رونمایی از چهره شهیدی که «سردار سلیمانی» لب به تحسین او گشود
رکنا: مرتضی شهریاری نقاش شهدای مدافع حرم از نقاشی چهره شهیدی که سردار سلیمانی لب به تحسین او گشوده بود، سخن گفت.
در حاشیه افتتاح نمایشگاه نقاشی «جلوه سرو» با موضوع تصویرگری چهرههای نورانی شهدای مدافع حرم، به سراغ مرتضی شهریاری نقاش و خالق آثار این نمایشگاه رفتیم و با او درباره مظلومیت شهدای مدافع حرم، لزوم فعالیت برای این شهدا و خاطرات و حال هوای نقاشیهایش همکلام شدیم.
مرتضی شهریاری دانش آموخته رشته رسانه و هنر Art است و اکنون سه سال است که به طور اختصاصی به نقاشی چهره شهدای مدافع حرم میپردازد. مشروح گفتگوی خبرنگار ما با این هنرمند Artist نقاش را در ادامه میخوانید.
کمی از نمایشگاه «جلوه سرو» و آثار نمایشیافته در این نمایشگاه بگویید.
نمایشگاه نقاشی شهدای مدافع حرم با عنوان «جلوه سرو»، شامل سی و چهار نقاشی از چهره شهدای مدافع حرم و گردان فاطمیون است که به همت سازمان بسیج شهرداری تهران برپاشدهاست. این شهدا متعلق به شهرهایی چون تهران، قم، مشهد،کرج، قرچک، گیلان و مازندران هستند. اتفاق ارزشمند این نمایشگاه این بود که با پیام پدر شهید«مرتضیحسین پور قمی» افتتاح شد و در آن برای اولین بار از تصاویر چهره مبارک شهیدان «حسین پور قمی» (فرمانده شهید محسن حججی) و «احمد اعطایی» رونمایی شد که الحمدالله با استقبال کم نظیر دانشجویان و خانوادههای معظم شهدای مدافع حرم همراه بود.
اشاره کردید که در این نمایشگاه برای اولین بار از چهره های مبارک شهیدان حسین پورقمی و عطایی رونمایی شده است؛ چهرههای مبارک سایر شهدا پیش از این رونمایی شده بودند؟
خیر از چهره مبارک شهدای دیگری چون شهید محسن حججی، شهید جاوید الاثر «رضا حاجی زاده» و برخی شهدای دیگر نیز برای اولین بار رونمایی شده است اما نکته قابل توجه این است که بنده پیش از این برای تقدیم اکثر تابلوها خدمت بیست و پنج الی سی خانواده از خانوادههای معزز شهدای مدافع حرم رسیدهام و آثار را به این عزیزان تقدیم کردهام.
پس تمامی این آثار برای اولین بار مورد رونمایی عمومی قرار میگیرند؟
بله همینطور است.
کمی درباره سبک و تکنیک نقاشیهایتان توضیح دهید.
سبک کار من نقاشی دیجیتال است که در دنیا یکی از متداولترین گونههای نقاشی و زمینهای برای ساخت انیمیشن و سینمای مدرن است. این نوع نقاشی چندین سال است که به صورت حرفهای در سطح دنیا انجام میشود و حُسن آن این است که به راحتی در فضای مجازی قابل انتشار است. سعی کردم در چهره هر شهید مدافع حرم دو نکته را لحاظ کنم؛ یکی جسارت و شجاعت شهدای مدافع حرم و دیگری نجابت و مظلومیت آنها که در ایمان این عزیزان خلاصه میشود. هر شهیدی حس خاص خودش را داشت و تلاش من معطوف به این بود که بتوانم حس قلبیام نسبت به هریک از این شهدای عزیز را به مخاطب القا کنم.
چه شد که احساس کردید باید این نقاشیها را با موضوع شهدای مدافع حرم به تصویر بکشید؟ کمی از انگیزه و اهدافتان برایمان بگویید.
بی تردید شهدای مدافع حرم قهرمانان گمنام و مظلوم شهر ما هستند. متاسفانه در روزگاری که حرف و حدیثهای بسیاری از سوی معارضین و بیگانگان مبنی بر اینکه این عزیزان پول گرفتهاند، مطرح میشود، وظیفه خود میدیدم که برای این شهدای مظلوم کاری انجام دهم. وقتی صلابت خانوادههای معزز شهدا را میبینیم و از یاد و خاطره شهدا پردهبرداری میکنیم، خط بطلانی بر تمام یاوهگوییهایی که از سوی بیگانگان درباره این شهدای معزز انجام میشود، میکشیم. هنگامی که ما به منازل خانوادههای مکرم شهدا میرویم و تابلوها را به این عزیزان تقدیم میکنیم، فرزندان این شهدا احساس غرور پیدا میکنند و متوجه میشوند که پدرشان چه شخصیت قهرمانی بوده و خون عزیزش را در راه اسلام و مسلمین اهدا کرده است.
از طرف دیگر وقتی این خانوادهها میبینند مردم قدردان فرهنگ ایثار و مجاهدت هستند، انگیزههایشان برای ادامه این نهضت قویتر میشود. خانوادههای فاطمیون، خانوادههای بسیار مظلومی هستند و ما سعی کردیم پنج چهره از شهدای عزیز فاطمیون را نیز در آثار داشته باشیم که به قول حاج قاسم سلیمانی این شهدا دلیرترین و شجاع ترین شهدا بودند.
میخواهم بار دیگر به شخصیت شهید والامقام «مرتضی حسینپورقمی» اشاره کنم. ایشان فرمانده شهید محسن حججی بود و یازده سال در جبهه مقاومت عراق و سوریه جنگید. حاج قاسم جمله جالبی درباره این شهید بزرگوار دارد که میگوید هرجا میدیدیم کار به سختی میخورد، فرمانده مرتضی وارد عمل میشدند. در همان عصری که شهید حججی به اسارت گرفته شد، ایشان به شهادت رسیدند و از ناحیه پهلو مورد اصابت ترکش قرار گرفتند. نکته ارزشمندی که همسر شهید «حسینپورقمی» درباره ایشان نقل میکند این است که ایشان همیشه میگفتند دعا کنید اینجا شهید نشوم؛کار اصلی ما با وهابیت است و آرزوی این شهید این بود که فرزندشان لباس رزم بپوشد و در کوچههای مدینه انتقام حضرت زهرا(س) را از وهابیت ملعون بگیرد.
خاطرهای از تحویل تابلوها به خانوادههای معزز شهدا دارید؟
از آنجاکه هدف مهم ما تاثیرگذاری بر فرزندان شهدای مدافع حرم بود، یکی از خاطرات جالب من به حضور در منزل شهید مهدی مالایری برمیگردد ؛ وقتی به خانه این شهید بزرگوار رفتیم، دیدیم دخترکوچولوی ایشان با ماژیک روی دستان خود اسم بابایش را نوشته است. دلبستگی بینظیر فرزند به پدر، عمیقا ما را متاثر کرد. وقتی من تابلو را به فرزند عزیزشان تقدیم کردم، خنده زیبایی بر لبانش نقش بست و برقی در چشمانش درخشید که خستگی مرا از تنم خارج کرد. همین رضایت خانوادههای شهدا اجر ماست و باید تا ابد قدردان این خانوادههای مکرم باشیم.
آنچه که میخواهید به عنوان پیام این نمایشگاه به مخاطبان منتقل شود چیست؟
عنوان این نمایشگاه «جلوه سرو» است و سرو نماد شهید و شهادت است. دوست دارم مخاطبان جلوه گری شهدای مدافع حرم را در این نمایشگاه ببینند و از این طریق، هرچه بیشتر با آرمانهای این شهدا همراه و همنوا شوند و ارتباطشان را با شهدای مدافع حرم تعمیق و تقویت کنند.اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید
ارسال نظر