ماجرای زندگی لاکچری یک سیاستمدار ایرانی + جزئیات

به گزارش رکنا، رفیق‌دوست گفت: وقتی به بنیاد مستضعفان رفتم، ۸۰۰ شرکت و واحد اقتصادی توسط این بنیاد مصادره شده بود. از مغازه آرایشگری در تهران تا حمام عمومی در اردبیل. بنده تا زمان حضورم در بنیاد نیمی از بنگاهها و کارگاه های اقتصادی بنیاد را ادغام یا واگذار کردم و اکنون که عضو هیات امنای بنیاد هستم این عدد به کمتر از ۱۲۰ بنگاه کاهش یافته است.

رفیق‌دوست رئیس سابق بنیاد مستضعفین در مصاحبه‌ای به بیان دیدگاه‌های امام درباره اقتصاد پرداخته و در بخشی از این مصاحبه به دارایی‌هایی خود نیز اشاره کرد. در ادامه خلاصه‌ای از این مصاحبه را می‌خوانید:

با توجه به شرایط اقتصادی سخت ناشی از تحریم‌های غرب، چقدر ضرورت دارد دیدگاه‌ها و اندیشه‌های امام خمینی(ره) به ویژه شعار «نه شرقی نه غربی، جمهوری اسلامی» که تجسم عینی ایده وحدت کلمه ایشان بود بار دیگر مورد بازخوانی قرار گیرد و متناسب با شرایط امروز کشور موجب به حرکت درآمدن اراده‌ها، توان‌ها، استعدادها و ظرفیت‌های مادی و معنوی داخلی شود؟

خدمت امام(ره) رسیدم و به ایشان عرض کردم «اقتصاد را پای منبرها و کتابهای علمای دین به ویژه کتاب اقتصاد نوی آیت‌الله صدر آموخته‌ام و فارغ‌التحصیل دانشگاه نیستم. از نظر شما کشاورزی، تجارت و صنعت، بهتر است دست مردم باشد یا دست دولت؟ امام فرمودند «کشاورزی، مسکن، تجارت و صنعت باید دست مردم باشد» یعنی امام «مسکن» را هم اضافه کردند. بنده ادامه دادم «دولت با پرداخت سوبسید ۹۰ درصدی، از خارج گندم وارد می‌کند و می‌فروشد، آیا انجام این کار هم به مردم سپرده شود؟» ایشان تاکید کردند «اگر این کار فساد ایجاد نمی‌کند، بدهید مردم انجام دهند». مکالمه بین بنده و امام طولانی شد و حاج احمدآقا چند بار تذکر دادند در همین اثناء امام متذکر شدند «آقا، زندگی مردم را دست کارمند ندهید». این سخن امام به معنای غلبه اقتصاد غیردولتی بر اقتصاد دولتی بود که متاسفانه این مهم تا امروز چندان مورد توجه قرار نگرفته است.

به نظر شما در اندیشه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران مرز بین اشرافی‌گری و ثروتمند بودن کجاست؟

روزی خدمت امام (ره) رسیدم و ایشان درباره ویژگی‌های «اشرافی‌گری» صحبت کردند و فرمودند «اشرافی‌گری یک خوی است و این سیدعیسیِ ما هم که هیچی از مال دنیا ندارد ممکن است خوی اشرافی‌گری داشته باشد اما سیدابوالفضل تولیت، تولیت حرم فاطمه معصومه در قم که فرد سرمایه‌داری بود فاقد چنین صفت رذیله‌ای باشد».

به نظر بنده از کلمه اشرافی‌گری دو برداشت می‌توان داشت. یکی به مفهوم نظام سرمایه‌داری و حاکمیت سرمایه که استثمار نیروی کار و ثروت‌اندوزی متمولان را دنبال می‌کند و دیگری سرمایه‌ای که در دست فرد ثروتمند است که در کنار داد و ستد و کسب سود حلال، وجوهات شرعی و دستگیری از نیازمندان را هم در انجام می‌دهد. نمونه بارز آن اسدالله عسگراولادی و افراد مشابه ایشان بوده و هستند که در عین اینکه ثروتمند هستند اما خوی اشرافی‌گری ندارند و تا جایی که دستشان برسد کار خِیر می‌کنند. حسینیه محله قاضی در شهرستان دماوند به گنجایش ۵۰۰۰ نفر به دست این بزرگ مرد ساخته و وقف شد. پدرخانمِ ایشان هم به نام عبدالله توسلی فردی خَیر بود. در کارنامه این مرد بزرگ هم ساخت ۹۳۳ مسجد ثبت است که یکی از آنها مسجد جامع شهرستان دماوند است. برادران سلیمانی نمونه دیگر این افراد هستند. اینان پایین‌تر از منطقه دولت‌آباد تهران موسسه کرامت را راه‌اندازی کرده و سرپرستی چند هزار دختر و پسر یتیم را بر عهده دارند، از این افراد در جامعه امروز و دیروزمان کم نداریم.

خاندان رفیق‌دوست به دلیل حضور در رده‌های بالای اقتصادی و سیاسی از سوی بخشهایی از جامعه به چشم دیگری نگریسته می‌شوند، آیا بین چیزی که گفتید و سبک زندگی‌تان فاصله یا شکافی می‌بینید که به گمان و شک مردم نسبت به خانواده رفیق‌دوست دامن بزند؟

هر فردی باید بین خود و خدایش آرامش داشته باشد. اگر فردی کل درآمدش را فقط با زن و بچه‌هایش خورد چنین فردی دارای خوی اشرافی‌گری است اما اگر دیگران را هم در ثروتش شریک کرد، فاقد چنین خویی است.

قبل از انقلاب بنز سوار می‌شدم حالا هم لکسوس شاسی بلند که به درد تردد در فاصله‌های طولانی رفت و آمد می‌خورد، سوار می‌شوم. این ماشین مدتها قبل از گرانی‌های سال گذشته به مبلغ ۸۰ میلیون تومان خریداری شد که البته عمرش را کرده و پیر شده و در صورت بهبود وضعیت مالی، عوضش می‌کنم.

منزلم در خیابان فرمانیه است که سال ۱۳۷۳ خودم ساختم و حدود ۵۵ میلیون تومان برایم تمام شد و به آقا هم اعلام کردم. برای فردی مثل بنده که کار اقتصادی می‌کند و کارش دائما با ریسک همراه است باید حتما پشتوانه مالی وجود داشته باشد که این منزل به عنوان پشتوانه مالی‌ام است. به بنده ربطی ندارد که تورم امروز قیمت این خانه را خیلی بالا برده.

ریسک و جرات اقتصادی بالایی دارم که با اتکای به همین جرات توانستم وزارت سپاه و بنیاد مستضعفان را اداره کنم. با اتکاء به همین جرات اقتصادی، تصمیم دارم پس از فراغت و بازنشستگی از سپاه پاسداران که در آستانه آن قرار دارم با همراهی جمعی از دوستان و یاران قدیمی مدل اقتصادی را در حوزه کشاورزی و دامپروی به اجرا دربیاورم که بدون حمایت‌ها و منابع دولتی طی یک دوره پنج ساله حداقل ۵۰ رسته شغلی مشابه آنچه که در آستانه راه‌اندازی آن هستم در سطح استان تهران اجرایی شود. با استفاده از ظرفیتها و بسترهای فضای مجازی مردم علاقمند را شناسایی و آنان را به مشارکت در این کار ترغیب می‌کنم.

منبع: ایسنا

برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.