همراه با مسعود اطیابی درباره این روزهای تلویزیون و شبکه نمایش خانگی
نمایش خانگی، سینما و صداوسیما را مکمل هم ببینیم
رکنا: مخاطبان، مسعود اطیابی را به عنوان یکی از کارگردانهای پرفروش سینمای ایران میشناسند که روزی با «تگزاس» و«دینامیت» و این روزها با«هتل» یکهتازی میکند. او بعد از«کامیون» در تلویزیون، حالا با «نیسان آبی2» به نمایشخانگی آمدهاست. با او به گفتوگو نشستیم و موضوع تثبیت جایگاه ساترا و دستمزدهای نجومی و برخی موارد مربوط به تلویزیون و نمایش خانگی را مورد بحث قرار دادیم.
به گزارش رکنا به نقل از روابط عمومی رسانه ملی، یکی از جذابیتهای گفتوگو کردن با مسعود اطیابی این است که او خیلی صریح، اما محترمانه صحبت میکند و صحبتهایش راهبردی خاص دارد. اطیابی در جریان گفتوگو اعتقاد داشت که از ساترا و نظارتش خاطره بدی در ذهن ندارد و برای تلویزیون ابراز امیدواری کرد و درباره ضعف نمایش خانگی در موضوع طنز هم نکتههای جالب گفت. مشروح گفتوگو با مسعود اطیابی را در ادامه میخوانید.
اطیابی کارگردانی است که بیشتر با آثار طنز شناخته میشود، گرچه در کارنامه خودش آثار متنوع دیگری هم دارد. شما قصد دارید همچون برخی کمدینها مثلِ جواد عزتی بیشتر به سمتِ فضای جدّی آثار نمایشی در سینما و نمایشخانگی متمایل شوید و یا به سبکِ کارگردانهایی که تنوعطلبند براساس سناریو کار انتخاب کنید و پیش بروید؟
من آثار متنوعی در کارنامهام داشتهام، هم سیاسی و هم اجتماعی؛ اما در چند سال اخیر با توجه به اتفاقات جامعه خصوصاً بعد از کرونا به این نتیجه رسیدم که جامعه دچار بحرانهایی شده که به نشاط و ارتقای روحیه نیاز دارد. فیلم طنز میتواند به کمک جامعه بیاید و این نشاط را تثبیت کند؛ همچنین روحیه خوبی را برای مردم رقم بزند. الان فعلاً چون جامعه نیاز دارد ما هم باید کارمان را انجام دهیم؛ البته ناگفته نماند که علاقهمند به کار جدّی هم هستم.
به نظرتان تولید سریال طنز راحتتر است یا تولید فیلم سینمایی با مضمون طنز ؟
سریالسازی با سینما به لحاظ سبک و سیاق خیلی متفاوت است؛ شاید خودم روی سریالسازی ادعایی نداشته باشم، اما سریال طنز سختیاش دوچندان است. بهخصوص تفاوتی با سینما دارد که تماشاچی در سینما متمرکز بر پرده سینماست؛ برای آن ساعتی که وقت میگذارد و تماشا میکند، برنامهریزی کرده است. در واقع خیلی تمرکزش روی فیلمی است که میبیند، اما در تلویزیون متفاوت است، برنامهریزی دستِ مخاطب نیست و دستِ برنامهریزان شبکه است؛ البته این هم خودش جذابیتی ایجاد میکند. نمایش خانگی چیزی بین تلویزیون و سینماست. در نمایش خانگی تماشاگر برای دیدن یک سریال نمایشی خودش اختیار دارد و انتخاب میکند چه زمانی برای دیدن سریال همراه شود. در این حالت بیشتر آن جنبه تعلیقی و درام در سریالهای نمایشخانگی بیننده را جذب میکند تا سریالهای کمدی و سرگرمکننده.
این، کار را برای سریالهای کمدی سختتر میکند. جنبه هر شبی کارهای کمدی، بیشتر به جذب مخاطب کمک میکند تا هفته به هفته باشد، اما پایانبندی سریال درام برای هر قسمت با تعلیقی که ایجاد میشود مخاطب را برای دیدنِ قسمت آیندهاش کنجکاو میکند. البته در گونه طنز کمتر به ماجرا توجه میشود و بیشتر لحظات خندهآور و نشاطآور اهمیت پیدا میکند.
به لحاظ تعلیق اینکه حتماً هفته بعد را مخاطب ببیند تأثیرش کمتر از سریالهای دراماتیک است. در نمایش خانگی و حتی تلویزیون خودمان سریالهای طنز خوب زیاد دیدهایم. در تلویزیون واقعاً کارهای جذبکننده کمدی کم نبودهاست. در نمایش خانگی هم چند کاری بود که طرفدار پیدا کرد.
حتماً شنیدهاید که صداوسیما این روزها معرفی سریالهای شبکه نمایش خانگی را در دستور کار خودش قرار داده و همچنین در روش جدید قصد دارد سریالهایی را از سکوها خریداری و پخش کند. نظر شما درباره این روش جدید و پخش و تبلیغ سریالهای نمایش خانگی از تلویزیون چیست؟ شما فکر میکنید اصولاً چه نوع سریالهایی میتواند از نمایشخانگی به تلویزیون بروند؟
ما اگر شبکه نمایش خانگی، سینما و صداوسیما را مکمل و در کنار همدیگر قرار بدهیم فضای رقابت هم برای ایجاد پیشرفت، ایرادی پیدا نمیکند؛ رقابت با یکدیگر میتواند به کمک تحول در محصولات فرهنگی و هنری جامعه هم بیاید.
اگر صداوسیما همه آثار نمایشی در سینما و تولیدات خودش و نمایش خانگی را متناسب با مأموریتهای خاص خودش، ملی ببیند؛ در نمایشخانگی هم نسبت به تلویزیون و سینما چنین فکر و اندیشهای باشد اتفاقات بهتری میافتد. همچنان که به نمایشخانگی و سینما انتقاداتی وارد است به برنامههای نمایشی تلویزیون هم این انتقادها وارد میشود و درست هم هست. به نظرمن باید انتقادات یکدیگر را بشنویم، اما باید این انتقادات جنبه دشمنی و تخریب نداشته باشد، بلکه به اصلاحگری کمک کند که امیدواریم این اتفاق بیفتد.
حالا که این سؤال را پرسیدم، بگذارید این نکته را هم مطرح کنم، آیا مسعود اطیابی جزو کارگردانانی است که باز هم با تلویزیون کار میکند یا به طورکل به سمت سینما و نمایشخانگی رفتهاست؟
جایی که کار باشد علاقه داریم کار کنیم و کار با رسانه ملی، میتواند کمککننده هم باشد. علاقهمند به کار در تلویزیون هستم اگر فرصت و شرایط آن باشد. دوست داریم به شرایط تلویزیون کمک کنیم.
اگر بخواهید میزان بودجهای را که شبکههای تلویزیونی و شبکه نمایش خانگی برای تولید سریال اختصاص میدهند و هزینه میکنند مقایسه کنید، به نظرتان آیا اختلاف زیادی میان شبکههای تلویزیونی و شبکه نمایش خانگی وجود دارد؟
این طور نیست، بعید میدانم اختلافش بیش از 10 تا 15 درصد باشد. این موضوع خیلی دخیل نیست، چراکه تلویزیون برای برخی از آثارش خیلی خرج میکند. بهتر است تلویزیون اختیار بیشتری به شبکهها بدهد تا رقابت با همدیگر جدّیتر شود که این خوشایند است و میتواند به بهتر شدن برنامهها و سریالهای تلویزیون کمک کند. همین الان تلویزیون برنامه خوب کم ندارد و البته تعدادی هم برنامه ضعیف دارد. باید برنامههای ضعیف تلویزیون کمتر شود، اما سریالهای نمایشی تلویزیونی هم داریم که کارهای خوبی هستند. خبر دارم«زیرخاکی» در حال ساخت است و«نونخ» جدید به همین صورت و احتمالاً«پایتخت» را هم خواهیم داشت. اینها آثار خوبیاند که به رشد مخاطب در تلویزیون کمک میکنند.
جایگاه ساترا برای نظارت بر نمایشخانگی ثبات بیشتری پیدا کردهاست. اهمیت این تثبیت برای شما که تولیدکننده و سازنده هستید چیست و آیا شما به عنوان تولیدکننده به خاطر اختلافات و اینکه اصلاً صداوسیما نظارت داشته باشد دچار مشکل شدهاید؟
مدیران ساترا و شوراهایشان افرادی مورد وثوق و همه با تجربهاند و در دوران مدیریتی خودشان بهترین کارها را ارائه دادهاند که مورد رضایت عموم مردم بودهاست.
همچنین در تاریخ تلویزیون دوران خوبی را پشت سر گذاشتهاند؛ این مدیران امروز در ساترا حضور دارند و کار نظارت را انجام میدهند؛ بهخوبی هم این اتفاق میافتد و خیلی نمیتوان ایراد گرفت. الان ثبات از هرچیزی مهمتر است که اتفاق افتاده و اینجا باید از قانون تبعیت کرد. آن چیزی که میتوان توصیه کرد تعامل سفارشدهنده به عنوان شبکههای تلویزیونی به تولیدکنندگان متفاوت است که برخی از آنان روی پایشان ایستادهاند و با سرمایههای خودشان کار میکنند؛ این دو با همدیگر خیلی تفاوت دارد.
تلویزیون اینجا مسئولیت نظارت را برعهده گرفته و فقط باید نظارت کند و نباید این نظارت جنبه دخالت و دستور دادن داشتهباشد. باید به همین مسیر تعامل خود ادامه دهد. من حداقل تجربه کوتاهمدت اولیهای دارم . این تعامل وجود دارد و احترام متقابل است. باید به تولیدکننده احترام گذاشته شود و از آن طرف تولیدکننده به جنبههای مدیریتی کلان فرهنگی مورد تقاضای مردم و قانون احترام بگذارد. این تعامل دو طرفه میتواند شکل بگیرد. خاطره بدی هنوز برای ما ایجاد نشدهاست.
تثبیت جایگاه نهاد نظارتی مثل ساترا چه کمکی در تولید آثار نمایش خانگی میکند. در واقع آیا وقتی یک تولیدکننده اثر میداند از این به بعد برای ممیزی اثرش با چه سیاستهایی مواجه است کارش را بر مبنای آن تنظیم میکند و این به تولید کمک خواهد کرد؟
این سیاست کلان، سیاستی یا اصطلاحاً قوانین بالادستی که از قانون اساسی و قانون جاری به آن استناد میشود و همه تولیدکنندگان به آن توجه دارند؛ اینکه تطبیق دارد یا خیر، برعهده مدیریت بخشی است که به عهده سازمان صداوسیما گذاشته شدهاست. الان بالأخره تکلیف از نظر قانونی مشخص است و تولیدکنندگان هم میدانند و تولیدکنندگان را از سردرگمی خارج میکند.
فکر میکنید مدیریت در این عرصه چطور باید پیش برود و پیشنهادهایتان به ساترا چیست؟
به نظرمن باید اعتماد 100درصدی به خودشان و تولیدکنندگان آثار داشتهباشند. این اعتماد اولین چیزی است که باید باشد و اینکه نگاهی فرهنگی به گروههای مختلف وجود داشتهباشد. تنوع دیدگاهها را تاب بیاورند. این اولین مطلب اساسی است و همچنین در وهله بعدی، باب گفتوگو با همدیگر را هم بگشایند.
ارسال نظر