یادداشت اعتراضی جلالی علیه سیاست تنبیهی فدراسیون

همین یکی دو هفته قبل بود که علی کریمی در ادامه اعتراضات خود به سیاست و شیوه اداره فوتبال ایران با اشاره به جرایم در نظر گرفته شده از سوی کمیته انضباطی همه توجهات را به این سیاست جلب کرد تا در کمتر از چند روز نوبت به مجید جلالی سرمربی پیکان برسد که در یادداشتی اعتراضی نسبت به سیاست های تنبیهی فدراسیون فوتبال واکنش نشان بدهد.
مجید جلالی در این یادداشت اختصاصی که برای "ورزش سه" نوشت، آورده است:
هفته گذشته یک بار دیگر با احکام تنبیهی کمیته انضباطی فدارسیون فوتبال مواجه شدیم. احکامی که ناکارآمدی خود را طی ده ها سال به اثبات رسانده؛ اما کماکان اصرار بر اجرای همین روش شکست خورده باعث تعجب است. وقتی به مسائل مختلف فرهنگی و اجتماعی در کشور نگاه می کنم، متاسفانه روش های تربیتی شکست خورده را در بخش های گوناگون می بینم. برای مثال موضوع حجاب در جامعه یا مساله منع ورود بانوان به ورزشگاه ها؛ این که با وجود سیاست های گذشته آیا وارد دوره های بهتری از لحاظ فرهنگی شده ایم یا خیر، سوالی است که باید برای آن پاسخی داشته باشیم.
در این میان در اغلب موارد سیاستگذاران نظرات یکسانی دارند و همین امر موجب شکست در این حوزه ها شده است. بسیاری معتقدند موضوع فضای استادیوم ها اصلا اصلاح شدنی نیست؛ چون جامعه ما به سمت ساختار جدیدی رفته که فضای ورزشگاه ها نیز تابعی از آن است؛ بنابراین برای حل این مشکل کاری نمی توان کرد و تنها از طریق روش های محدودکننده و تنبیهی می توان از وخیم تر شدن اوضاع جلوگیری کرد. 
شاید بهتر باشد در این زمینه از علوم انسانی و فلسفه کمک بگیریم. بعضی ها می گویند ابتدا باید به تحول فرد و در مرحله بعد به تحول ساختاری نگاه کرد؛ یعنی اول افراد را تربیت کنید تا مملکت درست شود. البته این نگاه جزئی به نظر من غیرقابل دفاع است، چون در نهایت به اینجا می رسیم که برای حل این بحران هیچ کاری نمی توان کرد. قطعا باید ابتدا نگاه ساختاری داشت، چون در این شرایط افراد بهتر خودشان را پیدا می کنند.
یادم می آید زمانی که تیم گهر دورود به لیگ برتر آمد، همگان از رفتار متین و فضای احترام آمیز استادیوم آنها شگفت زده شده بودند اما ما برای آنها چه کردیم؟ ما فقط آنها را تنبیه نکردیم! آیا می پذیریم که در سیاستگذاری های فرهنگی و اجتماعی، تغییرات اجتماعی و مقتضات اجتماعی و همین طور تاثیرات آن به هیچ وجه شرایط زمانی و مکانی را در حفظ حریم ورزشگاه ها لحاظ نکرده ایم؟اگر واقعا کاری انجام شده، بگویید من هم بدانم؛ چرا که فکر می کنم مشکل اساسی ما همین جاست چون سیاستگذاران ما کاملا با حریم شناسی بیگانه اند.
می خواهم بگویم اگر قرار است به جامعه و تغییرات اجتماعی توجه داشته باشیم، لازم نیست صرفا از زاویه مکتب خانه ای باشد. ما می توانیم از زاویه هویتی و تاریخی هم به ماجرا نگاه کنیم. یادم می آید رهبران فرهنگی در اوایل انقلاب تاکید داشتند زمان و مکان را در سیاستگذاری ها دخالت دهیم و شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را که باید در موضوعات مختلف دخالت داد. قطعا اگر از این زاویه جلو رفته بودیم، قبل از آنکه مهاجمان فرهنگی سراغمان بیایند، ما برای مبارزه به استقبال آنها می رفتیم. وقتی شما به استقبال خطر نروید، مسلما خطر سراغ شما خواهد آمد و حالا شرایط پیش آمده برای شما تصمیم می گیرد.
نظرات شهید مطهری را در خصوص مفهوم فطرت مطالعه کردم. ایشان اعتقاد داشتند در بازگشت به خویشتن، یک وجه نسبیت گرایی و تاریخ گرایی نهفته است که می تواند اساس برنامه ریزی تربیتی کلان و ساختاری جامعه ما باشد. این دیدگاه دقیقا با نگاه دکتر شریعتی در خصوص بازگشت به خویش منطبق است. ما موظف هستیم که بدانیم در چه جامعه ای زندگی می کنیم. ضرورت های زمانی و مکانی را کاملا بدانیم. نیازهای شهروندی گروهی و فردی، علایق تاریخی و دلبستگی های هویتی مردم را بدانیم و بعد برنامه ساختاری کاملی طراحی کنیم.
چگونه است که هیچ کدام از این کارها را نکرده اید و فقط همه را جریمه و تنبیه می کنید؟ آیا این روشی است برای تربیت؟ چگونه از این طریق می خواهید به بازیابی هویتی برسید؟ اصلا درصدد بازیابی هویت جوان ایرانی هستید؟ اگر ذائقه جوان ایرانی را بدانید، می توانید نشانه های آشکاری را بیابید که با درک و تکیه بر آنها مطمئنا جواب بهتری می گیرید. حرف آخر اینکه در تمام این سال ها آنچه مسلم شده، همین یک جمله است:"محدودیت و تنبیه تا به حال هیچ کارکرد مثبتی برای ما نداشته است".برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.