سهم سوژه‌های ورزشی در سینما و تلویزیون؛ همیشه در آفساید

. ورزش‌های رقابتی بویژه فوتبال همیشه برای کشورها و آدم‌هایش هویت‌ساز بوده‌اند و تب آنها اگرچه بالا و پایین می‌شود اما هیچگاه خاموش نمی‌شود. این روزها حرارت فوتبال به اوج خود رسیده و کمتر پیش می‌آید صحبتی جز توپ و گل و دروازه میان آدم‌ها رد و بدل شود. لذت دیدن دست جمعی فوتبال تلویزیون‌ها را در نوردیده و به میادین سطح شهر و کافه‌ها رسیده است. فوتبال حتی شیپورها، پوست تخمه‌ها و فریادها را هم به محیط‌هایی فرهنگی چون سینما Cinema آورده و این در حالی است که سهم ورزش Sport و سوژه‌های ورزشی روی پرده سینما چندان به چشم نمی‌آید، این صورتی که سینمای جهان از ورزش برای تامین سوژه‌های فیلم خود استفاده فراوانی برده است، در واقع دست‌های سینمای ایران در تولید آثاری در این حوزه، همچون بسیاری از سوژه‌های مهم و جذاب دیگری که می‌شود به آن پرداخت، مثل همیشه خالی است.

من و پله و سیلوستر استالونه

ورزش برای هر ملتی هویت می‌سازد و همین ویژگی باعث شده سینمای ورزشی هر کشور برای خود شاخصه‌های متمایزی پیدا کند. هالیوود با «بوکس» توانست آثار درخشانی را در صدر فهرست بهترین فیلم‌های جهان قرار دهد. «راکی» با بازی سیلوستر استالونه یکی از محبوب‌ترین کاراکترهای اکشن سینمای جهان است که همچنان از سال‌های دور سینما خاطره‌ساز باقی مانده است به گونه‌ای که این محبوبیت بعد از دهه‌ها همچنان در میان مردم ادامه دارد. راکی تا 5 قسمت ساخته و پلی شد تا سیلوستر استالونه گمنام، یک‌شبه به چهره درجه یک هالیوود و نمادی از یک بازیگر Actor آمریکایی تمام‌عیار بدل شود. «گاو خشمگین» اسکورسیزی دیگر حماسه ورزشی بود که در دنیای بوکس روایت شد. فیلم‌های رزمی جنوب شرق آسیا در کنار بسکتبال آمریکایی، فوتبال انگلیسی و کریکت هندی از جمله آثاری بوده‌اند که قصه‌های‌شان بر محور ورزش پیش رفته است. در این میان فوتبال عقب‌تر از رشته‌های رزمی به سینما پیوست. «فرار به سوی پیروزی» به عنوان نخستین فیلم برجسته فوتبالی، هنوز هم یکی از مطرح‌ترین فیلم‌های تولید شده در این عرصه است که ستاره‌هایی چون پله، آردیلس و بابی مور را از فوتبال و سیلوستر استالونه، مایکل کین، ماکس فن سیدو و... را از سینما به عنوان بازیگران خود، کنار یکدیگر گنجاند. «در جست‌وجوی اریک» فیلمی درام-کمدی است که سال 2009 با بازی «اریک کانتونا» تولید شد. «کن لوچ» کارگردان برجسته و ضدسرمایه‌داری انگلیسی در این فیلم از شخص کانتونا برای روایت داستان زندگی‌اش بهره گرفت. این فیلم داستان زندگی «اریک بی‌شاپ» یک پستچی تنها و به بن‌بست رسیده است که در طبقه محروم جامعه زندگی می‌کند و دچار افسردگی و ناامیدی زیادی برای ادامه زندگی شده است. کن لوچ همچنین فیلم «چشم‌انداز طلایی» را در سال 1968 ساخت و فیلم او روایتی از برخی طرفداران تیم اورتون است که برای دیدن بازی تیم محبوب‌شان آنقدر پیش می‌روند که حتی حاضرند مراسم تولد، عروسی و خاکسپاری نزدیکانشان را هم از دست بدهند. «پله، تولد یک اسطوره» دیگر اثر سینمایی است که سال 2016 به کارگردانی جف و مایکل زیمبالیست تولید شده است؛ فیلمی درام از کودکی تا اسطوره شدن پله. در این میان آثاری حاشیه‌ای مثل «مثل بکام شوت کن» نیز در سینمای فوتبالی تولید شده‌اند؛ اثری درام از سینمای انگلستان با کارگردانی هندی که برخلاف نامش دیوید بکام نقش چندانی در آن ندارد. این فیلم درباره یک خانواده هندی و دخترشان است که دوست داشت فوتبالیست شود و الگویش هم دیوید بکام بود اما با مخالفت خانواده سنتی خودش مواجه می‌شود. این فیلم سال 2004 موفق شد نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم موزیکال یا کمدی شود.

فوتبالیست‌ها در سینما، فوتبال نه!

فوتبال ایران اگرچه ورزشکاران زیادی را به دنیای سینما حواله داده است اما خود سهم چندانی در این میان ندارد. حضور پژمان جمشیدی، علی انصاریان و... در سینما و تلویزیون هم بهانه‌ای نشد تا سوژه‌های فوتبالی چندان مورد توجه نویسندگان آثار نمایشی قرار بگیرد. «فوتبالیست‌ها» معروف‌ترین فیلم فوتبالی تاریخ سینمای ایران است که علی پروین و حمید استیلی در کاراکتر خود به ایفای نقش پرداختند. فیلم «علی‌اکبر ثقفی» اگر چه سال 1379 تولید شد اما هنوز لقب فوتبالی‌ترین فیلم سینمای ایران را با خود به همراه دارد. «مثلث آبی» ساخته هادی صابر و «زاپاس» ساخته برزو نیک‌نژاد هم از جمله آثاری بودند که فوتبال در روند قصه آنها نقشی اساسی داشت البته در این میان برخی فیلمسازان نیز مثل همیشه با دستاویز قرار دادن یک موضوع فرعی از آن به عنوان ابزاری برای ورود به حوزه سیاست استفاده کردند؛ فیلمسازانی چون جعفرپناهی و سهیل بیرقی با آثاری همچون «آفساید» و «عرق سرد» در واقع فوتبال را بهانه‌ای برای متلک‌پراکنی‌های سیاسی و سیاهنمایی از وضعیت کشور کردند. در قیاس با سینما، این تلویزیون است که دست برتر را در پرداخت به سوژه‌های فوتبالی دارد. سریال‌هایی چون «آخرین بازی»، «لژیونر»، «پژمان»، «به سوی افتخار» و... از جمله مجموعه‌های تلویزیونی تولید شده در ارتباط با فوتبال هستند که بسیاری از فوتبالیست‌ها نظیر پژمان جمشیدی، علی انصاریان، بهروز رهبری‌فرد، احمدرضا عابدزاده، وحید شمسایی، حسین یاریار، کریم باقری، آرش برهانی، جواد زرینچه و... را جلوی دوربین‌های تلویزیون کشانده است.

نگاهی از دل آواره‌های ژانر نکبت به دنیای پر امید ورزش

در حالی که بسیاری از سینماگران ایرانی، بهانه ورود بیش از اندازه خود را به حوزه سوژه‌های اجتماعی و سیاه، فراهم نبودن شرایط ورود به سایر ژانرها و موضوعات می‌دانند، سینمای اروپا و هالیوود سال‌هاست ورزش و موضوعات مرتبط با آن همچون اسطوره‌های ورزشی، ورزش‌های ملی و حتی تاثیر ورزش در سیاست و اقتصاد را تبدیل به سوژه بخش مهمی از فیلم‌های پرطرفدار و دیدنی خود کرده‌اند. قهرمان‌های بین‌المللی ایرانی در کشتی، وزنه‌برداری، والیبال، رشته‌های رزمی و فوتبال در حالی تبدیل به اسطوره‌های نادیده گرفته شده در سینمای ایران شده‌اند که سال‌هاست نقش اول‌های پرده نقره‌ای سینما در قرق ضدقهرمان‌هایی افسرده، جامعه‌گریز و تباه درآمده است. سینمایی که به ورزش پهلوانی و قهرمانی خود پشت کرده است و تنها در ایام جام‌جهانی برای کسب سود بیشتر در‌ها را به روی علاقه‌مندان ورزش باز می‌کند. وجود بی‌معنای جشنواره‌ای چون جشنواره «فیلم ورزشی» نیز از دیگر اتفاقات عجیبی است که جای بحث دارد. در حالی که کمتر فیلمی با این موضوع در سینمای ایران تولید می‌شود، چند سالی است که هزینه‌ها به جای ورود به چرخه تولید آثاری مرتبط با ورزش صرف برگزاری جشنواره‌ای کم‌اثر و بدون مخاطب می‌شود. جشنواره‌ای که بخش عمده‌ اصلی‌ترین جوایز آن نصیب فیلم‌های غیرایرانی می‌شود! به نظر می‌رسد تب جام‌جهانی و المپیک و اقبالی که مردم به ورزش‌های فراملی نشان می‌دهند، دلیل مناسبی باشد تا بالاخره و پس از سال‌ها بی‌توجهی به سوژه‌های ورزشی، سینماگران ایرانی از دل آواره‌های ژانر نکبت، نگاهی هم به دنیای پرامید ورزش بیندازند.