شهید مطهری چهره ماندگار ایران اسلامی + فیلم و عکس
حجم ویدیو: 40.46M | مدت زمان ویدیو: 00:05:31

زندگینامه و وصیت نامه شهید مطهری را در این مطلب آورده ایم.

به گزارش رکنا ، شهید مرتضی مطهری بهمن سال 1298 هجری شمسی در قریه فریمان از توابع مشهد متولد شد پدرش شیخ حسین مطهری مردی بااخلاق و تقوا بود.

وی در سنین کودکی به مکتب خانه رفته و به فراگیری قرآن و تعلیمات ابتدایی می پردازد.در 5 سالگی علاقه زیادی به رفتن به مکتب خانه از خود نشان می داد به طوری که در یک شب مهتابی.به خیال اینکه صبح شده به سوی مکتبخانه روانه می شود و چون درب مکتب خانه بسته بود.پشت درب به خواب می رود.

در سنین 12 سالگی میل و علاقه اش به اسلام و علوم دینی او را به سوی حوزه کشاند به ویژه در روزگاری که استبداد رضا خانی عرصه را بر روحانیون تنگ کرده بود.همه اقوام به جز پدر و دایی ایشان با روحانی شدنشان مخالف بودند و می گفتند تو با این استعدادت باید«اداری»بشوی چون در آن زمان کار در ادارات بالاترین شغل بود.در سال 1311 شمسی به حوزه علمیه مشهد عزیمت نمود و تحصیل مقدمات علوم دینی را آغاز کرد.در همان آغاز اندیشه های مربوط به خداشناسی سخت او را به خود مشغول می دارد به طوری که هدف او از خواندن مقدمات عربی.فقهی اصولی و منطقی تنها این بود که بتواند آراء فیلسوفان بزرگ را درک نماید.

عزیمت به قم

شهید مطهری

استاد پس از حدود چهار سال تحصیل در حوزه علمیه مشهد در سال 1315 شمسی عازم قم گردید و طی پانزده سال اقامت در حوزه علمیه قم از محضر بزرگانی همچون آیت الله بروجردی،آیت الله امام خمینی،عالم ربانی حاج میرزا علی آقا شیرازی و علامه طباطبایی استفاده نمود استاد مطهری در مورد تفسیر المیزان گفته است که«تفسیر المیزان ایشان یکی از بهترین تفاسیری است که برای قرآن مجید نوشته شده است...من می توانم ادعا کنم که بهترین تفسیری است که در میان شیعه و سنی از صدر اسلام تا امروز نوشته شده است»

بروجردی

ارتباط با فداییان اسلام

زندگینامه شهید مطهری

شهید مطهری در عین جدیت در تحصیل.از مسائل اجتماعی و سیاسی غافل نبود.علی دوانی می گوید:استاد شهید مطهری با فداییان اسلام و افکارشان هماهنگ بود.بارها از نواب می شنیدم که با احترام از آقای مطهری یاد می کرد و از احوال او جویا می شد یا مطلبی را از وی نقل می کرد که بیشتر جنبه راهنمایی و نصیحت داشت.

استاد شهید مطهری

برخی از طلاب حوزه به تحریک اطرافیان آقای بروجردی به جمعیت فدائیان اسلام در مدرسه فیضیه حمله کرده و آن ها را مضروب ساختند.شهید مطهری به دیدن آن ها رفت و پس از شنیدن گله های آنان از آقای بروجردی گفت:آقای نواب ببینید برادر!کوتاهی از خود شما شد.تصدیق کنید که شما آقایان خیلی عصبانی هستید با خشم و عصبانیت که نمی شود کار کرد چرا شما کاری بکنید که به اینجا برسد؟ نباید با آقای بروجردی طرف شوید.وظیفه ندارید. واحدی و آقا سید هاشم ساکت بودند نواب سخنان شهید مطهری را تصدیق می کرد..

شهید مطهری روز معلم

بعدها در اثر نصایح شهید مطهری نسبت به آقای بروجردی نرم تر شدند

شهید مطهری استاد نمونه

مهاجرت به تهران

در سال 1331 استاد مطهری به تهران مهاجرت کرد و فعالیت علمی اش را آغاز کرد و در مدرسه سپهسالار به تدریس پرداخت و در سال 1332 کتاب اصول فلسفه جلد اول را شرح و پاورقی زدند.

مهاجرت به تهران شهید مطهری

احسان طبری ایدئولوگ حزب توده که در اواخر عمر خود مارکسیسم را مردود اعلام کرد و به اسلام گرایش پیدا کرد در مصاحبه ای این تغییر ایدئولوژی خود را در نتیجه مطالعه آثار شهید مطهری خصوصاً اصول فلسفه و روش رئالیسم دانست.

شهید در سال 1334 فعالیت علمی خود را در دانشکده الهیات و معارف اسلامی شروع نمود و به مدت 22 سال ادامه یافت.

سخنرانی شهید مطهری

مرحوم راشد ممتحن دانشکده الهیات پس از تصحیح ورقه استاد گفته بود اگر نمره ای بالاتر از 20 بود به این ورقه می دادم.

استاد کتاب داستان و راستان را در سال 1339 نوشت و در سال 1344 از سوی کمیسیون ملی یونسکو در ایران برنده جایزه یونسکو شد.

داستان راستان شهید مطهری

در این سال ها استاد با انجمن اسلامی مهندسین.انجمن اسلامی پزشکان و انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران ارتباط پیدا کرد و برای آن ها جلسات درس و سخنرانی تشکیل داد در همین دوران با آیت ا...طالقانی و مهندس بازرگان همکاری داشت.

برنده جایزهء یونسکو شهید مطهری

 

قیام 15 خرداد

استاد در اثر روابط زیادی که با مردم و اقشار مختلف تهران داشت در قیام 15 خرداد نقش اساسی ایفا نمود و در شب پانزده خرداد سخنرانی مهیجی علیه شخص شاه ایراد کرد که در نتیجه دستگیر و به زندان افتاد.

قیام 15 خرداد شهید مطهری

آقای هاشمی رفسنجانی می گوید: من و بعضی دوستان دیگر می دانیم که شهید مطهری چه نقش عظیمی در حوادث محرم 42 که منجر به انقلاب 15 خرداد یا 12 محرم شد داشتند که بخش ناچیزی از آن را رژیم فهمیده بود.

استاد مطهری

همکاری با هیأت های مؤتلفه اسلامی

بعد از قضایای 15 خرداد عده ای از متدینین و نیروهای مخلص هیأت ها را برای یاری نهضت امام تشکیل دادند آنان از امام خواستند چند نفر نماینده را برای راهنمایی فکی و عملی آن ها مشخص کند.امام استاد مطهری را معرفی نمودند استاد تأکید داشت که این هیأت ها از نظر فکری و آشنایی با معارف اسلامی ساخته شوند و به همین جهت درس هایی را برای آن ها دایر نمود که کتاب انسان و سرنوشت محصول آن بحث ها است.

نقش استاد شهید مطهری در دوره جدید نهضت

در سال 1343 حسنعلی منصور نخست وزیر وقت که به روحانیت هتاکی می کرد توسط بخارایی از اعضای این هیأت ها کشته می شود و بخارایی در درس های استاد شرکت می کرد و در دادگاه اسم ایشان را بردند و به صورت خارق العاده ای استاد نجات می یابند.

شیوه مبارزه و تقیه ای استاد شهید مطهری

شیوه مبارزه و تقیه ای استاد مطهری

استاد در جمع هیأت مؤتلفه گفت:«چون فشار و اختناق بسیار زیاد است و سازمان امنیت مانع می تراشد و مانع پیشرفت کار می شود باید دو جبهه را سازمان دهیم:یک جبهه در جلو و آشکار و دیگری پشت جبهه که کارش مدد دادن و فکر کردن و ایده دادن به کسانی باشد که در صحنه هستند...»پس از اعلام نتیجه به امام ایشان فرمودند: «مردم ما هنوز اسلام را نمی شناسند...»پس از 15 خرداد و سرکوب مردم و تبعید امام، مطهری دید که ایدئولوژی مدونی برای حکومت مهیا نشده است نه مردم از اسلام راستین اطلاع دارند و نه تعداد افراد کافی متدین و متخصصّ برای اداره کشور لذا شهید مطهری بیشتر و بهتر از دیگران از عهده این کار برآمد.

پس از پیروزی انقلاب شهید مطهری

در سال 1345 مقاله ای در مجله زن روز بر ضد حقوق زن در اسلام منتشر شد.شهید مقالاتی در پاسخ به آن ها نوشتند که بعدها آن مقالات به صورت نظام حقوق زن در اسلام درآمد.

تأسیس حسینیه ارشاد

استاد مطهری در سال 1346 با همکاری محمد همایون و حجت الا سلام شاهچراقی و ناصر میانجی حسینیه ارشاد را بنیاد گذاشتند.هدف شهید کار عمیق فرهنگی و آشناسازی نسل جوان را با اسلام راستین بود ولی در اثر شیطنت های ناصر میناچی.استاد مجبور به استعفا شد و سرانجام سال 1350 از سوی رژیم شاه تعطیل شد.

در سال 48 کتاب مسأله حجاب را در انجمن اسلامی پزشکان به صورت سخنرانی القا کرد.

شهید مطهری در همراهان امام خمینی

استاد حمایت زیادی از مردم مظلوم فلسطین و مبارزه با صهیونیسم در ایران نمود.در سال 48 سخنرانی تندی بر علیه اسراییل نمود که منجر به دستگیری او گردید و در همین راستا استاد مطهری و مرحوم علامه طباطبایی و سید ابوالفضل زنجانی حسابی را جهت جمع آوری اعانه برای مردم فلسطین کردند.

در سال 1349 سخنرانی تحت عنوان احیای تفکر اسلامی در حسینیه ارشاد نمود که به دستگیری او منجر گردید.

مسجد الجواد

پس از تعطیلی حسینه ارشاد پایگاه استاد به مسجد الجواد منتقل گردید و اداره این مسجد که دارای یک تالار تبلیغ نیز بود و هست به عهده استاد بود...

استاد در سال 1354 ممنوع المنبر گردید.در این سال ها تا آغاز دوره جدید نهضت به تألیف کتاب و تبلیغ و تشکیل جلسات فلسفه،اقتصاد،فلسفه تاریخ.مسأله حکومت و.. در حوزه علمیه قم پرداخت.

مسجد الجواد به عهده شهید مطهری

در سال 1355 به دنبال درگیری با یک استاد کمونیست دانشکده الهیات که در سر کلاس های درس تبلیغات ضد دینی می کرد و استاد شهید بارها به او تذکر داده و او را دعوت به مناظره به جای تبلیغ در سر کلاس کرده بود.رژیم که به دنبال فرصتی برای اخراج استاد از دانشگاه‌ بود.ایشان را بازنشسته کرد

ایشان در دانشکده الهیات خدمات فراوانی انجام داد و بیشتر در دوره لیسانس تدریس می کرد هرچند صلاحیت بیشتر هم داشت تعداد 22 رساله و 20 رساله فوق لیسانس به راهنمایی و همکاری استاد تدوین گردید از افراد مشهوری که رساله دکترای خود را تحت نظر استاد شهید نوشتند می توان از شهید بهشتی و شهید باهنر نام برد.

ارتباط او با امام بسیار مستحکم بود در سال 1355 استاد به نجف رفت و با امام در مورد حوزه قم و مسایل نهضت اسلامی گفتگو کرد،استاد در سال 1355«جامعه روحانیت مبارز تهران»را با همکاری چند تن از دوستان روحانی بنیان گذاری کرد.

نصیحتی شنیدنی از استاد شهید مطهری

بنیاد علمی و فرهنگی شهید مطهری در صفحه مجازی اش، کلیپی از سخنان شهید مطهری را منتشر کرده است. شهید مطهری در این سخنان می‌گوید:

دنیا دائما به تو خبر می‌دهد و وعده می‌دهد که در آینده بر جسم تو ابتلائاتی وارد می‌شود. مثلا تو در آینده پیر خواهی شد، ریشت سفید خواهد شد، نور چشمت و قوه سامعه‌ات ضعیف خواهد شد و تمام قوایت به تحلیل خواهد رفت. از حالا مرتبا اعلام می‌کند و همه را نشان می‌دهد، به صورتی که انسان شک نمی‌کند. یعنی الان که این جسم سالم است و این قوّتها کاستی نگرفته است باید عمل کرد، در آینده نخواهی توانست. اگر بخواهی خودت را فریب بدهی و بگویی در آینده عمل می‌کنم، پیشاپیش به تو اطلاع می‌دهد که در آینده دیگر این امکانات و این قوه و قدرت وجود ندارد. نگو «ما حالا جوانیم، این حرفها چیست»، در جوانی کار کن که در پیری دیگر نمی‌توانی، بعد از پیری هم که دیگر مردن است.

نقش استاد مطهری در دوره جدید نهضت

1.رابطه این امام و سایر مراجع او هرگز به خاطر عشق به امام مراجع دیگر را تحقیر نمی کرد،استاد شهید در حوادث 29 بهمن تبریزچهلم شهدای قم آیت ا..شریعتمداری را تحریک کرده و ایشان اطلاعیه ای صادر کردند که حتی گفته می شود متن آن توسط استاد مهیا شده بود.

2-ارتباط با امام در پاریس .وقتی امام به پارس هجرت کرد استاد ارتباط فراوانی با او داشتند.آقای هاشمی می گوید:مرکز هدایت انقلاب در داخل کشور و هماهنگی آن با رهبری حضرت امام.منزل استاد مطهری بود.

3-طرح اقتصادی بعد از اعتصاب کارکنان صنعت نفت و کمبود شدید مواد سوختنی در داخل منزل آقای مطهری پیشنهاد شد و افرادی به جنوب فرستاده شدند.

4-استاد سعی داشت تا از انحراف نهضت و بهره برداری منافقین خلق و دیگران جلوگیری کند خطری که در مشروطه هم تکرار شد نمونه.مراسمی که پیش از انقلاب از سوی جامعه روحانیت مبارز تهران در تجلیل از شهدای نهضت در بهشت زهرا برگزار شده بود در جمعیت بانوان.آرم منافقین مشاهده شد تنها استاد مطهری بود که قاطعانه نظر داد که این آرم باید پایین بیاید و خود شخصاً این کار را انجام داد. آقای مطهری به پاریس سفر کرد و با امام دیدار کرد و در همین سفر استاد شهید از سوی امام مسئول تشکیل شورای انقلاب اسلامی گردید.

زمانی که دولت بختیار مانع ورود حضرت امام به کشور شده بود استاد مطهری در صف مقدم روحانیون متحصن در دانشگاه تهران حضور داشت.

وقتی امام می خواستند به ایران برگردند احمد آقا از فرانسه تماس گرفتند و به شهید مطهری مسأله را بیان کردند ایشان سران جمعیت مؤتلفه را جمع کرد و ساعت 4 صبح جلسه گرفتند و خود استاد شخصاً ریاست کمیته استقبال را بر عهده گرفتند

آقای ناطق نوری در مصاحبه تلویزیونی گفت:اخباری که از تهران به اقامتگاه امام در پاریس داده می شد امام به این اخبار اطمینان پیدا نمی کردند مگر آنگاه که از سوی استاد مطهری تأیید می شد.

حضرت امام در بدو ورود به ایران به مدرسه رفاه رفتند ولی در آنجا زمانی پایگاه هواداری سازمان مجاهدین خلق ایران بود.استاد مطهری پیشنهاد کردند که حضرت امام به مدرسه علوی منتقل شود که این کار علی رغم مخالفت برخی افراد انجام شد.

پس از پیروزی انقلاب

استاد پس از پیروزی همچون مشاوری دلسوز و مورد اعتماد امام بودند.او افراد و روحی ات آن ها را خوب می شناخت به عنوان نمونه می خواستند مسئولیت کمیته انقلاب را به آقای لاهوتی بدهند که آقای مطهری مخالفت کرد و با امام صحبت کردند و امام قبول کردند و آقای مهدوی کنی را به ریاست کمیته انتخاب کردند.

مدیریت مدرسه عالی سپهسالار را به آقای امامی کاشانی پیشنهاد کردند که از سوی امام پذیرفته شد.

استاد از اینکه آیت ا...طالقانی به خاطر منافقین قهر کرده و به کرج رفته اند بسیار ناراحت بود.

سران منافقین در فروردین سال 58 با امام ملاقات کرده و عکس نیز گرفته بودند وقتی او از داستان مطلع می شوند اعضای دفتر امام را مورد عتاب قرار می دهند که چرا اجازه چنین کاری را دادی.این ها سوء استفاده می کنند سپس دور بیت را گرفته و فیلم آنرا زیر پا می گذارند.

در اول پیروزی انقلاب اسلامی یاسر عرفات برای بازدید از ایران به تهران آمده و در مدرسه علوی اقامتگاه حضرت امام حضور یافته بود وی بسیار اصرار کرد که عکسی با استاد مطهری بگیرد اما استاد به هیچوجه حاضر به این کار نشد.

شهادت استاد مطهری

استاد مطهری در روز سه شنبه 11 اردیبهشت 1358 ساعت ده و بیست دقیقه شب توسط گروهک جنایتکار فرقان به شهادت رسید.

فرقان اطلاعیه ای صادر کرد که خیانت شخص مرتضی مطهری در به انحراف کشاندن انقلاب توده های خلق بر همه روشن بود لذا اعلام انقلابی نام برده انجام پذیرفت.

پیکر او به دستور حضرت امام به قم منتقل شد و در حرم به خاک سپرده شد و آیت ا...العظمی گلپایگانی بر او نماز گذارد.

شهید مطهری از نگاه شخصیت های بزرگ

1-امام خمینی:

مطهری که در طهارت روح و قوت ایمان و قدرت بیان کم نظیر بود مفت و به ملا اعلی پیوست لکن بدخواهان بدانند که با رفتن او شخصیت اسلامی و علمی و فلسفی اش نمی رود. «17»

«...تسلیت در شهادت مردی که در اسلام شناسی و فنون مختلفه اسلام و قرآن بی نظیر بود.»

شهید مطهری از نگاه شخصیت های بزرگ

2-علامه طباطبایی ره

به یاد یک شخصیت علمی و فلسفی که با درگذشت خود دنیایی را غرق اسف و جهان فضل و دانش را با از میان رفتن خود عزادار نمود...

مرحوم مغفور مطهری که دانشمندی بود متفکر و محقق دارای هوش سرشار و فکری روشن و ذهنی واقع بین. تألیفانی که از خود به یادگار گذاشته و تحقیقاتی که در اطراف مقاصد علمی و برهانی نگاشته و در لابلای کتاب هایش به چشم می خورد.اعجاب آور.

3-آیت الله خامنه ای«دام ظله»

آقای مطهری در پیروزی این انقلاب بلکه در به وجود آوردن این انقلاب هم نقش بسیار داشتند...

نظر رهبر انقلاب درباره شهید مطهری

مرحوم مطهری جزو شخصیت ها و پیش روان کاروان تقریب روحانی و دانشجو بود که با قوت و صلابت شخصیت علمی اش،مخاطبان خودش را متواضع کرده بود.

4-دکتر سروش

مرحوم مطهری با این دوشریعتی و بازرگانیک تفاوت عمده داشت و آن اینکه آشنایی او با فلسفه شرق و با ریشه های تفکر مشرق زمین،بسیار عمیق تر از این هر دو بود البته یک تفاوت دیگر هم با این ها داشت و آن اینکه به منابع فرهنگی مغرب زمین دسترسی اول نداشت ولی به شهادت همه کسانی که با ایشان در زمینه های فلسفی و فکری کار کرده اند.از طریق همین ترجمه ها و همین آثاری که توسط مترجمین از مغرب زمین به کشور ما رسیده بود چنان خودش را به آن سرچشمه ها نزدیک کرده بود و چنان از درک تیزبینانه و هوشمندانه ای نسبت به آراء دیگران آشنا بود که گاهی تعجب انگیز بود.

نظر دکتر سروش درباره استاد مطهری

5-آیت ا...مشکینی

ایشان یک اسلامشناس و درک کنندهء اسلام راستین بود و چون عقاید و عمل و اخلاق و روش و فروع را خوب درک می کرد...قهرا عده ای با مرحوم مطهری مخالفت داشتند و حد اقل سه تیپ با ایشان مخالفند:تیپ اول مادیون ضد الهیون...تیپ دوم آقایان التقاطی...و تیپ سوم ملی گرایان.

آثار شهید مطهری

بیش از شصت اثر جاودان از شهید مطهری به جای مانده است.استاد هفت از نگارش این کتاب ها و مقالاتش را اینگونه بیان می کند:«این بنده از حدود بیست سال پیش که قلم به دست گرفته مقاله یا کتاب نوشته ام تنها چیزی که در همه نوشته هایم آن را هدف قرار داده ام حلّ مشکلات و پاسخگویی به سؤالاتی است که در زمینه مسایل اسلامی در عصر ما مطرح است...

26 ویژگی استاد مطهری

با وضو بودن

استاد، خود همواره با وضو در کلاس حضور می‌یافت و حضورش آن چنان روحانیتی به مجلس می‌بخشید که مستمع با تمام وجود، معنویت و قداست آن را در می‌یافت و به نسبت آمادگی‌اش در جذبه‌های الهی آن مستغرق می‌شد.

قرآنی بودن

یکی از دوستان شهید مطهری رحمه‌ الله می‌گوید: شهید مطهری قبل از هر چیز شاگرد قرآن کریم بود... روح او روح قرآن بود.

متعبد بودن

ایشان بسیار متعبد بود که نظر قرآن و روایات را اصل بداند... هیچ وقت حاضر نمی‌شد در نوشته، درس و یا سخنرانی خود، کوچک‌ترین تجاوزی از احکام شرعی؛ یعنی همان احکام که فلسفه آنها روشن نیست داشته باشد.

ما را نبود نظر به خوبی و بدی مقصود رضای او و خشنودی اوست

تقوا داشتن

از یکی از شاگردان استاد مطهری رحمه‌الله سؤال کردند: فکر می‌کنید استاد بر اثر چه کارهایی به این حد از وارستگی و اخلاق رسیدند که نمونه شدند؟ شاگرد در پاسخ گفت: تقوا، تقوا و تحقیق براساس انجام وظیفه.

احترام به استاد

ایشان در ضمن درس به استادان خودشان بسیار احترام می‌گذاشتند. به نام علامه طباطبایی رحمه‌الله که می‌رسیدند، از ایشان با «روحی له الفدأ»(5) یاد می‌کردند.

فروتنی

یکی از شاگردان استاد مطهری رحمه‌الله می‌گوید: ما به منزل ایشان که می‌رفتیم مثل اینکه با ما رفیق بود. البته گاهی لطف می‌کردند و به منزل ما می‌آمدند، ولی اصلاً این مسائل مطرح نبود. یعنی ایشان خود بزرگ بینی نداشت و این اخلاق انسانی خیلی تأثیر داشت و از خصایص فوق العاده ایشان محسوب می‌شد

و یکی دیگر از شاگردان ایشان می‌گوید: ایشان برخوردشان بسیار متین و توأم با مهربانی بود. اصولاً استاد مطهری فردی بودند که از هر حیث مؤدب به ادب علمی بودند و برای فضای درس و بحث، همچنین شاگردانشان احترام خاصی قائل می‌شدند.

توجه به شاگرد

یکی از شاگردان استاد مطهری رحمه‌الله می‌گوید: ایشان گاهی لطف می‌کردند به تنهایی و گاهی همراه با خانواده‌شان به منزل ما تشریف می‌آوردند .

و یکی دیگر از شاگردان ایشان می‌گوید: ایشان برخوردشان بسیار متین و توأم با مهربانی بود. اصولاً استاد مطهری فردی بودند که از هر حیث مؤدب به ادب علمی بودند و برای فضای درس و بحث، همچنین شاگردانشان احترام خاصی قائل می‌شدند.

چشم بگشا و ببین جمله کلام الله را آیه آیه همگی معنی قرآن ادب است

استاد مطهری رحمه‌الله هرگز نسبت به شاگردش نظر تحقیرآمیز نداشت. یعنی حرف شاگرد را می‌شنید و به این وسیله به شاگردش اجازه عقده گشایی می‌داد.

یکی از دوستان استاد مطهری رحمه‌الله می‌گوید: برخورد ایشان با شاگردانشان مانند برخورد دو رفیق بود. خیلی با محبت بودند و با حرارت و شور برخورد می‌کردند.

در خرمن کائنات کردیم نگاه یک دانه محبت است و باقی همه کاه

رابطه معنوی با شاگردان

یکی از شاگردان استاد مطهری رحمه‌الله می‌گوید: سلوک ایشان به نحوی بود که در دل شاگردانشان نسبت به ایشان محبت ایجاد می‌شد. ما در همان وقت که در درس ایشان حاضر می‌شدیم، در درسهای استادان دیگر دانشگاه هم شرکت می‌کردیم و به خوبی محسوس بود رابطه‌ای که شاگردان استاد مطهری رحمه‌الله با ایشان دارند با رابطه‌ای که دانشجویان دانشگاه با استادان خود دارند، متفاوت است. چه این رابطه رسمی و اداری نبود، بلکه توأم با عشق و شوق بود.

درس معلم ار بود زمزمه محبتی جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را

شکوفاسازی استعداد شاگرد

ایشان اگر استعدادی از شاگردانشان می‌دیدند، خوشحال می‌شدند، به او کمک می‌کردند که استعداد وی پرورش پیدا بکند، مثل یک پرنده که بال زدن را یاد جوجه‌های خود می‌دهد. ایشان شاگردان خوش استعداد خودشان را تشویق و تشجیع می‌کردند و مثل برزگری که بذر افشانی می‌کند برای آینده، ایشان در ذهن شاگردان خودشان بذر افشانی می‌کردند و با صرف وقت برای آینده سرمایه گذاری می‌کردند.

تشویق کردن

استاد، شاگرد خوش قریحه را مورد تشویق قرار می‌داد و به انحأ مختلف او را به کار اضافی و انجام تحقیقات و مطالعات بیشتر توصیه می‌کرد.

رابطه صمیمی با شاگرد

مرحوم مطهری با شاگردانشان به اندازه‌ای مهربان بودند که حتی اجازه می‌دادند آنها مسائل خصوصی و شخصی‌شان را با ایشان مطرح کنند. در انتخاب راه و مسیر آینده با ایشان مشورت کنند، حتی ایشان به اندازه‌ای نزدیک می‌شدند که در مجالسی مانند عروسی شاگردانشان ـ در صورت دعوت ـ شرکت می‌کردند

خوشرو بودن

ایشان بسیار خوشرو بودند، با شاگردان روابط پدرانه داشتند و در واقع وقتی ارتباط شاگردی با ایشان ادامه پیدا می‌کرد، به نوعی دوستی مبدّل می‌شد

به دست آوردن دنیا هنر نیست یکی را‌گر توانی دل به دست آر

بی ‌پیرایگی

عشق و صفای ایشان، بی پیرایگی و بی تکلّفی ایشان، برای همه شاگردان ایشان درس بود.

سادگی

یکی از شاگردان استاد مطهری رحمه‌الله می‌گوید: به یاد دارم که در درس فلسفه (متن شفای بوعلی) که در آغاز در مدرسه مروی برگزار می‌گردید، گاه در یک حجره و گاه در حجره دیگر، هر جا که ممکن بود تدریس می‌کردند و یک بار که صاحبان این حجره‌ها غایب بودند و حجره‌ای برای تدریس باز نبود، ایشان به سادگی و بدون از دست دادن فرصت در ایوان کوچکی جلوی یکی از حجره‌های بسته به روی زمین نشستند و برای حاضرین درس را بیان داشتند و علاوه بر درس فلسفه، درس اخلاق نیز آموختند.

مراد بودن

از نظر اخلاقی ایشان در حدی بود که حکم مراد را برای شاگردان خود داشت.

الگو بودن

کلاسهای درس مرحوم مطهری صرفا محل تعلیم و آموزش نبود، بلکه همراه آن و در برخی موارد بیش از آن، مکانی بود برای تزکیه و پالایش... رابطه مرحوم مطهری با شاگردان کلاس خود رابطه ساده معلم و متعلم نبود. استاد مرشدی بود که به ارشاد جمع می‌نشست و مرادی که مریدان به گرد شمع وجودش حلقه می‌زدند و از پرتو او بهره‌ها می‌گرفتند.

بخل نورزیدن

یکی از شاگردان استاد مطهری رحمه‌الله می‌گوید: استاد یادداشتها و نوشته‌های خودشان را به شاگردان می‌دادند که در تحقیق از آنها استفاده بکنند. به یاد دارم که وقتی خدمتشان می‌گفتم که در مسائل مربوط به انسان علاقه به مطالعه دارم و طرحی را از این مبحث که در ذهن داشتم خدمتشان عرض کردم، ایشان مجموعه‌ای از رساله‌های خطی چاپ نشده علامه طباطبایی را که در اختیار داشتند، به بنده دادند تا استفاده کنم

مبارزه با انحرافات

یکی از شاگردان استاد مطهری رحمه‌الله می‌گوید: یک روز استاد فرمودند: من با اینها (گروه فرقان) مقابله می‌کنم، ممکن است مرا بکشند، اما من حرف خودم را می‌زنم؛ چون می‌دانم که اینها برای دین خطرناکند.

اصلاح اشتباهات

یکی از شاگردان استاد مطهری رحمه‌الله می‌گوید: مرحوم استاد مطهری از آنجایی که خداوند هوش فوق العاده‌ای به ایشان عطا کرده بود و از جنبه علمی بسیار قوی بودند، کمتر می‌شد در هنگام درس اشتباه کنند، اما اگر اتفاق می‌افتاد که در نکته‌ای اشتباه کنند و فی‌المثل یکی از شاگردان اشتباه را یادآور می‌شد می‌پذیرفتند. هیچ گاه سراغ ندارم که ایشان پافشاری در اشتباه خود کنند و مطلب را به زور تحمیل نمایند.

اصولاً ایشان در مقابل حق خاضع بودند و آنچه را حق می‌یافتند می‌پذیرفتند

به نزد من آن کس نکوخواه توست که گوید فلان خار در راه توست

هر آن کس که عیبش نگویند پیش هنر داند از جاهلی، عیب خویش

آزادگی

یکی از دوستان شهید مطهری رحمه‌الله می‌گوید: آنچه در تمام برخوردهای با شهید مطهری کاملاً محسوس بود، حریّت و آزادی شهید مطهری بود، او دارای دلی بود آزاد و دارای مغزی بود آزاد و قهرا دارای زبان و قلمی آزاد بود

کلاسهای درس مرحوم مطهری صرفا محل تعلیم و آموزش نبود، بلکه همراه آن و در برخی موارد بیش از آن، مکانی بود برای تزکیه و پالایش... رابطه مرحوم مطهری با شاگردان کلاس خود رابطه ساده معلم و متعلم نبود. استاد مرشدی بود که به ارشاد جمع می‌نشست و مرادی که مریدان به گرد شمع وجودش حلقه می‌زدند و از پرتو او بهره‌ها می‌گرفتند.

داماد استاد مطهری رحمه‌الله نیز می‌گوید: در اظهار نظرهای ایشان پیرامون عقاید انحرافی و یا لغزشهای ایدئولوژیکِ گروههای سیاسی حرّیت و آزادگی دیده می‌شود.

توجه نکردن به تعداد شاگردان

ایشان هرگاه درسی را لازم می‌یافتند آن را می‌پذیرفتند، به کم و کیف افراد و چند و چون جلسه درس مقیّد نبودند و هر جا که میسر می‌شد درس را برقرار می‌کردند و به تدریس و توضیح کامل مطلب می‌پرداختند، هرچند افراد شرکت کننده اندک بودند.

انصاف داشتن

بارزترین خصیصه ایشان داشتن روحیه انصاف بود. این ویژگی سبب شده بود که اولاً استاد بر روی حرف مخالفین نظر خود ـ هرکه می‌خواهد باشد و در هر مقامی که باشد ـ کاملاً بیندیشد؛ یعنی هیچ گاه با روحیه استکباری و بزرگ منشانه با آرأ و عقاید حتی مخالف‌ترین دشمنان خود نیز برخورد نمی‌کردند، همیشه هر سخن و گفته‌ای را تا حد امکان تجزیه و تحلیل می‌کردند و شقوق درست و قابل قبول آن را از احتمالات نادرست جدا کرده، به حساب هر یک جداگانه رسیدگی می‌کردند.

یکی از شاگردان استاد مطهری رحمه‌الله می‌گوید: یک روز بعد از اینکه ایشان مطلبی را بیان فرمودند من اشکال کردم، هر قدر ایشان بیان کردند و توضیح دادند برایم قابل قبول نبود. سرانجام قدری بی ادبی و گستاخی کردم و گفتم: انصاف بدهید! ایشان فرمودند: من انصافم از شما بیشتر است.

مشورت با شاگرد

استاد با برخی از دوستان و شاگردان نزدیکش در باب آنچه فراهم آورده بود، مشورت می‌کرد و نظریات شان را جویا می‌شد.(29)

میاسای زآموختن یک زمان زدانش میفکن دل اندر گمان

رازداری

مرحوم مطهری بسیار رازدار و اهل سرّ بود. هیچ رازگشایی نمی‌کرد.

*راستگویی

استاد شهید مطهری رحمه ‌الله در نامه‌ای به دخترشان می‌نویسند: تو خودت می‌دانی که دروغ هرگز به زبان و قلم من جاری نمی‌شود.(31)

عصبانی نشدن

یکی از شاگردان استاد مطهری رحمه‌الله می‌گوید: در مدت دوازده سالی که خدمتشان شاگردی می‌کردم، یک دفعه هم ندیدم که در درس با عصبانیت جواب کسی را بدهند.

درشتی نگیرد خردمند پیش نه سستی که نازل کند قدر خویش

متن وصیت نامه شهید مطهری به شرح زیر است :

با درود و سلام به یگانه منجی عالم بشریت مهدی موعود (عج) این یار و یاور مستضعفان جهان و با سلام و دعا به جان پاکترین بنده این عصر امام عزیز این نور خدا که اسلام مجسم در زمان ما می باشد و با درود به تمامی شهداء که با خون خود پرده های جهل و تاریکی را از برابر دیدگان ما بندگان گمراه کنار زدند و افق روشن هستی جهت را به شما نشان دادند و همچنن با سلام بر این امت عزیز و شهید پرور که تمام هستی خود را در جهت اسلام و قرآن فدا کرده است و چنان پایدار و ایستاده است که امام عزیزمان می گوید: « این ملت الهی شده است» و اما در مورد وضعیت کنونی انقلاب و کشورمان اگر بخواهیم صحبت کنیم زیاد صحبت است. من فقط به این نکته اشاره می کنم و آن اینکه در شرایط کنونی خدای عزیز می خواهد تمام بندگان را امتحان کند در استقامت و پایداری در راه اسلام و قرآن و اگر امت ما در این امتحان سربلند بیرون بیاید قدر مسلم حضرت عظمی نظر لطف به ما خواهد کرد.

به امید روزی که پیروزی را از درون خود اتخاذ کنیم تا خدا پیروزی بیرونی را نصیب ما کند مسئله دیگری که لازم است بگوییم اینکه این نهضت دارای جهت مستضعفی است و الگوی ما نیز زندگی حسین (ع) است و تابلوی عاشورا و کربلا در مقابل ما هست و چشم از آن بر نمی داریم و ای جوانان نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین فاطمه درمیدان نبرد با کفر به شهادت رسید ای جوانان مبادا در حال غفلت بمیرید که امیرمومنان (ع) در حال نماز و در محراب به شهادت رسید و مبادا در حال بی تفاوتی بمیریدکه علی اکبر حسین (ع) در میدان رزم و یا هدف به شهادت رسید. برادران حسین که همه هسنی دنیائی خود را به همراه خود به صحرای کربلا آورد و همچنین جان خود را در راه خدا داد و این حادثه همچون شمع در تاریخ بشریت روشن است و باعث الهام بخشیدن به تمام پاک باختگان راه خدا می باشد و این هم چنان عشق در دلهای عاشق به حق می اندازد که همه چیز این دنیا را انسان به فراموشی می سپرد و چنان شوری در سر انسان پیدا می شود که حاضر است این سر پر شور را به همه چیز اگر چه تانک باشد بکوبد تا به لقاء ا… بپیوندد و یا پیروزی اسلام را به چشم ببیند و ای پدران و مادران در حال بی تفاوتی از رفتن فرزندانتان به جبهه ما جلوگیری نکنید که حسین (ع) علی اکبرش را خود تجهیز کرد و به میدان رزم فرستاد و این رفتار و کردار حسین (ع) باید سرمشق و الگوی ما باشد.

شهید مطهری

و در تاریخ داریم که مادر وهب فرزندش را خود تجهیز کرد و به جبهه فرستاد و وقتی که جسد او را آوردند گفت که من سری را که در راه خدا داده ام پس نمی گیرم برادران دها و استغفار را از یاد نبرید که بهترین درمان برای تسکین دردهاست و همیشه به یاد خدا باشید و در راه او قدم بر دارید و نگذارید هرگز دشمنان بین شما اختلاف و تفرقه بیندازند و شما را از همدیگر و از روحانیت جدا کند که اگر چنین شود روز بدبختی ما مسلمانان است و روز جشن کفار و ابر قدرتها می باشد برادران در امام این نور خدا در زمین بیشتر دقیق شوید و سعی کنید عظمت او را بیابید و خود را تسلیم گفته های او سازید که همان گفته های خدا و پیامبران و ائمه می باشد.

برادران و خواهران مگر می شود انسان خود را مسلمان بنامد و در این جهان این همه انسان مستضعف در زنجیر مستکبرین باشند پی بایستی ما حرکت کنیم تا این زنجیرها پاره شود و احکام و قوانین مقدس اسلام و قرآن که کاملترین احکام است در جهان پیاده شود پدر و مادر عزیزم آنچه باقی است عشق به خداست و آنچه نابود است کفر به خداست پس بکوشیم تا در دل عشق به خدا و در سر شور بسیجی را بپا کنیم تا دنیا معنی دیگری پیدا کند و روح این دنیا را برای خود ننگ بداند و همچون کبوتر خود را در قفس بیند و اینقدر سر خود را بر میله های این قفس تنگ دنیا بکوبد تا میله بشکند و روح به مکان اصلی خود در جوار پاکترین بندگان خدا و به نزد خدا بشتابد و اما مارد عزیزم به تو سخنی دارم و آن این است که تورا به جان مادرم زهرا مرا حلال کن و برایم از خداوند متعال طلب مغفرت نما و اگر توفیق شهادت نصیبم شد بر شهادتم بی صبری نکن و شکر گذار خدا باش که این توفیق بزرگ نصیب فرزند حقیرت شده است.

و اما پدر عزیزم تو را به جان جدم رسول الله (ص) این حقیر را هلال کن و اگر از بنده خطا و اشتباهی سر زده است مرا ببخش و زا شما پدر عزیزم می خواهم که برای آمرزش گناهانم به درگاه خداوند متعال دعا کنید و از برادران و خواهرانم می خواهم که راه شهیدان را ادامه دهند و اگر از بنده خطا و اشتباهی سر زده است مرا به بزرگی خود ببخشید و حلال کنید و از خداوند برای تمام شما آرزوی موفقیت در کارهایتان را دارم. همچنین از کلیه فاکیل و دوستان برایم حلالیت بطلبید و از تمام آنها می خواهم که مرا به بزرگی خودشان ببخشند. و اگر جنازه ام را آوردند در کنار شهدای پیشوا به خام بسپارید و اگر جنازه ام را نیاوردند می خواهم مانند مادرم زهرا(س) بی مزار باشم.

ضمناً مدت 47 روز روزه قضاء دارم که آن را اداء کنید.

والسلام 30/9/65

سید حسین مطهری مقدم

وصف آخرین لحظات حیات امام حسین(ع) از زبان شهید مطهری

کانال تلگرامی بنیاد شهید مطهری نوشت: روضه‌خوانی و گریه شهید مطهری برای آخرین لحظات حیات حضرت سید الشهداء(ع)در این فیلم مشاهده می کنید.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.