زور سانسور به این فیلم ها نرسید ! / سانسور زیرکانه دور خورد !

به گزارش رکنا ، خسرو نقیبی، روزنامه‌نگار و منتقد سینما مهرماه سال 1389 در ماهنمامه سینمایی 24، پرونده‌ای از فیلم‌های سینمای ایران که خطوط قرمز را رد کردند اما با این حال مجوز گرفتند را منتشر کرده بود. فیلم‌هایی که در حافظه تاریخی سینمای ایران هک شده‌اند. با ما در ادامه این مطلب همراه باشید.

اجاره‌نشین‌ها/داریوش مهرجویی/۱۳۶۵

نمادهای بسیاری از وضع ایران دهه شصت را می‌شود در فیلم پیدا کرد. خانه‌ای که قرار است ساکنان تازه اش آن را نوسازی کنند اما هر قدمشان به تخریب بیشتر می‌انجامد. حتی تعریف داستان فیلم با آن منطق نماد محور خرده‌گیران آن مقطع زمانی خطرناک بنظر می‌رسد.

اجاره‌نشین‌ها/داریوش مهرجویی/۱۳۶۵

چرا توقیف نشد؟

مهرجویی از تجربیاتش در مقابله با ممیزی استفاده کرد‌. رویه کمدی فیلم تنها دلیلی بود که باعث شد اجاره نشین ها به سرنوشت فیلم پیشین فیلمساز دچار نشود. ظاهر فیلم شوخ و شنگ بود و کسی حرف‌های سخت‌گیرانه ممیزها را جدی نگرفت.

عروس خوبان/محسن مخملباف/۱۳۶۷

به پشتوانه یک کاراکتر ارزشی که حالا به واسطه موجی شدن ملاحظات را هم بر نمی‌تابد، هر چه می‌خواهد به چهره‌های رسمی و ارزش‌های خارج میدان جنگ می‌گوید. آنچه که درباره جنگ هم می گوید، با دیدگاه رسمی چندان هماهنگ و همراه نیست.

عروس خوبان/محسن مخملباف/۱۳۶۷

چرا توقیف نشد؟

مخملباف هنوز خودی محسوب می شد. کسی باور نمی کرد پسر انقلابی آن سال های حوزه هنری فکر دیگری در سر داشته باشد. همه چیز به خود مخملباف بر می‌گشت و اینکه اگر هم انتقادی می‌کند، از درون است.

نرگس/رخشان بنی اعتماد/۱۳۷۰

قبل از بنی اعتماد، پوران درخشنده به عنوان یک فیلمساز زن وارد میدان شده بود اما " نرگس " از اولین فیلم‌های زنانه سینمای ایران است و این دیدگاه زنانه، به صرف تازه بودن هم می توانست مشکل آفرین باشد، چه برسد به تم داستانی که درون نرگس است. خط قرمزهایی که از آن گذشت: الان اسمش را می گذارند سیاه نمایی، اما "نرگس" تصویر دقیقی از اجتماع پیرامون و آدم‌هایی بود که پیش از آن جایی در سینما نداشتند. آدم‌های فیلم‌های بنی‌اعتماد چنان عریان بودند و مناسبات رسمی را زیر پا می‌گذاشتند که کسی باور نمی‌کرد فیلم روی پرده برود.

نرگس/رخشان بنی اعتماد/۱۳۷۰

چرا توقیف نشد؟

این همان سالی بود که " مسافران" بهرام بیضایی هم به نمایش در آمد. قرار بود فضا بازتر باشد کسی بی خود و بی جهت دنبال نماد و نشانه و استعاره نگردد. به "نرگس" به چشم یک داستان اجتماعی نگاه شد و پز داشتن یک فیلمساز زن توانا هم البته مطرح بود. به همین راحتی.

پناهنده/رسول ملاقلی پور/۱۳۷۲

سفر فیلمسازان سینمای جنگ به شهر چندان بدون تنش نبود. در همان روزهایی که حاتمی کیا از "وصل نیکان" به " از کرخه تا راین" رسید، ملاقلی پور هم "پناهنده" را ساخت. حرف یکی بود. جایی می‌رسد که همه می‌برند. باید امکان بازگشت وجود داشته باشد. خط قرمزهایی از تصویر کردن اعضای منافقین(سازمان مجاهدین خلق) در یک فیلم سینمایی. فراتر از آن اینکه آدم های قصه ملاقلی پور، دلشان برای ایران تنگ شده بود و می خواستند برگردند. هنوز خیلی از عملیات مرصاد نگذشته بود و بخشیدن منافقین کار چندان آسانی نبود.

پناهنده/رسول ملاقلی پور/۱۳۷۲

چرا توقیف نشد؟

شاید خود ملاقلی پور. شاید هم کاراکتر هیولاوار زاپاتا با بازی احمد نجفی که که آن ور مرسوم منافقین را به عنوان یک ماشین بدون احساس نشان می‌داد. ملاقلی پور البته جانب احتیاط را هم با کاراکتری که نقشش را عبدالرضا اکبری می کرد رعایت کرده‌ بود اما ممیزی است دیگر.‌ ممکن است یقه هر کسی را بگیرد.

لیلی با من است/کمال تبریزی/۱۳۷۴

یک کمدی جنگی؟ بیشتر به یک شوخی شبیه بود. قصه آدمی که نمی خواهد به جنگ برود، در حالی که همه تصاویر پیشین می گفت تردیدی میان آدم ها در دفاع از خاک وجود ندارد، شبیه به یک مهر توقیف بنظر می رسید. خط قرمزهایی که از آن گذشت: ترس از جنگ و مرگ. این مهمترین چیزی بود که فیلم کمال تبریزی درباره اش بحث می‌کرد. کاراکتر قصه آدمی بود شبیه همه آدم‌هایی که در سال های جنگ نمی‌خواستند به جبهه بروند و این چیزی نبود که تا آن تاریخ کسی قصد طرح رسمی‌اش را داشته باشد.

لیلی با من است/کمال تبریزی/۱۳۷۴

چرا توقیف نشد؟

تبریزی بلد است از کنار خط قرمزها بگذرد و حتی پایش را روی خط هم نگذارد. در واقع موضوع به گونه ای مطرح می شود که می‌توان اطمینان داشت که ته داستان همه چیز ختم به خیر خواهد شد. توقیف شدن یا نشدن به این بر می‌گردد که حجم شوخی های پیش از تحول چقدر باشد. لیلی با من است چون اولین فیلم این ماجرا بود، کم جنجال تر از دیگر فیلم های تبریزی نمایش داده شد.

آژانس شیشه‌ای/ابراهیم حاتمی‌کیا/۱۳۶۷

خیلی زود به عنوان بهترین و مهم ترین فیلم سیاسی تاریخ سینمای ایران تثبیت شد. از معدود نمونه های سینمایی که هم تایید ارزشی ها را داشت و هم مورد وثوق چهره های جریان متفاوت بود. از آخرین دفعاتی که حاتمی کیا نشان داد بلد است با ممیزی کنار بیاید. داستان گروگان گیری به خودی خود مسئله ساز هست. حالا در نظر بگیرید که ماجرا بین یک‌ فرمانده قدیمی و یک مامور امنیتی پیش برود و گروگان هم مردم عادی در یک آژانس مسافرتی باشند‌. فیلمنامه را که می خواندی، می گفتی توقیف فیلم صد درصد است.

آژانس شیشه‌ای/ابراهیم حاتمی‌کیا/۱۳۶۷

چرا توقیف نشد؟

یکی از ویژگی های اصلی دنیای حاتمی کیا تا قبل از این فیلم های متاخر، آدم های خاکستری دنیایش بودند. اینکه در فیلم‌ های او بدمن وجود نداشت. همین هم راه نجاتش از دست ممیزی بود. در "آژانس شیشه ای" همذات پنداری با حاج کاظم است اما همه حرف می زنند و کسی که طرف سلحشور هم باشد می تواند با رضایت فیلم را نگاه کند. برای همین "آژانس شیشه ای" توقیف نشد. از همین کارگردان: خوش شانسی تا یک جایی کار می کند. اگر روزگاری حاتمی کیا با "از کرخه تا راین" و "برج مینو" و "خاکستر سبز" می توانست روی خط قرمز حرکت کند، بعدتر موج مرده و به رنگ ارغوان به دردسرهای حسابی خوردند و رودررویی با ممیز ها یکی از ویژگی های حاتمی کیا شد. در مقابل، او هم تصمیم گرفت "دعوت" بسازد.

مرد عوضی/محمدرضا هنرمند/۱۳۷۶

کمدی هنرمند از آن کارهایی بود که خیلی ها آن را دیدند قبل از اینکه توقیف‌ شود. شایعه توقیف فیلم که نمایشش در ماه رمضان(که آن زمان از بدترین‌ فصل های اکران شمرده می‌شد) شروع شده بود هر روز گسترش پیدا کرد و هر روز فقط بر فروش فیلم افزوده شد و خبری از توقیف نبود. کمدی بزن بکوب مرد عوضی پر از شوخی‌های جنسی تجربه نشده در سینمای ایران بود. از آن جنس شوخی های کمدی‌های معروف دهه هفتاد و هشتاد سینمای آمریکا که پس از انقلاب کسی جرئت نزدیک شدن به مرزهای آن را پیدا نکرده بود.چرا توقیف نشد؟

یکی از ویژگی های اصلی دنیای حاتمی کیا تا قبل از این فیلم های متاخر، آدم های خاکستری دنیایش بودند. اینکه در فیلم‌ های او بدمن وجود نداشت. همین هم راه نجاتش از دست ممیزی بود. در "آژانس شیشه ای" همذات پنداری با حاج کاظم است اما همه حرف می زنند و کسی که طرف سلحشور هم باشد می تواند با رضایت فیلم را نگاه کند. برای همین "آژانس شیشه ای" توقیف نشد. از همین کارگردان: خوش شانسی تا یک جایی کار می کند. اگر روزگاری حاتمی کیا با "از کرخه تا راین" و "برج مینو" و "خاکستر سبز" می توانست روی خط قرمز حرکت کند، بعدتر موج مرده و به رنگ ارغوان به دردسرهای حسابی خوردند و رودررویی با ممیز ها یکی از ویژگی های حاتمی کیا شد. در مقابل، او هم تصمیم گرفت "دعوت" بسازد.

مرد عوضی/محمدرضا هنرمند/۱۳۷۶

کمدی هنرمند از آن کارهایی بود که خیلی ها آن را دیدند قبل از اینکه توقیف‌ شود. شایعه توقیف فیلم که نمایشش در ماه رمضان(که آن زمان از بدترین‌ فصل های اکران شمرده می‌شد) شروع شده بود هر روز گسترش پیدا کرد و هر روز فقط بر فروش فیلم افزوده شد و خبری از توقیف نبود. کمدی بزن بکوب مرد عوضی پر از شوخی‌های جنسی تجربه نشده در سینمای ایران بود. از آن جنس شوخی های کمدی‌های معروف دهه هفتاد و هشتاد سینمای آمریکا که پس از انقلاب کسی جرئت نزدیک شدن به مرزهای آن را پیدا نکرده بود.

مرد عوضی/محمدرضا هنرمند/۱۳۷۶

چرا توقیف نشد؟

پشت فیلم حوزه هنری بود و دوران، پس از رخدادهای سیاسی نیمه دهه هفتاد. این گروه ماجراهای فیلم "آدم برفی" را پشت سر گذاشته بودند و دیگر قرار نبود تا مدتی فیلمی از مجموعه حوزه هنری توقیف شود.‌ ضمن اینکه بحثِ روز، جامعه مدنی و چند صدایی و چیزهایی از این دست بود و "مرد عوضی" در بهترین شرایط ممکن آمد و رفت.

نیمه پنهان/تهمینه میلانی/۱۳۸۰

دوره دوم فیلمسازی تهمینه میلانی که از "دو زن" آغاز شده بود، با "نیمه پنهان" ادامه پیدا کرد و خط های محوی که در "دو زن" دیده می شد، در اینجا بدل به هاشورهایی پر رنگ شد. تند و تیز ترین فیلم میلانی، در بهترین زمان ممکن از تیغ سانسور گریخت، هر چند خودش را تا دادگاه کشاند. فیلم درباره فعالیت های گروهک های سیاسی بعد از پیروزی انقلاب تا زمان انقلاب فرهنگی و شروع جنگ است. نگاه فیلمساز هم به فرشته فیلمش کاملا هوشمندانه و از موضع دلسوزی است. همه اینها کنار هم یعنی عبور از مجموعه‌ای از خط قرمزهایی که کسی در تمام آن بیست سال جرئت نزدیک شدن به آنها را نداشت.

نیمه پنهان/تهمینه میلانی/۱۳۸۰

چرا توقیف نشد؟

"نیمه‌ پنهان" هم محصول همان دورانی است که سینماگران شخصی ترین فیلم های خود را می ساختند. داستان‌ هایی که هیچ زمان دیگری امکان ساخت پیدا نمی کرد. جای تعجب نیست که چند فیلم اصلی این فهرست تولیدات نیمه دوم دهه هفتاد هستند. "نیمه پنهان" در هر زمان دیگری توقیف می شد از همین کارگردان: خود "دو زن" هم پس از سال ها بایگانی در شرایط تازه ساخته و در شرایط دیگر توقیفش حتمی بود. بعد از ماجراهای نیمه پنهان دیگر سر و کار میلانی چندان به ممیزها نیفتاد و ترجیح داد فیلم های شبه فمینیستی تند و تیز بسازد که کسی کاری به کارش نداشته باشد. توقیف کوتاه مدت فیلم "تسویه حساب" هم بیشتر دلایل منکراتی داشت تا عقیدتی.

شوکران/بهروز افخمی/۱۳۷۷

فیلم بالینی گروهی از منتقدان نسل تازه، زمان‌ اکران خودش سر و صدای زیادی به پا کرد. می گویند کاملترین فیلم افخمی که و بهترین قصه ای که در سینما تعریف کرده. آن قدر خوب و کامل که خودش بعد از آن دیگر دلش نیامده فیلم قصه گو بسازد. خط قرمزهایی که از آن گذشت: در شرایطی که نگاه رسمی ازدواج موقت را به عنوان یک راهکار پیشنهاد می‌کرد، افخمی دقیقا فیلمی علیه ازدواج موقت ساخت. درباره "زن"، که قربانی اصلی چنین پیشنهادی بود. فیلم خط قرمزهای رابطه را هم در سینمای ایران جا به جا کرد و تقدس بنیان خانواده را که به هر شکل باید حفظ شود زیر سوال برد. اینها برای سینما در مقیاس ایرانی اش تابوهای کوچکی نیست.

شوکران/بهروز افخمی/۱۳۷۷

چرا توقیف نشد؟

از یک سو حوزه هنری برای خودش قدرتی در تولید و پخش به حساب می آمد و از سوی دیگر بهروز افخمی با مناسباتی که در سیاست برای خودش داشت مهره ای نبود که کسی بخواهد پا روی دمش بگذارد. شوکران‌ هم اگر در دوره دیگری به نمایش در می آمد می توانست به مشکل بخورد. از همین کارگردان: "عروس" در آخرین سال دهه شصت هم می‌توانست توقیف شود که به پشتوانه دفاع آدم‌هایی که کمی جلوتر از زمان خود را می‌دیدند به محاق نرفت.

اعتراض/مسعود کیمیایی/۱۳۷۸

خط قرمزهایی که از آن گذشت: بی شک تند ترین و صریح ترین تصویر از وقایع سیاسی اجتماعی پس از دوم خرداد هفتاد و شش را می شود در "اعتراض" پیدا کرد. حالا که فیلم را نگاه کنید، از این حجم شعار و صحبت از جامعه مدنی و پیش بینی آینده شوکه می شوید. نام‌هایی در فیلم برده می‌شود که حالا هر کدام خودشان خط قرمز هستند و تصویری از یک دوران ساخته می شود که در هیچکدام از فیلم های هم دوره هم کسی جرئت تصویرش را نداشت.

اعتراض/مسعود کیمیایی/۱۳۷۸

چرا توقیف نشد؟

فیلم کیمیایی را متهم به محافظه کاری هم کردند؛ چه دلیلی داشت که "اعتراض" توقیف شود؟

من ترانه پانزده سال دارم/ رسول صدر عاملی/۱۳۸۰

در حالیکه هیچ کس فکر نمی کرد پس از " دختری با کفش های کتانی" صدرعاملی بتواند فیلمی بسازد که تابوهای بیشتری نسبت به آن فیلم را بشکند دومین بخش از سه گانه دخترانه رسول صدرعاملی دقیقا همین کار را کرد. فیلمی که از اثر قبلی بهتر و حرفه ای تر هم پرداخته شده بود. خط قرمزهایی که از آن گذشت: اگر "دختری با کفش های کتانی" درباره دختر نوجوانی بود که او را با دوست پسرش می گرفتند و او از خانه فرار می کرد، ترانه ی پانزده ساله دختر نوجوانی بود که از پسری هم سن و سال خودش باردار می شد و می‌خواست بچه خودش را نگه دارد. قصه هنوز هم تند و تیز است و می تواند به توقیف یک فیلم بینجامد.

من ترانه پانزده سال دارم/ رسول صدر عاملی/۱۳۸۰

چرا توقیف نشد؟

صدرعاملی هوشمندانه قصه فیلم را به سمت داستان استقامت یک دختر برای پاکدامن پیش می برد و همین رمز ماندگاری فیلم و البته گریزش از تیغ سانسور است. فیلمساز آنقدر انسانی به قصه اش نگاه می کند که هیچ کس نمی‌تواند پس از فیلم منظور سوئی پیدا کرده یا کارگردان را متهم به سوء استفاده از قصه‌اش بکند.

اخراجی ها/مسعود ده نمکی/۱۳۸۵

یک دهه پس از "لیلی با من است"، وقت آن رسید که چهره های مدعی ارزش های دوران هم وارد ماجرای شوخی با جنگ شوند. انگار دیگر وقتش شده بود وقتی ماجرا به دست خود آن ها که زمانی ممیزهای غیر رسمی بودند می‌افتد، سقف شوخی خیلی بالاتر از آن چیزی می‌رود که می‌شود در ذهن تصور کرد. "اخراجی ها" مجموعه ای از شوخی های و لطایفی است که دهان به دهان و بعد ها به شکل اس ام اسی میان مردم به عنوان شوخی با جنگ نقل می‌شد. همه این شوخی ها در قالب یک داستان ترکیب شد و روی پرده رفت. تازه وقتی حجم شوخی‌ها کم انگاشته شد، نوبت به لات و لمپن ها هم رسید که از میان فیلمفارسی‌ها سر بر آوردند و وسط "اخراجی ها" جا بگیرند. در قسمت دوم کار از اینها هم‌ گذشت و پای "ای ایران" و چیزهای دیگر هم وسط آمد. هیچ فیلمی در این سال ها خط قرمز ها را اینگونه آگاهانه و به شکل تمام و کمال زیر پا نگذاشته بود.

اخراجی ها/مسعود ده نمکی/۱۳۸۵

 منبع : برترین ها