ناگفتههای فیلمبرداری که دو فیلم در جشنواره برلین دارد
رکنا: فیلمبردار دو فیلم سینمایی «دِرِساژ» و«هندی و هرمز» که هر دو نماینده ایران در شصت و هشتمین جشنواره فیلم برلین هستند، معتقد است که یک فیلم برای پذیرفته شدن در یک جشنواره خارجی باید استانداردهای لازم را داشته باشد و دغدغه یک جشنواره این نیست که به خاطر خراب کردن فضای یک کشور فیلمی را قبول کند.
اشکان اشکانی درباره تجربه کار در این دو فیلمبیان کرد: این دو اثر چه به لحاظ تکنیک فیلمبرداری و چه از نظر فضای فیلمبرداری و همچنین مضمون با وجود آنکه هردو به مشکلات جوانان میپردازد، سبک متفاوتی از هم دارند.
او با بیان اینکه “استفاده از دوربین روی دست به عنوان یک دوربین مشاهدهگر از کاراکتر اصلی فیلم «درساژ» جدا نمیشود” گفت: قصه از دیدگاه دختر شانزده سالهای به نام گلسا روایت میشود. به همین دلیل در رویکرد کلی فیلم، دوربین شاهد اتفاقاتی است که برای یک نسل رقم میخورد. دوربین، گلسا را در موقعیتهای مختلف دنبال میکند و همین باعث ایجاد محدودیتهایی برای ما شد، زیرا که دوربین بر روی بازیگر Actor اصلی متمرکز است و به ناچار یکسری از داستانهای موجود در فیلم از دست میرفت. ما باید در جاهایی خانواده “گلسا” را هم نشان میدادیم اما او در آن صحنه حضور نداشت و همه اینها دشواریهایی بود که در زمان ساخت فیلم مقابل ما قرار داشت.
این فیلمبردار درباره اینکه آیا حضور نابازیگران در این فیلم تاثیری بر فیلمبرداری آن گذاشته است، بیان کرد: اولین تجربه بازی شخصیت اصلی فیلم، کار را برای ما سختتر میکرد، اما هدایت خوبی از طرف کارگردان انجام شد. هنگامی که به عنوان فیلمبردار با یک بازیگر حرفهای کار میکنید او میداند چگونه و کجا باید بایستد و نور و دوربین را میشناسد اما کار با بازیگری که فضای فیلمبرداری را نمیشناسد و ارتباط غریبانهای با محیط سینما Cinema و دوربین دارد، بسیار سخت میشود و شاید همین یکی از دلایلی بود که دوربین را با او همراه کردیم.
اشکانی که فیلمبرداری فیلم سینمایی Movie«هندی و هرمز» را هم بر عهده داشته درباره این فیلم بیان کرد: تمام بازیگران «هندی و هرمز» بومی جزیره هرمز هستند و به خاطر اینکه من پیش از این تجربه فیلمبرداری آثار مستند را داشتهام، این تجربیات در فیلمبرداری این اثر به من کمک کرد. کارکردن با بازیگرانی که درواقع خودشان را بازی میکنند مانند یک فیلم مستند است اما به سبکی دراماتوریزه شده و بخش مشاهدهگرانه فیلمبرداری این فیلم نیز مستندگونه است.
این فیلمبردار اضافه کرد: در لوکیشن فیلم «هندی و هرمز» با فضای بسیار زیبا و بکری مواجه بودیم که هر کجا پلان را قرار میدادیم شما را به وجد میآورد و ما باید انتخاب میکردیم که آیا این فضاها را در فیلم استفاده کنیم یا نه که در نهایت به این نتیجه رسیدیم که از آنها استفاده نکنیم، زیرا ممکن بود فیلم را به یک کارت پستال تبدیل کند و در نهایت از بوجود آمدن یک درام درست الکَن میماند. بنابراین از نشان دادن این فضاها بهرغم آنکه کل فیلمبرداری در همان محیط انجام میشود، پرهیز کردیم.
او درباره تفاوت این دو فیلم نیز بیان کرد: در فیلم «درساژ» به لحاظ آشنایی بازیگران با فضای سینما کار نسبت به «هندی و هرمز» متفاوتتر بود، زیرا بازیگران در فیلم «هندی و هرمز» تنها چیزهایی که از سینما میدانستند چند دیویدی بود که از بندرعباس به دستشان رسیده بود. وجه تمایز دیگر این دو فیلم هم در این است که با وجود آنکه کاراکترهای اصلی هر دو فیلم نوجوان هستند و به مشکلات آنها پرداخته میشود، اما جغرافیای آنها متفاوت است و دغدغههای متفاوتی دارند. «هندی و هرمز» درباره معضل جوانان در جزیره هرمز که بحث ازدواج زودهنگام آنهاست رقم میخورد. این دو فیلم در یک سال مشخص دو رویکرد مختلف به مشکلات جوانان داشتند و چه به لحاظ تکنیکی و فیلمبرداری و چه به لحاظ اتمسفر جاری در فیلم از هم متفاوت هستند.
اشکانی درباره حضور فیلمهای ایرانی در جشنوارههای خارجی بیان کرد: جشنواره جایی است که غالب فیلمهای سرتاسر دنیا در آن به نمایش درمیآیند و موفقیت یا عدم موفقیت آنها نشان دهنده خوبی یا بدی آن فیلم نیست، زیرا که ممکن است یک فیلم به لحاظ زمانی و محیطی در آن دوره مورد توجه داوران یا تماشاگران قرار بگیرد. آنچه که مهم است این است که یک فیلمساز تکهای از فرهنگ خودش را به تصویر میکشد و در جای دیگری از دنیا به نمایش میگذارد. در واقع فیلمساز نمایندهای از کشور خودش با تمام ویژگیهای خوب و بدش است که در جشنواره حضور پیدا میکند.
وی ادامه داد: غالبا گفته میشود فیلمهایی که سیاهنمایی میکنند در جشنوارههای خارجی بهتر دیده میشوند، اما بخش عمدهای از افرادی که یک فیلم را در جشنواره میبینند، کشوری که فیلم از آنجا آمده است را نمیشناسند و به همین دلیل جشنواره محل گردآمدن فرهنگهای متعددی است که در یک جا جمع شدهاند. بعضی به فیلمهای اجتماعی انتقادی، سیاهنمایی میگویند اما به نظر من این بخشی از فرهنگمان است که به نمایش درمیآید.
اشکانی خاطر نشان کرد: برفرض که این سبک فیلمها خارج از ایران نمود بیشتری پیدا کنند، ولی خارج از موضوع به لحاظ تکنیک، محتوا و فضای هنری دارای قابلیتهایی هستند که جشنوارهها پذیرای آنها میشوند و استانداردهای جهانی را رعایت کردند. دغدغه یک جشنواره این نیست که به خاطر خراب کردن فضای کشور فیلمی را قبول کند. در واقع فیلم باید هم به لحاظ کیفی و هم آرتیستیک استاندارد باشد. ما با یک رویکردی که مثلا میخواهیم فیلم به خارج از کشور برود در آن شرکت نمیکنیم بلکه تفکری که نگاههای انتقادی و اجتماعی دارد، شاید دلیلی باشد بر اینکه فیلم بیشتر دیده شود.
این فیلمبردار اضافه کرد: من در سالهای گذشته بیشتر فیلمهایی که کار کردم در فستیوالهای الف جهانی به نمایش درآمدند اما این اتفاق آگاهانه نبوده که حتما فیلمی را انتخاب کنم که پتانسیل حضور در جشنواره ها را داشته باشد بلکه به خاطر شکل انتخاب من و همسو بودن تفکرات من با کارگردان فیلمها حاصل شده است. شاید فستیوالهایی از دنیا رویکرد سیاسی به نقاط خاصی از جهان داشته باشند اما این ملاک من به عنوان یک فیلمبردار برای انتخاب یک فیلم نبوده است. فیلمساز وظیفه دارد وضعیت موجود پیرامون خود را به نقد بکشد، من هم ترجیح میدهم با کارگردانانی کار کنم که دغدغه انتقادی و اجتماعی دارند. شاید به همین دلیل در فیلم «لِرد» محمد رسولاف و فیلم «لانتوری» رضا درمیشیان همکاری کردم، آنها درواقع در آثار خود درد و واقعیت جامعه را بیان میکنند.
اشکانی در ادامه بیان کرد: این نکته که گفته میشود من همیشه با کارگردانان فیلم اولی کار میکنم خیلی درست نیست و برنامهای برای آن نداشتهام و شاید از سال آینده تغییر رویه دهم. فیلم خوب و بد وجود ندارد و یک اثر هنری کاملا سلیقهای است و تنها میتوان گفت؛ من یک فیلم را دوست دارم یا ندارم.
او درباره تجربه همکاری با رضا درمیشیان در فیلم «لاتاری» نیز اظهار کرد: در فضای کنونی سینمای ایران حمایت از کارگردانانی همچون رضا درمیشیان که تلاش میکنند، فیلمشان را به اکران سینمای کشور تحمیل کنند و تنها به نمایش در جشنوارههای داخلی و خارجی بسنده نمیکنند لذتبخش است.
اشکانی با بیان اینکه “برای ساخت یک اثر موفق به تفکرات همسو بین افراد اصلی تولیدکننده فیلم، نیاز است” گفت: برای آنکه یک اثر هنری دیده شود و موفق باشد باید بین افراد اصلی تولیدکننده یک فیلم همفکری رخ بدهد تا بشود فیلم خوبی ساخت و اگر اینطور نباشد فیلم شکست میخورد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر