خلع سلاح هستهای با پایان باز
رکنا: بازی مذاکره بین کره شمالی و واشنگتن درخصوص خلع سلاح هستهای شبهجزیره کره به بنبست خورده است.
به گزارش رکنا، پیونگیانگ خلع سلاح هستهای در برابر وعدههای ترامپ Trump را نمیپذیرد. آمریکا میخواهد کره شمالی به صورت کامل خلع سلاح شود و پس از آن تحریمها برداشته شود، اما پیونگیانگ معتقد به اجرای تعهدات به صورت گام به گام و متناسب است.
با این وضعیت، هیچیک از طرفین حاضر به پذیرش درخواست طرف مقابل نیست و خیلی دور از ذهن نخواهد بود اگر تصور کنیم ماه عسل «کیم جونگ اون» و «دونالد ترامپ» که از سنگاپور آغاز شده بود، خیلی زود به پایان برسد. «مرد فوقالعاده» لقبی بود که دونالد ترامپ به رهبر جوان کره شمالی داد.
زمانی که ماه عسل واشنگتن و پیونگیانگ در پی دیدار ترامپ و اون در جزیرهای توریستی متعلق به سنگاپور و با امضای تفاهمنامهای مبهم درخصوص خلع سلاح منطقه شبه کره آغاز شد. حالا چند ماه از آن زمان میگذرد و علیرغم چندین دور مذاکرات دوجانبه و البته دیدار مجدد سران دو کره اوضاع در حال به هم ریختن است. در حالی که خبرها از برنامهریزی دو کشور برای ملاقات مجدد ترامپ و اون حکایت میکرد، مشاور ارشد رهبرکره شمالی سفر خود را به نیویورک حتی قبل از سوار شدن به هواپیما لغو کرد.
در این میان کره جنوبی بهعنوان اصلیترین ذینفع در ماجرای خلع سلاح هستهای کره شمالی بهشدت در تلاش است تا ماجرا را عادی و جزئی از فراز و نشیب یک مذاکره حساس جلوه دهد. کره جنوبی امیدوار است به لطف مذاکرات، از تنشهای سخت خود با همسایه شمالی بکاهد. دو طرف در آخرین دور از مذاکرات خود به این توافق رسیدند که 12 ایستگاه نگهبانی را در نزدیکی مرز دو کشور بهطور کامل تخریب کنند. شاید چنین توافقی بین دو کشور بسیار عادی باشد، اما برای دو کشوری که مرز آنها تحت شدیدترین تدابیر امنیتی است، قدمی بزرگ محسوب میشود. برای درک مشکلی که بهار واشنگتن و پیونگیانگ را به خزان تبدیل کرده، باید چند ماجرا را به صورت همزمان و جداگانه تحلیل کرد.
اول تو
آمریکا و کره شمالی هر کدام درک متفاوتی از خلع سلاح اتمی و تحریمها دارند. آمریکا بارها و بارها بر این نکته تاکید کرده است که خلع سلاح اتمی کره شمالی باید در «یک مرحله» و «به صورت ضربتی» انجام شود. حتی پیشنهادهایی به نقل از دیپلماتها در رسانهها مطرح شد که کلاهک اتمی کره شمالی به صورت یکجا برای اسقاط شدن به آمریکا منتقل و تاسیسات هستهای «یونگ بیون» کره شمالی که محل اصلی تولید پلوتونیوم تسلیحاتی برای برنامه هستهای کره شمالی نیست، به صورت کامل منهدم شود. البته کره شمالی قدمهایی برای جلب اعتماد آمریکا برداشته که شامل انهدام مرکز آزمایشهای هستهای خود در شمال شرقی پیونگیانگ میشود. با این حال سیستمهای اطلاعاتی آمریکا چنین اقدامی را فاقد ارزش میدانند چراکه این مرکز قبل از این به دلیل رانش زمین ناشی از آزمایشهای متعدد هستهای غیرقابل استفاده شده بود و کره شمالی به صورت نمادین اقدام به انهدام چند تونل خالی کرد.
در طرف مقابل، کره شمالی نیز حاضر نیست تمام اهرمهای خود را در برابر آمریکا از دست بدهد. پیونگیانگ حاضر به توافق است اما نه توافقی که در آن کره شمالی خلع سلاح شده در برابر آمریکای تا بندندان مسلح بنشیند. اون خواستار تبادل گام به گام امتیازات و لغو تحریمهای اقتصادی آمریکا و شورای امنیت سازمان ملل متحد است. شاید همانطور که علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی گفته بود برجام و بدعهدی آمریکا در اجرای تعهدات هستهای، بهعنوان بهترین تجربه فراروی کره شمالی است. آنها خود البته سالها قبل از توافق هستهای ایران، برای پایان دادن به تحریمها مذاکراتی را آغاز کردند. بر اساس توافق به دست آمده در مذاکرات 6 جانبه پکن برای حل بحران هستهای کره، قرار بود کره شمالی در ازای توقف برنامههای هستهای خود امتیازاتی را از جامعه بینالمللی بهخصوص ایالات متحده دریافت کند. آنها بر همین اساس و برای نشان دادن تعهد خود به برنامههای خلع سلاح، در سال 2007 برج آب سرد بزرگترین مجتمع هستهای خود که مرکز تولید پلوتونیوم و نماد هستهای پیونگیانگ بود را منهدم کرد اما ایالات متحده با خلف وعده مانع اجرای این توافق شد. کره شمالی در اعتراض به این رفتار، برنامه برچیدن تاسیسات اتمی خود را به حالت تعلیق در آورد و آمریکا را تهدید به بازسازی رآکتور اتمی خود کرد.
به هر ترتیب به نظر نمیرسد که فعلا راهحلی برای این موضوع پیدا شود و ترامپ هم اصلا دوست ندارد که در این ماجرا بازنده باشد و ممکن است ناگهان با یک توئیت همانند و استفاده دوباره از کلماتی مانند «کوتوله» در مورد کیم جونگ اون، همه چیز را به هم بریزد.
آمریکا و کشور مرموز
دلیل دیگری که شاید بر مذاکرات دو طرف برای اجرای توافقنامه سایه افکنده باشد، ترس آمریکاییها از پنهانکاری کره شمالی باشد. در حقیقت آنچه ترامپ را وادار به مذاکره با کیم جونگ اون کرد نه ربطی به فوقالعاده بودن رهبر کره شمالی داشت و نه اینکه آمریکاییها ناگهان هوس کرده باشند صلح را در شبه جزیره دو کره برقرار کنند. به نظر میرسد دلیل اصلی این اتفاق غافلگیری دستگاههای اطلاعاتی آمریکا از پیشرفت ناگهانی برنامه موشکی و اتمی کره شمالی باشد.
یک سال قبل، روزنامه «نیویورکتایمز» در گزارشی با اشاره به این نکته نوشت آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا تصور میکرد پیونگیانگ پنج سال دیگر به مرحله فعلی میرسد، اما اون همه را با آزمایشهای خود غافلگیر کرد. آزمایش موشک «هواسونگ 15» با برد نزدیک به 13 هزار کیلومتر (البته در شرایط استاندارد شلیک) که تقریبا تمام خاک آمریکا را در برمیگرفت و انفجار اولین کلاهک مینیاتوری هیدروژنی با قدرت 500 هزار تن مواد منفجره نشان داد که تمام برآوردهای آمریکاییها غلط هستند.
در شرایط فعلی و در حالی که اون به آمریکاییها تضمین داده است که فعلا از آزمایشهای جدی هستهای و موشکی خودداری میکند، گزارشهای متعددی از تلاش کره شمالی برای توسعه تسلیحات جدید اتمی منتشر میشود.
بهعنوان مثال یک اندیشکده آمریکایی چندی پیش در گزارش خود از وجود نزدیک به 12 سایت مخفی موشک بالستیک در کره شمالی خبر داد که قابلیت پرتاب در شرایط جنگی را در اختیار دارند. همچنین این اندیشکده از امکان وجود هشت سایت مخفی دیگر خبر داده است.
چنین اطلاعاتی که به نظر به صورت کاملا هدفمند در رسانههای منتشر میشود، نوعی تحقیر برای دولت ترامپ محسوب میشود، چراکه نشان میدهد همچنان واشنگتن در حال «رو دست خوردن» از پیونگیانگ است و ممکن است حتی در صورت خلع سلاح ظاهری کره شمالی باز هم این کشور توانمندیهای تسلیحاتی خود را به صورت مخفی حفظ کند.
همسایههای حسود
توافق فراگیر بین کره شمالی و واشنگتن از یک طرف و بهبود روابط بین کره شمالی و کره جنوبی از طرف دیگر دشمنان خاص خود را دارد. مهمترین دشمن پنهان این توافق همسایه قدرتمند دو کره یعنی ژاپن است. دو کره هر چقدر هم با اختلاف داشته باشند، در دشمنی با ژاپن با هم اشتراک نظر دارند. ژاپن در اواخر قرن نوزدهم با حمله به خاک کره که در آن زمان حکومتی مستقل بود، این کشور را به اشغال خود در آورد و یک دیکتاتوری نظامی را در آنجا حاکم کرد.
در کنار این در زمان جنگ جهانی دوم هزاران زن کرهای به دست سربازان ژاپنی مورد سوءاستفاده قرار گرفتند. در کنار این ژاپنیها فراموش نمیکنند که مغولها از خاک کره قصد تصرف ژاپن را داشتند و اگر بادهای کامیکازه کشتیهای مغولها را غرق نمیکرد، اوضاع بسیار متفاوت میشد. حالا اتحاد نظامی دو قدرت بزرگ نظامی و اقتصادی در کنار گوش ژاپن برای توکیو بسیار گران تمام میشود. به همین دلیل هر بار و قبل از مذاکرات دو کره نخستوزیر ژاپن عازم واشنگتن میشود تا به ترامپ بگوید هوای آنها را هم داشته باشد.
چینیها هم چندان از مذاکره کره شمالی و واشنگتن خشنود نیستند و بسیاری اعتقاد دارند که لگداندازیهای اون به ترامپ نتیجه تحریک مستقیم چینیهاست. البته چینیها هم از بالا گرفتن تنش در منطقه هم چندان دلخوشی ندارند. این تنشها به آمریکاییها بهترین فرصت را برای فشار نظامی به چینیها میدهد، کمااینکه چندی قبل واشنگتن به بهانه آزمایشهای موشکی کره شمالی و به بهانه حمایت از سئول یک آتشبار سامانه دفاعی تاد را در منطقه مستقر کرد.
سامانهای که چینیها اعتقاد دارند هدف اصلی آن تحت نظر قرار دادن مرزهای چین و آزمایشهای موشکی ارتش این کشور است که در نواحی جنوبی دریای چین انجام میشود.
انتهای نامعلوم کار
با تمام این توضیحات سوال اصلی این است که همه چیز میتواند به شکل سابق خود برگردد. زمانی که آمریکا با مانورهای مشترک خود با کره جنوبی «اون» را خشمگین میکرد و کره شمالی هم نشان میداد که سواحل غربی آمریکا در تیررس موشکهای بالستیک آن است.
جواب این سوال هم میتواند هم منفی و هم مثبت باشد. ترامپ به واکنشهای لحظهای شهره است. توئیتهای عجیب و غریب وی درخصوص نقش آمریکا در جنگ جهانی اول و نجات فرانسویها از دست آلمانیها تنها یک نمونه کوچک از این خصوصیت است.
در طرف مقابل سیاستمداران کره شمالی در مقابل هر گونه توهین بسیار حساس هستند. بهطور حتم کره شمالی هنوز در چنته خود مواردی برای شگفت زده کردن آمریکاییها دارد.
از سوی دیگر تشدید تنش در منطقه به نفع هیچ کدام نیست. شکست گفتوگوها با ترامپ عملا نشان میدهد که دولت وی توانمندی جلو بردن هیچ مذاکره جدیای را ندارد و سخنان منتقدان درباره رویکرد وی درباره ایران و ترس از احتمال تکرار تجربه کره شمالی را منطقی جلوه میدهد. کره شمالی هم با محدودیتهای فراوانی روبهرو است. تحریمهای موجود علیه کشوری که فاقد هر گونه منابع سوختی از جمله نفت و گاز است، واقعا خردکننده محسوب میشود. حتی برخی از آغاز نوعی تجربه آزادسازی اقتصادی در کره شمالی سخن میگویند که به نوعی قصد تکرار تجربه چین در دهه 80 میلادی را دارد و موفقیت آن وابسته به رفع تحریمها از روی کره شمالی است. در هر صورت شطرنج قدرت عجیب و غریبی در جنوب شرق آسیا در جریان است و هر کدام از بازیگران است منافع خاص خود را دنبال میکنند و حال به نظر میرسد که بازی بین دو کره شمالی و واشنگتن به بنبست رسیده باشد.اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید
ارسال نظر