اوزیل در انتظار قطاری به مقصد زمستان

در یکی از وب لاگ های طرفداران آرسنال " مقاله ای با عنوان غیر منتظره ای جلب نظر می کرد: "همه از اوزیل متنفرند"... این "همه" ترکیب دوگانه ای داشت و به طرفداران آرسنال هم اشاره می کرد. همان هایی که پس از شکست 1-3 برابر منچسترسیتی ستاره شان را در آماج حمله های شان قرار دادند، با تندترین واژه ها، با سیاه ترین صفت ها، با نیشدارترین جمله. تکه های زیر مشتی نمونه خروار بودند:
• تابستان را با قصه تمام نشدنی رفتن و ماندن آلکسی سانچز و مسعود اوزیل سپری کردیم و حالا پاییز را با نمایش رقت بار اوزیل دنبال می کنیم. بازیکنی که دوازده ماه از قراردادش باقی مانده و در منطقه قرمز باشگاه بسر می برد و برای مان بازی در می آورد، از آن بازی های زشت، از آن بازی های کثیف...
• روزگاری او را چشم و چراغ آرسنال می خواندیم. خصوصا در تب و تاب فصل 16-2015 که آرسنال با سه گل منچستر یونایتد را خرد کرده بود. ولی نزول کرد. قراردادش تمام نشده به مذاکره با یونایتدی ها پرداخت. نق زد. گفت باید دستمزدش را افزایش دهند. به شکل و شمایلش پرداخت. به های لایت کردن مسخره موهایش. در میدان شد شبحی رنگ پریده...
• اوزیل حداقل سه فرصت خوب برابر محوطه جریمه منچسترسیتی را از دست داد. پاس هایش در عرض ارسال شدند و نشانی از پاس های عمقی گره بازکن نیامد. او و ایووبی پشت سر آلکسی سانچز بازی کردند. او در جناح راست قرار داشت، جایی که بلرین و رمزی پشت سرش جان کندند او را به بازی بکشد و ناکام ماندند. ولی او شده بود "بازیکن رولزرویسی" آرسنال. با تکبر دوید و بی میل به توپ ضربه زد. همه دویدند و او چرت زد.
• هر بار نام اوزیل در سیاهه بازیکنان دیدارهای خارج از خانه می آید می دانیم چه خواهد شد. می دانیم سقوط Fall خواهیم کرد. حضور او در ترکیب، سایر بازیکنان را هم آشفته کرده. آنها تصور می کنند یازده نفره بازی می کنیم، ولی ده نفره به میدان رفته ایم...
• نمایش رقت بار او برابر سیتی در مصاف با کوین دی بروین نشان داد او از قافله بزرگان عقب مانده، خیلی عقب. از ته دل آرزو می کنم با ترک آرسنال به جایی نرسد.
اعتقاد داشتن و نداشتن
وقتی اوزیل در پاییز 2013 با مبلغ پنجاه میلیون یورو از رئال مادرید راهی آرسنال شد به توصیف دلایل جدایی از مادریدی ها پرداخت و گفت "... می خواستم در رئال بمانم، ولی دریافتم مربیان و روسای رئال اعتقادی به من ندارند". او سپس افزود "... بازیکنی هستم که نیاز دارم مربی ام به من اعتقاد داشته باشد و احساس می کنم در آرسنال به من اعتقاد دارند".
اوزیل آغاز خیره کننده ای با پیراهن سرخ داشت. در نخستین بازی اش در لیگ برتر برابر ساندرلند پس از سپری شدن فقط یازده دقیقه، پاس گلی برای الیور ژیرو ارسال کرد و در بازی بعدی لیگ برابر استوک در به ثمر رسیده هر سه گل آرسنال نقش داشت... با این وصف هرگز در ترکیب اصلی آرسنال مرد کلیدی در خور انتظارات آرسنالی ها نشد. روزهای فوق العاده ای را سپری کرد، ولی شادابی دیرپای روبر پیرس را تکرار نکرد. گاهی بیش از حد درخشان و گاهی بیش از حد مصیبت بار. برخی از آرسنالی ها در او نشانه هایی از دنیس برکمپ را دیده بودند، ولی او برکمپ دوم نشد.
سپس چالش های تاکتیکی از راه رسیدند. ونگر طی دوره ای اوزیل را پشت سر مهاجمانش قرار داد، ولی تلاش اوزیل برای یافتن فضاهای مناسب در بسیاری از دیدارها ارتباطش با سایر مردان میانی آرسنال را قطع کرد. او مرد میانی نبوده که در برنامه های دفاعی تیم جانانه بازی کند و توانایی اش در پرسینگ حریفان کم ثمر بود. ونگر در آغاز فصل دوم اوزیل در آرسنال، او را در جناح چپ هم قرار داد. قرار داد و اوزیل و نماینده اش در رسانه ها نارضایتی شان را ابراز کردند. زمان سپری شد و ونگر تلاش کرد اعتقادش به اوزیل را حفظ کند، ولی به نظر می رسید اوزیل است که اعتقادش به ونگر را از دست داده.
بازیکن بااستعدادی مثل اوزیل احتمالا نیاز به مراقبت ویژه ای داشت، به مراقبت و محافظت بیشتر. ولی دور کردن اوزیل از منطقه اصلی اش در میدان پای او را به رسانه ها کشاند و او را تدریجا غرق کرد. برخی باشگاه ها و مربیان در صورت نیافتن پست مناسب برای بازیکن شان ولو یک ستاره او را راهی در خروجی می کنند، مثل خمس رودریگز که بازیکن بزرگی بشمار می رفت، ولی برای رئال چالش های تاکتیکی ایجاد کرده بود. رئال در خط حمله، رونالدو Ronaldo و بنزما و بیل را داشت و یک مهاجم سایه مثل رودریگز توازن تیم را برهم می زد، بنابراین او را کنار گذاشتند. برخی باشگاه ها و مربیان تلاش می کنند با شرایط بازیکنان شان راه بیایند، مثل آن چه بر سسک فابرگاس از بارسلونا تا چلسی گذشت.
بن بست اوزیل - آرسنال بازگوکننده جایگاه کنونی آرسنال هم هست. نمایشگر پایان یک عصر. این که بزرگان تمایلی به حضور در آرسنال ندارند و آنهایی هم که بزرگ قلمداد می شوند خیلی زود میل پوشیدن آن پیراهن را از دست می دهند. به همین دلیل ونگر به چیزی که در آن استاد است روی آورده، به کشف بازیکنان بااستعداد، به شکوفا کردن جوانان گمنام. همان هایی که وقتی در جناح چپ گمارده می شوند، مثل دیابی و دنیلسون، نق نمی زنند و بازی شان را انجام می دهند. در چنین قابی اوزیل برغم اسم و رسمش بازتابنده آرسنال این دوران شد، یک تیم متوسط با شخصیت متوسط.
زمستان در راه است، ولی کدام باشگاه بزرگ لیگ برتری به دنبال اوزیل و بازیکنی از نوع او است؟ منچسترسیتی، داوید سیلوا را دارد و چلسی ، ادن هازارد را و منچستریونایتد نمی داند با خوان ماتا چه کند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.