موضوع به نظرش ساده بود و گفتن از این‌که میان چنین آیین‌هایی با اسلام تضادی نیست امری تازه به نظر نمی‌رسید. برخلاف تصور اما گفت‌و‌گویمان جالب و خواندنی شد. خاصه که به‌قول این روحانی اهل سیاست یلدا هم که اول زمستان و با بزن و برقص و لهو و لعب همراه نیست. شبی است به صرف دورهمی خانواده‌ها که اتفاقاً سنتی است مورد تأکید اسلام.

نگاه روحانیون به آیین‌های ایرانی مانند آیین یلدا چگونه است؟ آیا به رسم دیگر مردم دورهمی‌هایی از این دست برگزار می‌کنید؟

نخست باید بگویم که روحانیون با این سنت‌ها در زمان شاه اصلاً میانه نداشتند چون دربار پهلوی از این سنت‌ها حمایت می‌کرد و در نتیجه روحانیون در مقابل این سنت‌ها گارد می‌گرفتند. بنابراین انقلابیون و افراد مؤثر در مبارزات انقلابی حتماً با شب یلدا میانه‌ای نداشتند.

یعنی ممکن بود حتی مردم را از برگزاری آن مراسم نهی کنند؟

هر چه از این مظاهر مورد پسند شاه بود حتماً با آن مقابله می‌کردند. زیرا شاه ایرانیت را در مقابل اسلامیت قرار داده بود و می‌خواست با رسوم و آیین ایرانی به مبارزه با اسلام برود. بر همین اساس تاریخ هجری شمسی را به تاریخ شاهنشاهی بازگرداند.

آن نگاه در سال‌های پس از انقلاب تا چه حد دوام آورد؟

بعد از انقلاب مناسبات ایران و اسلام تغییر کرد و کلاً آن نگاه منفی به رسوم ایرانی برداشته شد زیرا دیگر کسی این رسوم ایرانی را در مقابل اسلام حس نمی‌کرد. وحدت هویتی میان این دو پیدا شده بود که دیگر به مبارزه با هم بر نمی‌خاستند.

می دانید که احکام اسلام بر دو نوع تأسیسی و تأییدی است. بر این اساس باید اعیادی چون غدیر، قربان و فطر را احکام تأسیسی اسلام دانست. اما جز این رسومی در هر یک از کشورهایی که اسلام در آنها اشاعه یافت وجود داشت. اسلام برخی از این رسوم را تأیید و بخشی دیگر را رد کرد. بنابراین برخی رسوم و آداب در ایران بوده است که اسلام با آن مخالفتی ندارد و اتفاقاً می‌شود با آنها آثار مثبتی را همراه کرد.

از جمله این مراسم یکی هم شب یلدا است. زیرا اسلام هر نوع سرکشی به خانواده، رفت و آمد و هر نوع صله رحم و دید و بازدید را تأیید می‌کند. شب یلدا هم شبی است که مردم دور هم جمع می‌شوند و صله رحم می‌کنند چه اشکالی دارد؟ به نظر ما رسم پسندیده‌ای است. شب یلدا چون فصلش هم زمستان است و فصلی هم نیست که بگوییم رقص و ساز و آواز و مجالس لهو و لعب است. بنابر این رسمی نیست که اسلام با آن مشکل داشته باشد.

خاطره‌ای از دورهمی‌های یلدایی تان به یاد دارید؟

ما که طلبه زمان انقلاب بودیم و در زمان طلبگی اصلاً مناسبتی نداشت که از این جشن‌ها بگیریم. بعد از انقلاب هم آنقدر گرفتار کار بودیم که چنین فرصتی وجود نداشت. البته نوعاً مجالس طلبه‌ها و گعده‌هایشان برگزار می‌شود که آنها هم دور هم می‌نشینند و معمولاً سعی می‌کنند از این فرصت استفاده علمی کنند.

این‌که روحانیون کشور زیستی متفاوت از مردم را تجربه می‌کنند و تمایلی به همراهی با این آیین‌ها ندارند مشکل ساز نیست؟

مسأله ما زیست روحانیون نیست. مسأله اصلی این است که ما با مردم طرفیم و نباید برای آنها مانع ایجاد کنیم. اسلام و دین نباید ترمز محسوب شود. زیرا دین ضد نشاط، دور هم بودن و محافل خانوادگی و مجالس انس و الفت نیست بلکه مؤید این کارها است. بنابر این در مواجهه با این آیین‌ها اصلاً تعامل روحانیون نباید برای مردم ملاک باشد. چرا که ما روحانیون شرایط فرهنگ و تعامل‌های خاص خودمان را داریم مثل نظامی‌ها و نباید نگاه خودمان را به کسی تحمیل کنیم. ما باید اصولی را به مردم بگوییم و در چارچوب آن اصول مردم را آزاد بگذاریم. اصول ما این است که زندگی تان را به لهو و لعب نگذرانید. اما ما به هیچ وجه دید و بازدید را لهو و لعب نمی‌دانیم بلکه برعکس آن را عملی مستحب و تأکید شده می‌دانیم. ما فقط باید چارچوبی را که اسلام با قید حلال و حرام و مباح مشخص کرده است مشخص کنیم. چیزی را که اسلام مباح یعنی مجاز دانسته چرا باید ما منع کنیم. شب یلدا هم سنتی است که می‌شود از آن نقطه مثبت و واجب در آورد.

با این حساب اگر سر کلاس طلبه هایتان بخواهند به بهانه شب یلدا شما کلاس را زودتر تعطیل کنید چه؟

اگر درس واجبی باشد نه، تعطیل نمی‌کنم اما اگر بدانم که کمی عقب افتادن کلاس ضرری نمی‌رساند با خواسته شان موافقت می‌کنم.

اما آن نگاهی که گفتید پیش از انقلاب مثلاً یلدا را نماد نظام شاهنشاهی می‌دانستند امروز هم با این نگاه که ممکن است این نمادها مورد استفاده بخشی از مخالفان نظام باشد با این نمادها مخالفت می‌کنند.

کسی الآن این طور نیست. الآن نظام اسلامی ما با نوروز هم کنار آمده است.

اما بر خلاف آنچه شما می‌گویید این نگاه‌ها وجود دارد و مثلاً در واکنش به احترام مردم به کوروش علیه آن سخنرانی می‌کنند.

بله یک تندروی‌هایی انجام می‌شود والا رفتار کوروش با یهودی‌ها برای ما یک افتخار است. ما در همه دنیا و در همه سمینارهای بین‌المللی می‌گوییم که شاه عباس مان رفتار خوبی با ارامنه داشت و کوروش مان به یهودی‌ها در بابل پناه داد. علامه طباطبایی در تفسیرالمیزان شان احتمال می‌دهند که کوروش همان ذوالقرنین است و این معنایش این است که احتمالاً او یک پیغمبر بوده است. بنابراین دیدگاه‌های تندروانه‌ای که مطرح می‌شود نگاه حاکمیتی نیست. کوروش سرتا پا افتخار است و مقابله با آن کار درستی نیست. در ضمن باید بدانیم که قراردادن کوروش و دیگر مصداق‌های فرهنگ و تاریخ ایران در مقابل این ارزش‌ها اقدام نادرستی است. کلاً ما باید از ایجاد تقابل میان مردم و اسلام، بین اسلامیت و جمهوریت، بین ملیت و اسلامیت پرهیز کنیم. اما بعضی‌ها هنرشان حاشیه‌سازی و تقابل درست کردن است. خلاصه کلام این‌که خیلی از رسوم ایرانی رسوم انسانی است و ما با رسوم انسانی هیچ مقابله‌ای نداریم.اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید