مردم لک در شبی که با نام «شو چله» (شب چله) معروف است آتش بزرگی برپا کرده و در گرداگرد آن به پایکوبی و شادی می‌پردازند. شب چله در واقع مطابق با آغاز ماه نوروز در تقویم لکی است. بنابراین آتشی که در این شب برافروخته می‌شود به «آگر نوروژ» و به مراسمی که در کنار این آتش گرفته می‌شود رسم «آگر نوروژی شو چله» می‌گویند.

اوافزود: فلسفه برپایی این آتش بدین صورت است که مردم لک شب چله را که بلندترین، سردترین و تاریکترین شب سال است به‌عنوان شب زایش میر یا مهر می‌دانند.مهر نماد گرما، نور و جانبخشی است و با زایش او تاریکی و سردی رو به زوال می‌گذارد. برپایی آتش در این شب از یک طرف برای مراقبت از مهر تازه به دنیا آمده است و از طرف دیگر نمادی است از خود مهر. مردم لک معمولاً با نواختن ساز و دهل و اجرای مقامات موسیقی و ترانه‌ها و رقص‌های لکی ،شادی خود را بروز می‌دهند.

نظری در ادامه بیان داشت: متأسفانه آیین «آگر نوروژی» در میان لک‌ها تا حد زیادی به فراموشی سپرده شده و تنها در مناطقی چون محل سکونت ایل کاکاوند در حد فاصل دلفان و هرسین هنوز به شکل چشمگیری اجرا می‌شود. بی‌شک ثبت آیین «آگر نوروژی» احترام به تمام فرهنگ‌های ایرانی است که در گذر زمان شکل گرفته‌اند و تلاشی است برای احیای این سنت دیرینه.

مدیرکل ثبت آثار و حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی، شب یلدا را اینگونه توصیف می‌کند: یلدا یا آیین شب چله از کهن‌ترین و مهم‌ترین مصادیق میراث ناملموس ایران است که فراگیری آن سراسر کشور را شامل می‌شود. این آیین در کشورهای همسایه مانند افغانستان، عراق، ارمنستان نیز گرامی داشته می‌شود.او در مورد ثبت جهانی یلدا در یونسکو افزود: یلدا را به‌عنوان نمونه اعلای میراث ناملموس می‌توان برشمرد که به لحاظ صفات و خصال نیکو و جذابش در طول تاریخ مقبول مردم این سرزمین بوده و تا به امروز گرامی داشته می‌شود. یلدا پیام‌آور غلبه نور بر ظلمت است و نوید امید و جانبخشی می‌دهد.

پرونده این آیین مهم -که حامل پیام‌های لطیف انسانی است- به‌صورت مشترک در دست تهیه و تا پایان سال به یونسکو ارسال می‌شود. به‌منظور پاسداری از این آیین کهن، نمودها و مصادیق بومی آن نیز در فهرست ملی ثبت و حراست می‌شود. از جمله ثبت آیین «آگر نوروژی؛ آتش شب چله» در غرب کشور که نمونه نادر و منحصربه‌فردی از آیین‌های بسیار کهن یلدایی است.

محمد منتشری ازجمله خوانندگان پرتلاش موسیقی ایران که درخصوص آیین و رسوم ایرانی آلبوم‌هایی هم منتشر کرده است مانند «نوروزانه»، «هفت سین (به روایت طهران)»، «چهارشنبه سوری» و... منتشری درگفت‌و‌گو با «ایران» بیان کرد: مراسم شب یلدایی که امروزه برگزار می‌شود با گذشته کمی متفاوت‌تر است. سال‌های پیش‌از انقلاب آقایی به نام انجوی شیرازی در رادیو و تلویزیون فعالیت داشتند که محتوای برنامه‌هایشان فرهنگ و مردم بود. به خاطر دارم مراسمی برای شب یلدا داشتند که در آن برنامه بسیاری از خوانندگان مطرح روز هم حضور داشتند برنامه‌ای که تا پاسی از شب پخش مستقیم داشت. مرحوم انجوی شیرازی فال می‌گرفتند و خوانندگان فال Omen را به‌صورت آواز می‌خواندند. هنرمندانی چون ایرج، شجریان، گلپا، جمال وفایی والبته من نیزدراین برنامه تعدادی کارخوانده‌ام.

منتشری سال‌ها پیش آلبوم موسیقی «نوروزانه» را منتشر کرد. آلبومی با ترانه‌های نوروزی تهران قدیم به یاد استاد «اسماعیل مهرتاش». اودرمورد این آلبوم گفت: قراربراین بود عنوان آلبوم «شب یلدا» باشد اما به‌دلیل تعللی که درانتشارآن صورت گرفت عید نوروز منتشر شد اما اشعار به‌کارگرفته شده درآلبوم درمورد یلدا و میوه‌های شب یلدا است که آهنگساز آن استاد بزرگم اسماعیل خان مهرتاش بودند.من این کارها را پیش از از انقلاب خوانده بودم و بعد از انقلاب با تنظیم جدیدی وارد بازار Store شد.

این هنرمند Artist می‌گوید: شب یلدا از باورهای ملی ما است و چون موسیقی با اشعار حافظ عجین بوده و هست در مراسم شب یلدا هم اجرا می‌شود.

رسول نجفیان ازجمله بازیگران تلویزیون و سینما Cinema است که دستی هم درهنر خوانندگی دارد. او می‌گوید: ما ایرانی‌ها از جمله مردم و کشورهایی هستیم با مجموعه‌ای از اقوام مختلف. این اقوام انسان‌های با سواد وفرهیخته‌ای بودند با سابقه‌های فرهنگی غنی. در واقع یکی از پیرملت‌های جهان هستیم و برای بسیاری از ملت‌ها حرفی برای گفتن داریم. علت آن هم این است که مردم ما همیشه با طبیعت آمیخته و پابه پای آن و تغییرات هستی در حرکت بودند و باورهایشان هم نشأت گرفته از حرکت‌های طبیعی سیارات است.

در تقویم خورشیدی خیام که دقیق‌ترین گاهشمار جهان برای ایرانیان است اعیاد و مراسم بر اساس بهار و مهرگان و... پا به پای تغییرات زمین بوده است.اما در خصوص شب چله که طولانی‌ترین شب سال است؛ آن زمان مردم براین باور بودند که پدیده‌های نجومی چون کسوف و خسوف باعث می‌شود مردم از نور خورشید و ماه بهره‌مند نشوند و آن را برابر با نابودی می‌دانستند. بنابراین در طولانی‌ترین شب سال دور هم جمع می‌شدند و تا صبح بیدار می‌ماندند، آن هم با این باور که این شب هیچ گاه سحر نداشته و در ظلمت خودش باقی می‌ماند. درآن شب میهمانی‌هایی در خانه بزرگتر قوم و خویش برگزار می‌شد و میوه‌های ارزشمند زمستانی و تنقلات و بخصوص غذا‌ها نیز وجود داشت. بعد‌ها حافظ خوانی و شاهنامه خوانی هم در کنار شیرینی‌ها کامشان را شیرین می‌کرد. این رسم‌ها همچنان ماندگار شد و تا به امروز باقی مانده است.البته خیلی‌ها تلاش کردند به‌عنوان پدیده‌های غلط آن را رد کنند اما نتوانستند این باورها را منکوب کنند و به آن ضربه بزنند.

نجفیان می‌گوید: متأسفانه در حال حاضر مراسم شب یلدا مانند گذشته با شکوه برگزار نمی‌شود و تنها در برخی از شهرها و روستاهای اصیل به چشم می‌خورد.

اسماعیل آذر پژوهشگر و مدرس دانشگاه نیز در خصوص شب یلدا و تحولاتی که ایرانی‌ها را وداشته رسم یلدا را مثل گذشتگان به جا آورند، به «ایران» گفت: شب یلدا آخر «قوس» و اول «جدی» است. در حقیقت در این شب، «جدی» در برج آفتاب تحویل می‌کند. این شب را خیلی نحس می‌دانستند. به‌همین جهت سفره‌ای می‌انداختند به‌نام «میزد» که انواع تنقلات در آن وجود داشت. همه شب را قصه می‌گفتند، شعر می‌خواندند تا درازی شب را سهل نمایند. بعد‌ها قصه‌ها جای خود را به حافظ‌خوانی خاصه تفأل حافظ و فردوسی‌خوانی دادند. بنابراین چنین شبی که نحس وانمود می‌شده و سیاه‌ترین و طولانی‌ترین‌ است، در چشم ایرانیان چندان خوش نبوده . در این شب جنگی میان نور و ظلمت و سیاهی در می‌گیرد، در پایان، وقتی صبح می‌رسد، نور بر سر شب می‌کوبد و آن را فروتر می‌برد و خود طولانی‌تر جلوه می‌کند. اینکه از شب یلدا به بعد ، ظلمت کمتر می‌شود و نور بیشتر، چنین رویدادی را جشن می‌گرفتند. در قرآن مجید هم داریم که خداوند نور زمین و آسمان است.

هیچ جشنی را در میان ایرانی‌ها نمی‌توان پیدا کرد که همه خانواده یک شب دسته‌جمعی دور هم جمع شوند و کسی غایب نباشد و آن را از دست ندهد. به اعتقاد این استاد ادبیات در شب یلدا، ایرانیان در بهترین پناهگاه عاطفی خود یعنی خانواده حضور دارند و جشنی خانوادگی به پا می‌دارند. چون در این شب انواع تنقلات و خوراکی‌های محلی و جز آن وجود دارد، بنابراین طول شب را به قصه و «بگو بخند» مشغول می‌شوند و از حضور اعضای خانواده در کنار هم لذت می‌برند.اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید

نداسیجانی