این کمیته تأثیرگذار و برای ورزشکاران مؤثر باشید؟
حقیقتش به خاطر اینکه تقریباً پایان کار دوره قبلی کمیته ملی المپیک بود و گروه جدید به تازگی در این کمیته مستقر شدند، تا این لحظه کاری را که بتوان آن را مؤثر به حساب آورد انجام نداده‌ام. اما یک جلسه با آقای دکتر صالحی امیری داشتیم و ان‌شاءالله با کمک اعضای این کمیسیون و بسیاری از دوستان در تلاش هستیم در خیلی از بخش‌ها مشکلات قهرمان‌ها را حل کنیم؛ همچنین برنامه داریم از پیشکسوتان ورزشی عزیز خود که شاید مقداری فراموش شده‌اند تجلیل کنیم، این موضوعات در حال حاضر یکی از اولویت‌های اصلی کمیسیون ورزشکاران کمیته ملی المپیک است.
در این مورد بیشتر توضیح می‌دهید؟
در واقع ما با رأی دوستان ورزشکارمان آنجا هستیم تا بتوانیم نماینده‌های خوبی برای آنان باشیم، صدای آنان را به مسئولان کمیته المپیک برسانیم و طی جلساتی که با مسئولان این کمیته می‌گذاریم، مشکلات آنها را رفع کنیم. در واقع هم من و هم سایر دوستانی که در این شورا هستند امیدواریم که بتوانیم صدای خیلی از دوستان قهرمان خود باشیم و به حل مشکل آنان کمک کنیم تا قهرمانان ما با خیال راحت‌تری بتوانند به مدال دست پیدا کنند و پرچم کشور عزیزمان را بالا ببرند که این هدف اصلی ماست.
ورزش بانوان را در سالی که گذشت چطور دیدید؟
ورزش بانوان نه تنها در سالی که گذشت بلکه در چند سال اخیر پیشرفت خیلی خوب و چشمگیری داشته است. ما خانم‌ها به خودمان افتخار می‌کنیم و امیدوار هستیم که در سال‌های آینده هم این پیشرفت را به همین شکل و به صورت متوالی داشته باشیم. مخصوصاً که خانم‌های ورزشکار ما امروز ثابت کرده‌اند که می‌توانند بهترین باشند و فکر می‌کنم جا دارد هم مسئولان ورزشی کشورمان و هم سرمایه گذارها اعتماد بیشتری به ورزش بانوان کنند. مسئولان بدانند که خانم‌ها هم می‌توانند در کنار آقایان تلاش کنند و به مدال‌هایی دست یابند و پرچم کشور را بالا ببرند.
سرمایه گذارها نیز با سرمایه‌گذاری در ورزش بانوان از قهرمانان این بخش حمایت کنند.
یکی از مسائلی که اخیراً سر و صدای زیادی به پا کرد حضور بانوان در ورزشگاه‌های کشور بود. چه نظری در این رابطه دارید؟
باید از این قضیه دفاع شود و زمینه‌ای فراهم شود تا خانم‌ها هم بتوانند از دیدن مسابقات ورزشی بهره‌مند شوند. مسئولان ورزشی کشورمان باید به طریقی این شرایط را فراهم کنند و در این زمینه مساوات برقرار شود. قطعاً یکسری مشکلات وجود دارد که مانع این کار شده است؛ اما ما خواهشی که داریم این است که این مشکلات به حداقل برسد تا خانم‌های علاقه‌مند هم بتوانند در ورزشگاه‌ها حضور پیدا کنند.
اخیرا هم که شاهد بودیم تعدادی از بانوان با صورت گریم شده و ظاهری مردانه به استادیوم رفتند!
به‌نظر من این حق همه خانم‌هاست که چنین درخواستی داشته باشند؛ اینکه بتوانند به طور مساوی از چنین امکاناتی برای مسابقات استفاده کنند. فقط امیدواریم که مسئولان این مشکلات و موانع را به‌ حداقل برسانند تا خانم‌ها هم بتوانند در ورزشگاه‌ها حضور پیدا کنند. ما می‌دانیم که کار خیلی سختی است؛ اما به هر حال کار نشد ندارد! ما از مسئولان می‌خواهیم و از آنان خواهش می‌کنیم که این موانع را به حداقل برسانند، یا اینکه زمینه‌ای را فراهم کنند که این اتفاق بیفتد. به هر حال باید فکری برای این مشکل شود و قطعاً می‌شود که خانم‌ها بتوانند در کنار آقایان از نزدیک یک مسابقه را تماشا کنند. حتماً اگر یکسری تدابیر برای این قضیه در نظر بگیرند می‌شود که این اتفاق بیفتد. به هر حال ما امیدوار هستیم و این انتظار را داریم. زنان ایران همیشه ثابت کرده‌اند که پر امید، پر توان و پر قدرت هستند.
شما دو مدال طلای پارالمپیک به دست آوردید؛ در المپیک هم شرکت کردید؛ به‌عنوان بهترین ورزشکار سال هم در جهان انتخاب شدید و افتخارات بسیار دیگری در این چند سال به دست آوردید. آیا در حوزه ورزش آرزوی دیگری دارید که به آن نرسیده باشید؟
بله درست است اما من به سقف آرزوهای خود نرسیده‌ام و از همه مردم می‌خواهم که همیشه برای من دعا کنند، همان‌طور که همیشه دعا کرده‌اند و با لطف و حمایت آنان و لطف خدا بود که همه این سکوها فتح شده است. اما خیلی وقت‌ها آرزوی یک ورزشکار می‌تواند اصلاً کسب مدال یا تکرار قله‌های افتخار نباشد؛ چرا که اگر به این شکل باشد مسلماً شاید زهرا نعمتی آرزوی دیگری نداشته باشد. زهرا نعمتی همیشه آرزو داشته که بتواند پایدار باشد، بتواند پرچم کشورش را بالا ببرد، تداوم داشته باشد. من این آرزو را دارم تا وقتی که بتوانم و در توانم باشد پرچم کشور عزیزمان را بالا ببرم.
یعنی تداوم داشتن و پایدار بودن این موفقیت‌ها را می‌توان آرزوی دیگر شما به حساب آورد؟
ببینید آرزوی دیگر من این است که مردم عزیزمان همیشه همین‌طور زهرا نعمتی را حمایت کنند، شاید این حمایت‌ها برای من خیلی ارزشمندتر از مدال‌هایی باشد که هنوز نتوانسته‌ام آنها را کسب کنم. لطف و حمایتی که مردم همواره نسبت به من داشته‌اند برای من خیلی ارزشمند و قابل احترام بوده و خیلی وقت‌ها در خیلی جاهایی که دیگر اصلاً هیچ انگیزه‌ای برای ادامه دادن نداشتم، به کمکم آمده. چون خیلی وقت‌ها به خود می‌گویم که دیگر هیچ مدالی نیست که نگرفته باشم، هر سال که رکورد دنیا را دارم، پس با چه انگیزه‌ای ادامه دهم؟! قطعاً من این انگیزه را فقط از لطف و حمایت مردم عزیزمان می‌گیرم، از آن روحیه‌ای که همیشه به من می‌دهند و لطفی که نسبت به من دارند و همین‌طور تشویق خانواده‌ام که همیشه حامی من بوده‌اند، پدر و مادر عزیزم و چشم‌های خیلی زیادی که بازهم منتظر موفقیت‌های زهرا نعمتی هستند؛ همه اینها باعث می‌شود که من با انگیزه بیشتری راهم را ادامه دهم.
فکر می‌کنید که باز هم بتوانید مدال طلای دیگری در پارالمپیک به‌دست آورید؟
در ورزش هیچ چیزی قابل پیش‌بینی نیست. من نمی‌گویم که می‌خواهم مدال طلا به دست بیاورم اما می‌گویم که من تلاش می‌کنم برای بهترین‌ها، البته نتیجه آن را واقعاً نمی‌دانم؛ اما دوست دارم این قول را به خودم و به مردم عزیزم بدهم که قطعاً همه تلاشم را برای رقم زدن بهترین‌ها خواهم کرد ولی هیچ وقت قول مدال نداده‌ام.
یکی از اتفاقات خوبی که سال 96 برای شما افتاد، این بود که در شهر خودتان (کرمان) به یک زندانی Prisoner زن کمک کردید تا آزاد شود. در این باره توضیح می‌دهید؟
کلاً در بحث زندانیان زن که به‌دلیل جرایم غیر عمد مشکل پیدا کرده‌اند و مجبورند دور از خانواده‌هایشان زندگی کنند، من سعی دارم که بتوانم یک کمک‌هایی را برسانم؛ بخصوص اینکه این خانم در شهر کرمان بود و وقتی که خبر آن به گوش من رسید دوست داشتم که حتماً به او کمک کنم تا بتواند به آن مدیریت قبلی خود در خانواده برگردد. جایگاه یک زن می‌تواند به رفاه یک خانواده کمک زیادی کند.
آیا این کار بازتاب خوبی در شهرتان داشت؟
نه به آن صورت؛ چون من خودم تمایل نداشتم و اجازه ندادم که خیلی بازتاب خبری داشته باشد. از قبیل این اتفاقات ممکن است زیاد بیفتد؛ برای من خیلی خوشحال‌کننده بود که توانستیم به این خانم کمک کنیم. سعی می‌کنم به سایر خانم‌هایی که در کشور ما دچار یک چنین اتفاق‌هایی می‌شوند، کمک کنم که این عزیزان بتوانند به کانون گرم خانواده بازگردند و در کنار فرزندانشان زندگی خوبی داشته باشند.
همه شما را نماد یک زن موفق می‌دانند. رسیدن به موفقیت در زندگی شخصی و حرفه‌ای چه فاکتورهایی دارد؟
رسیدن به موفقیت این است که هیچ وقت ناامید نشوی؛ هیچ وقت آرزوهایمان را فراموش نکنیم. از تمام زن‌های مقاوم ایرانی می‌خواهم که آرزوها و رؤیاهای خود را فراموش نکنند و برای آنها تلاش کنند تا به موفقیت برسند. فقط همین. فرد زمانی که به آرزوهایش می‌رسد احساس موفقیت می‌کند و در پی احساس موفقیت قطعاً احساس خوشبختی هم می‌آید.
همیشه در مصاحبه‌های خود گفته‌اید که در رسیدن به موفقیت‌هایتان تنها نبوده‌اید؛ چه کسانی شما را همراهی کرده‌اند.
در رسیدن به موفقیت قطعاً یک فرد نمی‌تواند تنها حرکت کند. من حمایت خانواده‌ام را داشتم؛ حمایت کمیته ملی المپیک را داشتم؛ حمایت کمیته ملی پارالمپیک را داشتم؛ حمایت تک تک مردم عزیزمان که زهرا نعمتی را دوست داشتند و منتظر موفقیت‌های او بودند و هستند را داشتم. همه اینها تک تک تأثیرگذار بودند. من هیچ وقت تنها نبودم و نیستم.
در کشوری مثل ایران که به خاطر یکسری عوامل و محدودیت‌ها مطرح شدن بانوان سخت است، شما یکی از معروفترین زنان ورزشکار ایرانی هستید و تقریباً می‌توان گفت همه مردم شما را می‌شناسند. قرار گرفتن در چنین جایگاهی برایتان چه حس و حالی دارد؟
قطعاً برای من خیلی باعث افتخار است و فکر نمی‌کنم که این شناخت برای من فاکتورهای منفی داشته باشد. چون من خود به شخصه همیشه مثبت‌ها را می‌بینم و حتی دوست دارم در این جایگاه هم تا جایی که در توانم هست به بقیه کمک کنم. حتی شده با لبخندم به کسی انرژی بدهم؛ یا به کسی که دوست دارد با من عکس بگیرد و این باعث خوشحالی‌اش می‌شود حتماً با کمال میل قبول می‌کنم. اما دقیقاً همین‌طور است که می‌گویید. شاید رسیدن به چنین جایگاه‌هایی یک مقدار برای زنان ایران مشکل باشد؛ اما ما زنان موفقی داریم که الگوی خیلی‌ها هستند و اسطوره و ستاره زندگی خودشان هستند. در حالی که شاید جامعه آنان را نشناسد ولی این زنان، قهرمان زندگی خودشان هستند. من فکر می‌کنم قهرمانی و اینکه جامعه تو را بشناسد، یک مقداری مسئولیت انسان را سنگین‌تر می‌کند. چرا که من می‌دانم به هر حال نسبت به همه افراد جامعه که شاید نعمتی را دوست دارند مدیون هستم و باید بتوانم لطف و حمایتشان را جبران کنم. با انرژی مثبت بتوانم حداقل به آنان انگیزه و امید بدهم و اینکه بگویم زهرا نعمتی هم با وجود شرایط سخت توانسته خیلی کارها را انجام دهد. فقط کافی است که خودمان و اهدافمان را فراموش نکنیم. همیشه سعی کرده‌ام که بتوانم یک چنین پیام‌هایی را انتقال دهم و هر جایی که بتوانم کمک کنم، حتی با حضورم یا کلامم این کار را انجام دهم و چنین خدمت کوچکی به مردم عزیزمان داشته باشم.
غیر از ورزشی که در آن تبحر دارید، به چه ورزشی علاقه دارید؟
تکواندو را خیلی دوست دارم. شاید علاقه من به تکواندو به خاطر این است که از بچگی با آن کار کردم و با دیدن مسابقات آن هیجان زده می‌شوم و دوست دارم خیلی وقت‌ها مبارزه کنم؛ اما مجبورم آن مبارزه را در میدان تیر و کمان انجام دهم. دوست دارم مسابقات را ببینم؛ حتی دیدن مسابقات تکواندو به من خیلی انرژی می‌دهد.
فوتبال چطور؟
بله؛ البته همه مردم فوتبال را دوست دارند. خب من هم همینطور. بازی قشنگ را دوست دارم. صرفاً اینکه تلویزیون بازی فوتبال نشان دهد و من هم بنشینم و نگاه کنم، اصلاً این‌طور نیست؛ بازی قشنگ را دوست دارم ببینم.
بازیکنان داخلی و خارجی مورد علاقه شما چه کسانی هستند؟
بازی سردار آزمون را خیلی دوست دارم. خارجی هم که مشخص است (با خنده) من کریستیانو رونالدو Ronaldo را خیلی دوست دارم؛ چرا که یک اسطوره است که موفقیت‌هایش تداوم داشته.
شما در برنامه «هزارداستان» و «چهل سالگی» تجربه مجری‌گری و خبرنگاری هم داشته‌اید. این کارها را چطور می‌بینید؟
کار خیلی سختی است. به تازگی متوجه شدم. چرا که فکر می‌کنم مجری به تمرکز بیشتری احتیاج دارد تا شخصی که رو به رو نشسته و دارد صحبت می‌کند. چون مجبور است زمان را مدیریت کند؛ همچنین تماشاچیان و بیننده‌ها را و نیم نگاهی به آنان داشته باشد. از طرفی باید این تمرکز را داشته باشد که چه سؤالی می‌خواهد بپرسد؛ چه عکس‌العملی را در مقابل دریافت می‌کند و مسیر صحبت را به کجا می‌خواهد ببرد. من فکر می‌کنم یک مجری کارش خیلی سخت‌تر از کسی است که مقابلش می‌نشیند. یعنی مثل خود من که قبل از این تجربه فقط مخاطب بودم (با خنده).
این کار برایتان جذاب بود؟
بله؛ تجربه جذابی بود. خیلی دوست داشتنی بود. خاطرات خیلی خوبی بود. بخصوص اینکه مخاطبان و میهمان‌های من خانم‌های ورزشکاری بودند که سختی‌های خیلی زیادی در ورزش خود کشیده بودند. خاطرات خیلی خوبی را برای من به جا گذاشت. حتماً دوست دارم که باز هم مجری‌گری را امتحان کنم. البته من تنها ورزشکاری بودم که در این برنامه مجری بودم. شاید اولش دلهره داشتم اما وقتی که برنامه شروع شد خیلی برای خود من جالب و لذتبخش بود.
قالی کرمان هم در خانه‌تان دارید؟
بله؛ قالی کرمان و قالی دستباف و اینکه بخصوص اصالت و ریشه خود من و پدر و مادرم به روستایی در اطراف کرمان به اسم «گلبافت» برمی‌گردد که صنعت مردم آن شهر قالیبافی بوده است. من خودم البته متولد کرمان هستم.
خودتان قالیبافی بلدید؟
نه، این یک کار را بلد نیستم (می خندد).
سخن پایانی؟
امیدوارم و آرزو می‌کنم که سال جدید برای مردم عزیزمان سال خوبی باشد؛ حداقل نگرانی‌ها و دغدغه‌های اقتصادی آنان کمتر شود؛ چرا که همه ما جزئی از همین مردم هستیم. در سال 97 ما اتفاقات خیلی مهمی را پیش رو داریم؛ باز هم از مردم که حامی من بودند، می‌خواهم که من را فراموش نکنند و حمایتم کنند. با دعاهایشان و انگیزه‌ای که به من می‌دهند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.