رابطه راهبردی تهران- آنکارا نیازمند اراده سیاسی بیشتری است
رکنا: سفر حسن روحانی به ترکیه در راستای برگزاری پنجمین نشست شورای عالی همکاریهای استراتژیک ایران – ترکیه، تأکید رؤسای جمهوری دو کشور بر توسعه روابط سیاسی و اقتصادی و بیان این جمله صریح از سوی رجب طیب اردوغان که ترکیه با تحریمهای امریکا عیله ایران همراهی نخواهد کرد، در دو روز گذشته مورد توجه رسانهها قرار گرفت.
با این حال مشخص است که میان سخنان مقامات و آنچه در صحنه عمل واقع میشود فاصلهای است که کاستن از آن نیاز به افزایش اراده سیاسیشان دارد. به همین بهانه با صادق ملکی کارشناس و تحلیلگر ارشد مسائل منطقه در این باره و موانع پیش روی رابطه راهبردی ایران و ترکیه به گفتوگو نشستیم.
٭٭٭
تغییر نسبی روابط دو کشور ایران و ترکیه را در سالهای اخیر و به طور ویژه در دوران ریاست جمهوری آقای روحانی محصول چه تحولات و هدفگذاریهایی میتوان دانست؟
روابط ایران و ترکیه همواره در طول 40 سال گذشته همراه با فراز و نشیب بوده است که حاصل سیاستهای داخلی، منطقهای و ملاحظات بینالمللی بوده است. اینکه یک دوره را درخشان و دوره دیگر را سیاه نمایی کنیم چندان مناسب نیست. البته در ایران چون سیستم حزبی نیست شخصیت رؤسای جمهوری بعضاً بیش از عوامل دیگر در تنظیم روابط تأثیر میگذارد. چنان که در دوره مرحوم هاشمی و خاتمی شخصیت خاص این دو توانست فصل نوینی از روابط میان تهران و آنکارا ایجاد کند. توجه داشته باشیم تعداد سفرها در دولت نهم و دهم کم نبود، مهم کیفیت سفرها بوده است. سفر رؤسای جمهوری در نظام بینالملل و روابط کشورها تعریف پروتکلی دارد که سفرهای آقای احمدینژاد فاقد آن بوده و ایشان سفر رسمی دوجانبه به ترکیه نداشتهاند. سفر آقای روحانی به ترکیه علاوه بر آنکه در چارچوب تعاریف پروتکلی انجام میپذیرد همراه با رعایت شأن وشئون ایران نیز هست. تنشزدایی و اولویت دادن به روابط با همسایگان و از همه مهمتر برجام تأثیر بسزایی در تغییر نگاه به ایران در سطح منطقه و جهان داشته است. امروز اگرچه امریکا از برجام خارج شد اما پایبندی ایران به برجام و ادامه سیاستهای مبتنی بر صلح توسط دولت روحانی، همچنان مهمترین عامل کمک به سیاستهای ایجابی ایران در سطح منطقه و جهان است.
ارزیابیتان از محتوا و بازتاب سفر اخیر که در قالب پنجمین نشست شورای عالی همکاریهای استراتژیک دو کشور انجام شد، مواضعی که در خلال آن مطرح شد و نتایج آن چه بود؟
به طور کلی از سفر مقامات آن هم در قامت رؤسای جمهور باید استقبال کرد، زیرا این سفرها در هر شرایطی امری مثبت تلقی شده و دارای پیام و بار سیاسی است. ایران و ترکیه دارای پیوندهای محکم تاریخی و ریشههای مشترک دینی و فرهنگی بوده و اگر اراده مشترک واقعی میان دو کشور ایجاد شود، میتوان به سوی راهبردی کردن روابط حرکت کرد. نشستها از جمله پنجمین نشست در واقع باید به دنبال تحقق این هدف باشد. روابط راهبردی بیش از آنکه حاصل نامگذاریها باشد باید حاصل ارادهها باشد. به طور قطع و یقین روابط ایران و ترکیه در حال حاضر راهبردی نیست اما این نشستها میتواند زمینهساز گام برداشتن به آن نقطه گردد. تشکیل شورای راهبردی میان دو کشور را باید زمینهساز راهبردی شدن روابط نمود. روابط ایران و ترکیه هنگامی راهبردی خواهد شد که ذهنیتهای مقامات دو کشور به طور واقعی نسبت به یکدیگر تغییر کرده و از نگاه سلبی به نگاه ایجابی تغییر کند. رسیدن به این نقطه دشوار اما شدنی است. عوامل داخلی، ملاحظات متضاد منطقهای و جایگاه متفاوت ایران و ترکیه در نظام بینالمللی مانع تحقق این روند است. ترکیه عضو ناتو و شریک راهبردی غرب بوده و سیاستها و رفتارهای کلان این کشور در چارچوب غرب تعریف شده و علیرغم اختلافات با امریکا دارای روابط ویژه با واشنگتن است. ترکیه در سطح منطقه با ایران در عراق، سوریه، لبنان، آذربایجان و... دارای رقابت و بعضاً چون سوریه در چالش جدی است. روابط راهبردی حاصل، تخریب دیوارها، اعتماد و منافع متقابل است که باید آن را تعریف و ایجاد کرد.
ایران و ترکیه توافقی با هدفگذاری تجاری 30 میلیارد دلاری داشتند که تحقق نیافته است، موانع تحقق چنین اهداف مشترکی در روابط دو کشور چیست؟
دلایل مختلف داخلی، منطقهای و بینالمللی دارد. اول آنکه حجمهای تعریف شده برای روابط باید منطبق با واقعیتها سیاسی، ظرفیت اقتصادی و ملاحظات کلان کشورها باشد. توجه داشته باشید موافقتنامه ترجیحی میان ایران و ترکیه که حاصل یک دهه مذاکره بود سرانجام در سال 2015 امضا شد و در این راستا برای برقراری روابط، تحقق 35 میلیارد دلاری حجم روابط تعریف شد که نه تنها تحقق نیافت بلکه حجم مبادلات کاهش نیز یافت. فارغ از جدی نبودن اراده دو کشور، رقابتهای منطقهای و ملاحظات کلان بینالمللی مانع تحقق این هدف است. مثلاً ما گاز داشته و ترکیه نیاز به گاز دارد این نیاز خرید و فروشی دوطرفه است اما رقابتهای آشکارا و پنهان و تن ندادن به منافع متقابل و از همه مهمتر تأمین نشدن بودجه برای زیرساختها پروژه انتقال گاز به ترکیه و... مانع تحقق این بستر راهبردی میان دو کشور است. به نظر میرسد نشست شورای راهبردی را درگیر مسائل گذرای سیاسی روز کردهایم. سال گذشته نشست شورای راهبردی تحت تأثیر همهپرسی اقلیم بود و امسال نیز تحت تأثیر تحریم ایران و امتیازگیری ترکیه از امریکا در بازی پیچیده و چند وجهی. تا زمانی که ذهنیتها مثبت نشده و ایران و ترکیه از احاطه ذهنیت تاریخی چالداران خارج نشده و مشکلات ایران و امریکا حل و فصل نشود، شورای راهبردی به اهداف خود دست نخواهد یافت.
ایران و ترکیه در کنار روسیه و در قالب روند آستانه برای پایان دادن به بحران سوریه فعالیت کردند. دو کشور در این روند همکاری تا چه حد توانستند از اختلافاتشان در موضوعات منطقهای بکاهند؟
در کنار اراده مثبت تهران، آنکارا و مسکو برای همکاریها، واقعیتها و بنبستهای میدانی در سوریه عامل مهم ایجاد روند آستانه، سوچی و اخیراً ژنو بوده است. روند همکاریها اقدامی مثبت بود اما باید توجه و برآورد هزینه کرد که امروز ترکیه و ایران در کجای بحران سوریه قرار داشته و دستاوردهای سیاستهای هریک از دو کشور را ارزیابی کرده به قضاوت Judgment و نقد نشست. در نگاه کلی از هر اقدامی که تنش و بحران را از منطقه از جمله سوریه دور کند باید استقبال کرد.
ترکیه به همکاری با ایران در روند آستانه و سوچی تن داد. مدیریت این روند در دست مسکو بوده و پیشنهاد همکاری را روسیه داده، ترکیه در آن مشارکت کرده و ایران به آن پیوست. تا احترام به منافع متقابل نباشد من به شکلگیری همکاری جدی میان ایران و ترکیه خوشبین نیستم. با این وجود باید برای رسیدن به این هدف تلاش کرد. ایران در کمتر همکاری منطقهای که ترکیه مبتکر آن باشد، حضور دارد. همکاری مشترک شکل گرفته میان سه کشور ایران، ترکیه و آذربایجان نیز به علت سنگینی محور ترکی است که تداوم دارد. در مورد یمن نیز اختلاف ترکیه با عربستان را نباید به پای نزدیکی به ایران نوشت. به هرحال ترکیه به دنبال منطقه قوی نیست بلکه به دنبال ترکیه قوی است. بخشی از اختلافات ترکیه با امریکا نیز به هدف قبولاندن ترکیه به واشنگتن به عنوان نیرو و کشور برتر در منطقه است.اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید
ایران
ارسال نظر