کلاهبرداری آقای دومان در تهران / تفریح لاکچری با پول های بادآورده! + عکس

به گزارش رکنا، چهارمین جلسه محاکمه متهمین پرونده شرکت دومان توکان به ریاست قاضی صلواتی در شعبه چهارم دادگاه ویژه رسیدگی به پرونده‌های اخلالگران و مفسدان اقتصادی با حضور مستشاران، وکلای مدافع، وکلای شکات و نماینده دادستان بصورت علنی برگزار شد.

در ابتدای این جلسه قاضی صلواتی از متهم ردیف دوم این پرونده خواست در جایگاه حاضر شده و خود را معرفی کند.

66

متهم پس از قرار گرفتن در جایگاه خود را معرفی کرده و گفت: بنده مهدی ذکایی متولد سال ۱۳۵۴ هستم، سابقه کیفری ندارم، متاهل هستم، مدرک تحصیلی‌ام فوق دیپلم است و کارمند شرکت دومان توکان بوده‌ام.

قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: اتهام شما دائر بر مشارکت در اخلال عمده در نظام اقتصادی و مشارکت در کلاهبرداری شبکه‌ای بوده که به شما تفهیم می‌گردد. دفاعیات خود را بیان کنید.

متهم ذکایی گفت: آقای قاضی بنده یک کارمند در این شرکت بودم که در سال ۹۵ در این شرکت مشغول به کار شدم و به دستور مدیرعامل تمام کار‌های اجرایی و اداری رستوران‌ها را انجام می‌دادم و هیچ اطلاعی از کار‌های مالی شرکت نداشتم.

این متهم ادامه داد: در ایام همکاری چندین نوبت خواستم از کار‌های شرکت مطلع شوم که با برخورد بد آقای دومان مواجه شدم. چون او همیشه می‌گفت: کار ما در شرکت درست است و کار خلافی نمی‌کنیم.

وی افزود: بنده بر مبنای قسم برادری که این فرد با من خورده بود مشغول به کار در شرکت او شدم.

متهم ادامه داد: من دفاع خاصی ندارم وکیل محترمم دفاعیات را انجام خواهند داد.

متهم ذکایی گفت: البته دو سه نکته را باید توضیح دهم یکی اینکه آقای دومان در جلسات قبلی گفتند که وکلا به زندان مراجعه نکرده‌اند بنده این موضوع را تکذیب می‌کنم چون دوستان (وکلا) آمدند؛ و هر وقت بنده به وکیل خود زنگ می‌زدم او جواب می‌داد و با هم صحبت می‌کردیم.

متهم ردیف دوم پرونده شرکت دومان توکان ادامه داد: بنده کل مبلغی که از این شرکت گرفته‌ام ۳ میلیارد تومان بوده است. در اقرار‌های حضوری و مواجهه حضوری که در بازپرسی انجام شده است خود آقای دومان هم به این موضوع اقرار کرده و این مبلغ را قبول کرده است. البته آقای دومان در ابتدا گفتند که من ۳ میلیارد گرفته‌ام، اما بعدا گفتند ۵ میلیارد دوباره گفتند ۷ میلیارد و می‌ترسم کل بدهی به سرمایه‌گذاران را گردن من بیندازد.

ذکایی افزود: این پول که دریافت کرده بودم بابت هزینه‌های جاری بود که بخشی از آن در گاوصندوق موجود بود و تحویل من به صورت امانی نبوده است این مبلغ (۳ میلیارد) کل حقوق و مزایا و سنوات بنده بوده که در همین ۳ میلیارد حساب شده است.

قاضی صلواتی پس از دفاعیات متهم از وی پرسید: از نحوه جذب سرمایه‌ها، میزان آن و نقش خود در تهدید سرمایه‌گذاران توضیح دهید.

متهم گفت: همانطور که گفتم بنده اصلا اجازه دخالت در امور مالی را نداشتم. من حتی یک نفر را در خصوص موضوعات مالی تهدید نکرده‌ام. چون کار من فقط کار‌های اداری رستوران‌ها بود. بنده در امور مالی نه دخالت داشته‌ام و نه اجازه دخالت، چون هروقت سوال می‌کردم آقای دومان می‌گفت: شما فقط یک کارمند هستی.

قاضی صلواتی: قبل از وارد شدن به این شرکت در کجا مشغول بودی؟ چه شغلی داشتی؟

متهم: بنده قبل از ورود به این شرکت در یک موسسه حقوقی کار‌های اداری را انجام می‌دادم.

قاضی صلواتی پرسید: بله شما در این شرکت هم کار معاونت حقوقی را بر عهده داشته‌اید.

متهم پاسخ داد: من به عنوان یک کارمند در آنجا کار می‌کردم، چون یک موسسه حقوقی بوده است و نقش یک کارمند ساده را داشتم.

قاضی صلواتی پرسید: میزان حقوق دریافتی شما چقدر بوده است؟

متهم: در اوایل ماهی ۳ میلیون تومان حقوق می‌گرفتم که بعدا ۵ میلیون تومان شد.

قاضی صلواتی پرسید: مگر کار شما چه بوده است که ۵ میلیون حقوق می‌گرفتید؟

متهم: بنده از ساعت ۷ صبح تا ۱۲ شب در شرکت کار می‌کردم.

قاضی صلواتی خطاب به متهم پرسید: شما چطور معاونت حقوقی داشته‌اید، اما کار‌های اجرایی می‌کرده‌اید؟

ذکایی پاسخ داد: من فقط یک کارمند ساده اداری بودم.

قاضی در ادامه از متهم درباره دیگر مبالغ اخذ شده توسط متهم سوال کرد و گفت: وجوه دیگری که شما دریافت می‌کردید بابت چه چیزی بوده است؟

متهم ردیف دوم شرکت دومان توکان پاسخ داد: آقای دومان این پول‌ها را داده بود و گفته بود که این پول‌ها همراه شما باشد که با آن خرید‌هایی مثل خرید فرش انجام می‌دادیم.

قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: شما علاوه بر حقوق ثابت، پول و مزایای دیگری هم می‌گرفته‌اید چرا؟

متهم گفت: من هیچ پول اضافه‌ای دریافت نکرده‌ام.

قاضی پرسید: اصلا هزینه جاری یعنی چه؟

متهم: مثلا می‌گفت: برو دو تخته فرش بخر.

قاضی صلواتی: شما این پول‌ها را برای پرداخت رشوه می‌گرفته‌اید.

متهم: اصلا من رشوه به کسی نداده‌ام.

قاضی: قضیه آن فردی که به رستوران مراجعه کرده بود چه بوده است؟

متهم: یک بار یک فرد به رستوران آمد و خود را بازرس اماکن معرفی کرد و به این بهانه از من ۵ میلیون تومان گرفت که البته بعدا من از او شکایت کردم و ۴ تومان از آن ۵ تومان به صندوق رستوران برگشت.

قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: یکی از کار‌های اصلی شما در این شرکت پرداخت رشوه به افراد مختلف بوده است.

متهم گفت: من این حرف را کاملا تکذیب می‌کنم، چون این حرف‌ها صرفا اظهارات آقای دومان است.

قاضی صلواتی: اما در اقاریر شما همین حرف هم هست. آقای اردشیر که خود را منتسب به بانک مرکزی می‌دانسته است ۵۰۰ میلیون از شما گرفته است.

متهم پاسخ دلد: من حتی یک هزار تومان هم به کسی رشوه نداده‌ام.

وی گفت: آقای دومان همیشه می‌گفت: که چون ما یک شرکت مالی هستیم و درآمد شرکت بسیار خوب است باید همیشه با خود پول داشته باشیم تا بتوانیم بلافاصله در مواقع نیاز استفاده کنیم.

قاضی صلواتی: شما ۳۰۰ میلیون تومان بابت درمان همسرت هزینه کرده‌ای که این پول، پول مردم بوده است.

متهم گفت: ۳۰۰ میلیون نبوده است بلکه حدود ۱۰۰ میلیون و خورده‌ای می‌باشد که این مبلغ هم جزو همان ۳ میلیارد تومان حساب شده است. در این خصوص بنده، چون به پول احتیاج داشتم این مبلغ را به عنوان کمک و قرض دستی از آقای دومان گرفته‌ام.

قاضی صلواتی گفت: شما با پول مردم ۲۵۰ میلیون تومان خودروی سانتافه، ۵۰ میلیون تومان خودروی زانتیا، ۲ میلیون تومان ساعت خریده‌اید حتی ۲۰ میلیون پول برای خرید سیم کارت رند داده‌اید.

متهم در دفاع از خود گفت: آقای دومان معتقد بود که شما باید با این ماشین‌ها رفت و آمد داشته باشید که کلاس کار داشه باشد این هزینه‌ها هم که گفتید جزو آن بدهی ۳ میلیاردی بنده است.

قاضی خطاب به متهم پرسید: مگر سمت شما چه بوده است که باید ماشین مدل بالا و سیم کارت رند استفاده می‌کرده‌اید مگر غیر از این است که شما معاونت حقوقی شرکت بوده‌اید؟

متهم گفت: آقای قاضی من یک کارمند بوده‌ام و ساعت من حدود ۲۰۰ هزار تومان ارزش دارد که اکنون هم بر روی دستم است همه حرف‌هایم را صادقانه می‌گویم تمام اظهاراتی که آقای دومان علیه من مطرح کرده است بخاطر خصومت شخصی بوده است.

قاضی صلواتی پرسید: حدود ۱ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان پول نقد دست شما بوده است. برای چه؟

ذکایی جواب داد: بله، آقای دومان می‌گفت که شما مدیران شرکت باید همیشه پول به همراه داشته باشید من نه سواد حقوقی داشتم و نه کار حقوقی می‌کردم.

قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: پس آنجا یک شرکت نبوده است دنیایی از هرج و مرج بوده است که با پول مردم هرکاری می‌خواستید می‌کردید برایتان پول مردم مهم نبوده است.

متهم گفت: آقای قاضی من واقعا از کارهای خود پشیمان هستم، چون فریب آقای دومان را خوردم بر این حرف که این پول‌ها حق مردم است شکلی ندارم من مثل یک کارمند ساده از ۷ صبح تا ۱۲ شب در خدمت آقای دومان بوده‌ام و برای او کار می‌کردم.

قاضی صلواتی پرسید: ما هنوز نفهمیدیم که کار اصلی شما در این شرکت چه بود؟

متهم گفت: راستش را بخواهید من خودم هم نمی‌دانم یک بار به امور بهداشتی رستوران می‌رسیدم یک بار به کارهای بانکی و...

قاضی صلواتی پرسید: کار شما این بوده است که رشوه پرداخت کنی؟

ذکایی گفت: خیر اصلا بنده رشوه‌ای به کسی نداده‌ام.

قاضی: به نظر من شما مسئول پرداخت رشوه‌ها بوده‌ای.

متهم: حاج آقا اصلا اینگونه نبوده است.

قاضی صلواتی: شما بعد از اینکه با آقای دومان اختلاف پیدا کردید بحث اخراج شما پیش آمد.

متهم پاسخ داد: خیر من تا زمان قبل از دستیگری در شرکت آقای دومان کار می‌کردم و او را قبول داشتم من فکر می‌کردم که آقای دومان در دنیا یک دانه است و همتا ندارد. اگر می‌دانستم که دارد در شرکت چه کار می‌کند خدا شاهد است یک ساعت هم آنجا نمی‌ماندم.

قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: شما می‌دانستید که نباید رشوه پرداخت کنید و پول‌های مردم را حیف و میل کنید، چرا این کار‌ها را انجام می‌دادید. شما خانم ندا مختارزاده را تشویق می‌کردید که سرمایه‌گذاران را از عودت سرمایه‌ها منصرف کند.

متهم پاسخ داد: بنده این کار را نمی‌کردم من بعد از دستگیری تازه متوجه شدم که آن‌ها یک گروه تلگرامی دارند و آقای دومان در آنجا فعالیت‌ها خود را انجام می‌داده است و من اصلا از این کانال تلگرامی خبر نداشتم.

قاضی صلواتی پرسید:‌شما مگر چه سمتی داشتید که به خانم مختارزاده دستور می‌دادید؟

متهم گفت: یک وقتی متوجه شدیم که برخی از اطلاعات شرکت افشا شده است لذا آقای دومان به من ماموریت داد که بفهمم چه کسی این اطلاعات را بیرون داده است.

قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: اما شما کاملا در جریان تخلفات و کلاهبرداری‌های شرکت بوده‌اید.

متهم: من اینجا تکرار می‌کنم که اصلا خبری از کار‌های شرکت نداشته‌ام. کل مبلغ دریافتی من ۳ میلیارد تومان بوده است.

قاضی صلواتی در ادامه محاکمه متهم ردیف دوم پرونده شرکت دومان توکان از این متهم پرسید: شما فرش‌ها را از کجا و برای چه می‌خریدید؟

متهم در دفاع از خود گفت: آقای دومان به من گفت که شما برو فرش بخر، چون می‌خواهیم یک کارگاه قالیبافی بزنیم بطوریکه حتی علامت شرکت را هم بر روی تعدادی از فرش‌ها زد؛ که خدا را شکر در این کار موفق نشد.

قاضی صلواتی گفت: تعدادی از شکات اعلام کرد‌ه‌اند که شما آن‌ها را تهدید می‌کرده‌اید.

ذکایی پاسخ داد:‌ خیر اینگونه نیست، بلکه آقای دومان سرمایه گذاران را تهدید می‌کرد بطوریکه بنده یک وقتی دیدم که او می‌خواست با یکی از سرمایه‌گذاران درگیری فیزیکی پیدا کند که من مانع این کار شدم و برای این حرفم شاهد هم دارم من اصلا کسی را تهدید نکردم.

قاضی: شما یک شبه سلاح، شوکر و افشانه به همراه داشته‌اید.

متهم توضیح داد: این تفنگ را آقای دومان خریده بود و با آن با بچه‌ها شوخی می‌کرد که من آن را از او گرفتم و در کشوی میز گذاشتم، چون اصلا در شان من نیست که بخواهم اسلحه با خود حمل کنم.

قاضی صلواتی پرسید: بالاخره نفهمیدیم شغل شما چه بوده است؟ و برای چه شوکر داشته‌اید؟ چرا اسلحه داشتید؟

متهم گفت: آن اسلحه هم مال من نبوده است و از هر مغازه اسباب بازی فروشی می‌توان آن را تهیه کرد.

قاضی صلواتی از متهم خواست در خصوص قرارداد‌ها توضیح بدهد.

متهم گفت: هیچ گونه خبری ندارم و اجازه دخالت در موضوع مالی و جذب سرمایه و سوددهی را نداشتم دومان می‌گفت: سوددهی خوب است و درآمد داریم.

قاضی صلواتی گفت: اختلاف شما با دومان و جدایی از شرکت چه بود؟

متهم پاسخ داد: از شرکت جدا نشدیم تا ۵ اسفند ماه با هم بودیم.

قاضی صلواتی پرسید: موضوع رشوه را به دومان سهند گفتی؟

متهم بیان کرد: یک هزار تومانی رشوه ندادم.

قاضی صلواتی گفت: همه سرمایه گذاران از شما به عنوان مسئول مالی و پرداخت رشوه یاد می‌کنند.

متهم افزود: اگر چنین صحبتی شده بر مبنای صحبت‌های دومان است.

رئیس دادگاه گفت: بعضی وقت‌ها خود را نظامی معرفی می‌کردید.

متهم گفت: اصلا، نه نظامی هستم نه نظامی بودم و نه خودم را نظامی معرفی کردم.

در ادامه رسیدگی به این پرونده نماینده دادستان عنوان کرد: ایشان مدعی عدم علم و اطلاع از فعالیت شرکت است، یک نمونه پیام در تلگرام بین ایشان و خانم مختارزاده را قرائت می‌کنم. در این پیام اشاره شده است سعی کن ازش وویس بگیری. بخواهد یا نخواهد بر می‌گردد.

متهم افزود: این همان موضوعی است که در خصوص آقای شایان رحمتی که از کارمندان شرکت است گفته‌ام. نیازی به دروغ نیست ۱۱ ماه است که در زندان هستم و اطلاعی از موضوعات مالی شرکت نداشتم.

قاضی صلواتی گفت: اما در اقاریر شما همین حرف هم هست. آقای اردشیر که خود را منتسب به بانک مرکزی می‌دانسته است ۵۰۰ میلیون از شما گرفته است.

متهم گفت: آقای دومان ۵۰۰ میلیون یکجا و دو چک ۲۵۰ میلیون تومانی بار دیگر داده است. دومان گفت: هر جوری شده است باید کار را انجام دهی حتی با رشوه، بنده جز واقعیت دروغی نگفته‌ام.

نماینده دادستان افزد: این پول را برای چه گرفته بودی؟

متهم گفت: دراساسنامه ما مجوز سازمان بورس نوشته شده است و بر این اساس فعالیت می‌کردیم روزی که بانک مرکزی اعلام کرد این شرکت مجوز ندارد از آقای دومان در این مورد سوال کردم که او گفت: با ما لج کرده‌اند، شرکت مجوز دارد.

قاضی صلواتی پرسید: چرا به کارمند بورس رشوه دادی؟

متهم گفت: کارمند بورس واقعا با شخصیت بود من دوبار او را دیدم به عنوان کارمند آقای دومان در جلسه شرکت کردم آن روز به عنوان راننده رفتم.

قاضی صلواتی گفت: مگر راننده جلسه می‌رود؟

متهم گفت: بنده هیچ گونه دخالت و صحبتی در جلسه نداشتم.

قاضی صلواتی بیان کرد: هشدار بانک مرکزی از صدا و سیما شبکه اول پخش شد.

متهم گفت: آقای دومان گفت: مجوز داریم و غیر قانونی کار نمی‌کنیم.

نماینده دادستان بیان کرد: ادعا می‌کنید که نقش کارمند ساده و راننده ساده دارید کارمند ساده و راننده ساده به همراه بادیگارد جایی نمی‌رود و تردد نمی‌کند.

متهم اظهار کرد: شرکت مالی بوده است آن روز به همراه مسئول حراست مجموعه برای بازدید از غرفه مجلات (روزنامه آسمان آبی) که در آنجا غرفه داشتیم رفتم. چه شخصیتی بودم که بادیگارد داشته باشم همه جا می‌رفتم و بادیگارد نداشتم.

نماینده دادستان گفت: فیلمی تقدیم دادگاه شده است که شما با اسلحه یکی از شکات را منصرف می‌کنید.

قاضی صلواتی گفت: شما مدیریت انصراف سرمایه گذاران را انجام می‌دادید، اسلحه هم داشتید و معاونت حقوقی هم بودید.

متهم گفت: آقای قاضی تابع دستورات شما هستم، اشتباه کردم که وارد شرکت دومان شدم. در این رابطه با ورود و خروج سرمایه گذاران و کارکنان فکر می‌کردم که کار درست است. دومان می‌گفت: ۱۱ سال است که کار می‌کنیم. از بابت اینکه رشوه دادم و کار خلاف انجام دادم به صراحت می‌گویم که اینکار را انجام ندادم.

قاضی صلواتی گفت: در شمال کشور ویلای ۲۵۰ میلیون تومانی خریدید؟

متهم گفت: آنجا زمینی بود که دومان گفت: در متل قو سرمایه گذاری کنیم و قرار دادی ببندیم که بچه‌ها پول هتل و ویلا ندهند لذا اینجا را جهت استفاده کارمندان خریدیم.

قاضی صلواتی گفت: مگر راننده نبودید چطور زمین خریدید؟

متهم گفت: راننده‌ای بودم که قانونی کار انجام می‌دادم.

قاضی صلواتی گفت: کار اصلی شرکت چه بوده است؟

متهم بیان کرد: رستوران بود به آقای دومان می‌گفتم وضعیت رستوران‌ها چگونه است که همیشه می‌گفت: در حال سوددهی هستیم من در این رابطه دخالت نمی‌کردم و اجازه دخالت هم نداشتم.

قاضی صلواتی بیان کرد: کلا ۲۵۰ میلیون تومان سوددهی داشته است.

متهم گفت: آقای دومان می‌گفت: اینقدر درآمد داریم که این‌ها گم است نمی‌دانستم هتل‌ها و رستوران‌ها درآمد ندارند. دومان می‌گفت: درآمد داریم و در خصوص درآمد‌ها اطلاعی نداشتم یک بار درباره هتل ستاره کیش سوال کردم که گفت: ۶۰۰ میلیون تومان درآمد هتل ستاره کیش بوده است؛ اشتباه کردم باورکردم.

در ادامه رسیدگی قاضی صلواتی از وکیل متهم خواست دفاعیات خود را ارائه کند.

وکیل متهم گفت: موکل بنده پولی از مردم دریافت نداشته است و از دومان گرفته است. در خصوص تیزر‌هایی که ساخته شده است هیچ کدام نبوده و انجام اموری که به وی محول شده کاملا متفاوت بوده است.

مستشار دادگاه خطاب به وکیل عنوان کرد: موکل اقرار دارد که از مدیران شرکت، مسئول حراست، پیگیر امول مالی هستم.

وکیل گفت: این‌ها را شرکت وعده داده است.

وکیل در ادامه عنوان کرد: عنصر معنوی مفقود است ایشان خودش ۵۰۰ میلیون تومان درشرکت سرمایه گذاری کرده است، ولی بزه دیده است.

وکیل گفت: واریز و جه باید مشخص شود که چه اندازه‌ای واریز کرده اند و چه اندازه برداشت شده است.

قاضی صلواتی از متهم مهدی ذکایی خواست آخرین دفاعیات خود را ارائه دهد.

متهم اعلام کرد: فریب دومان سهند را خوردم و اغفال وعده‌های دروغین او شدم. گمان می‌کردم با فعالیت شبانه روزی در حال خدمت به خلق هستم.

در ادامه قاضی صلواتی از رشید جباری فرد فرزند محمد خواست که از خود دفاع کند.

متهم گفت: رشید جباری فرد فرزند محمد متولد ۱۳۵۹ تحصیلات فوق دیپلم، در شرکت دومان به عنوان ریاست هیئت مدیره فعالیت می‌کردم. درابتدای دفاعیات تمامی اتهامات را رد می‌کنم. این شرکت فاقد اقدامات متقلبانه بوده است. این شرکت با اشتغالزایی ۳۰۰ نفر جزو شرکت‌های کارآفرین بوده است و غیر قانونی نبوده و به هیچ وجه سپرده گذاری از مردم نداشته است.

قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: به شما متن دیکته شده داده‌اند بهتر بود دفاعیات خود را می‌نوشتید. بهتر است به جای دفاع از آقای دومان از خود دفاع کنید. با او چه نسبتی دارید؟

متهم گفت: دامادمان است حدود سه سال است در این شرکت کار می‌کردم و متوسط ۳ میلیون تومان حقوق می‌گرفتم پروژه‌ها زیان ده نبوده است.

قاضی صلواتی گفت: یعنی گزارش کارشناس دادگستری دروغ است؟

متهم گفت: نه دروغ نیست.

قاضی صلواتی گفت: ساعت ۴۰ میلیون تومانی که داشتید از درآمد شرکت بوده است؟

متهم گفت: گفتم در این شرکت سه سال کار کردم و ۱۵ سال در بازار آهن بوده‌ام.

قاضی صلواتی گفت: ۴۵ میلیون تومان اسلحه شکاری خریدی؟

متهم گفت: از درآمد شرکت بوده است؟

قاضی صلواتی بیان کرد: کجا زندگی می‌کنی؟

متهم بیان کرد: شیخ بهایی.

اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید

وبگردی