انتخابات 1400 کمتر از 5 ماه:
دولت آینده ضامن پیشرفت و توسعه کشور و رفاه و آسایش مردم باشد
رکنا : کمتر از پنج ماه دیگر سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری برگزار میشود و رییسجمهوری دیگر انتخاب خواهد شد که حداقل ۴ سال اداره امور اجرایی کشور را برعهده دارد.
شاید آنچه در این میان مورد توافق همه گروهها، جریانات سیاسی و رایدهندگان باشد کارآمدی دولتی است که قرار است مستقر شود.
به گزارش رکنا، در واقع مطالبه اصلی همه این است که دولتی بر سر کار بیاید که بتواند با کارآمدی، ضامن پیشرفت و توسعه کشور و رفاه و آسایش مردم باشد؛ در حوزه سیاست خارجی تعامل سازنده با دنیا داشته باشد، در حوزه اقتصاد مشکل تولید، اشتغال، مسکن و معیشت مردم را حل کند، در حوزه فرهنگ به ارتقای توانمندیهای فرهنگی کشور بپردازد و از تشتت فرهنگی جلوگیری کند، جلوی آسیبهای اجتماعی را بگیرد، به ارتقای سطح خدمات بهداشتی و دسترسی عموم مردم به امکانات درمانی کمک کند و برای تولید علم و فناوری در کشور برنامهریزی کند.
اگرچه موضوع کارآمدی دولت، موضوع مورد اشتراک کلیت جامعه، نخبگان و مردم است اما طبیعتا نسخه جریانات مختلف سیاسی، احزاب و شخصیتها برای رسیدن به این کارآمدی متفاوت از یکدیگر است و به عبارتی هر کدام مسیرهای متفاوتی را برای رسیدن به این هدف ترسیم میکنند.
در همین زمینه میتوان با نگاهی به گذشته و عملکرد دولتهای مختلف بعد از انقلاب اسلامی به بررسی این موضوع پرداخت که آیا فرضیه ناکارآمدی ۸ دولت پس از انقلاب درست است و همه این ۸ دولت ناکارآمد بودند؟ مردم چه نگاهی به عملکرد دولتهای بعد از انقلاب دارند؟ اساسا برای کارآمد بودن یک دولت چه اقداماتی باید صورت بگیرد؟ در کارآمد بودن دولتها، رشد و توسعه در کدام زمینه تعیین کننده است؟ اقتصادی؟ سیاسی؟ فرهنگی؟ سیاست خارجی؟ و سوال مهمتر اینکه چه اتفاقی میافتد که دولتها در ۴ سال ابتدایی فعال و پرتلاش هستند و در ۴ سال دوم، با قوا و نهادهای دیگر به اختلاف میخورند؟ چه عاملی باعث میشود روسای جمهوری، از هر جناحی که باشند در دور دوم دولتهایشان احساس میکنند که اختیار و قدرت ندارند و همواره در دور دوم با دیگر قوا و حاکمیت چالش دارند؟ ریشه این رفتارها در کجاست؟
شاید اگر ناکارآمدی مطلق برای همه این دولتها هم قائل نباشیم میتوان این را پذیرفت که هر دولتی رگههایی از ناکارآمدی را در خود نشان داده است. سوال اینجاست عوامل ناکارآمدی در دولتها چه بوده است؟ ریشههای این ناکارآمدی کجاست؟ آیا ناکارآمدی دولتها وابسته به اشخاص بوده یا ایرادات زمینهای، ساختاری و قانونی در این موضوع دخیل بوده است؟ و چه موانعی بر سر راه کارآمدی دولتها وجود دارد؟
آنچه در چند ماه باقیمانده تا انتخابات ریاستجمهوری میتوان به آن پرداخت این است که هشتمین رییسجمهور ایران باید با چه معیارهایی انتخاب شود که بتواند نمره قابل قبولی در بحث کارآمدی داشته باشد؟ مردم باید برای انتخابشان چه مواردی را ملاک قرار دهند و احزاب چطور میتوانند به این انتخاب جهت بدهند؟ و در نهایت رییسجمهوری که مستقر خواهد شد باید در تصمیمگیریها و انتخابهای خود و مواجهه با دیگر ساختارهای قدرت در جمهوری اسلامی به چه نحوی عمل کند که بعدها در ارزیابی مجموعه عملکرد دولت، بتوان آن را دولت کارآمدی قلمداد کرد؟آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.
ارسال نظر