نوزاد بی‌پناه با لباس سفید خال‌خالی‌اش کنار خیابان /  58 سال گذشت این زن به دنبال مادرش می گردد+عکس

در گرمای شهریور سال 1337، نوزاد بی‌پناه با لباس سفید خال‌خالی‌اش در گوشه خیابان ناله می‌کرد. زمین داغ بود و صدای خودروها مانند غرش هیولایی او را به وحشت می‌انداخت.هیچ کس آنجا نبود. مأموران پاسگاه که متوجه گریه‌های بی‌امان این کودک کنار دیوار شده بودند تاب نیاوردند و برای کمک دست به کار شدند. گرمای خورشید، صورت و بدن نحیف دخترک را داغ کرده بود و گونه‌هایش به سرخی می‌زد.مأموری که او را در آغوش گرفته بود به سرعت به طرف پاسگاه دوید و وارد اتاق افسر نگهبان شد. دخترک هنوز گریه می‌کرد اما در خنکی اتاق آرام‌تر شده بود و دقایقی بعد از خستگی به خواب رفت. مأموران پاسگاه با گزارش پیدا شدن این کودک به دادسرا از دادستان وقت مجوز انتقال او به شیرخوارگاه را گرفتند و دخترک تنها وارد دنیایی شد که همه در حصار تنهایی، فقط حسرت داشتن پدر و مادر را داشتند.
سال‌ها سؤال و حسرت
مددکاران شیرخوارگاه پس از تحویل دخترک او را «ایران» نامیدند. او در پرورشگاه بزرگ شد و درس خواند و دیپلم گرفت. دنیای دور و برش پر بود از آدم‌هایی که همه‌شان مانند خودش به دنبال سؤالات بی‌جواب از روزگار بودند. تنها مونس‌شان هم بالش خیسی بود که با آن درد دل می‌کردند.سال‌ها از پی هم می‌گذشتند تا دوره جوانی، پرورشگاه تنها خانه‌اش و مددکاران و بچه‌های آنجا تنها اعضای خانواده‌اش بودند و هیچ کس دیگری را نمی‌شناخت. سال 69 و در حالی که ایران 28 ساله شده بود پسر جوانی با خانواده‌اش به خواستگاری‌اش آمدند و او به خانه بخت رفت.دختر جوان که حسرت نداشتن مادر را در لحظه لحظه زندگی‌اش احساس کرده بود، بعد از ازدواج با خودش عهد بست که نگذارد فرزندانش هرگز این کمبود را احساس کنند پس تمام توان خود را برای آنها گذاشت.یک سال بعد از ازدواج «ایران» که پسر اولش را باردار بود به امید یافتن سرنخی از خانواده‌اش، یک آگهی در روزنامه چاپ کرد اما نتیجه‌ای نگرفت.حالا بعد از سال‌ها «ایران» که مادر 3 پسر و یک دختر است، بار دیگر در جست‌وجوی خانواده‌اش است. او گفت: «من بچگی، نوجوانی و جوانی‌ام را در پرورشگاه گذراندم. همیشه وقتی بچه‌های همسن و سالم را می‌دیدم حسرت می‌خوردم. هنوز هم همان حس را دارم و دوست دارم حالا که بچه‌هایم بزرگ شده‌اند و در آستانه 60 سالگی هستم، پدر و مادر و خانواده‌ام را پیدا کنم. امیدوارم این شوق متقابل باشد و آنها هم مرا بخواهند. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
آخرین خبر های حاشیه ای المپیک 2016 ریو در رکنا.

وبگردی