متهم پرونده نفتی : محموله های نفتی به صورت امانی در اختیار من بود !زنجیره ای از افراد همکاری کردند
رکنا: متهم ردیف دوم پرونده موسوم به فساد نفت در چهارمین جلسه دادگاه در بخشی از دفاعیات خود گفت که محموله های نفت به صورت امانی در دست من بود و این امانی بودن به معنی فروش نفت نیست.
رکنا سیاسی: در آغاز جلسه چهارم رسیدگی به پرونده موسوم به فساد نفتی، قاضی Judge مقیسه ریاست شعبه 28 دادگاه انقلاب ضمن قرائت اتهامات متهم ردیف دوم و تذکر به حضار برای رعایت نظم دادگاه، جلسه را رسمی اعلام کرد و از متهم خواست تا برای دفاع در جایگاه قرار گیرد.
مهدی شمس متهم ردیف دوم در جایگاه حضور یافت و گفت: هدف من شکستن ساختار تحریم ها بود. اعمال انجام شده به دست یک نفر نبود و زنجیرهای از افراد در این کار همکاری کردند.
قاضی مقیسه خطاب به متهم گفت: پس شما قبول دارید که این موضوع یک زنجیره بوده و افراد مختلفی در بردن اموال ملت دست داشتهاند.
مهدی شمس پاسخ داد: مراجع ذی صلاح، بابک زنجانی را تایید کردند. خود وزارت نفت هم ال سی های این شخص را تایید کرد. پس قرارگاه خاتم الانبیا و بانک ملت هم میتوانند در این کار شریک باشند.
قاضی مقیسه خطاب به وی گفت: شما شرکت های جعلی ایجا کردید. شما عضو اصلی تشکیلات بودید، منتها به گونهای نشان دادید که بابک زنجانی فرد مهمی است. توانایی فروش نفت را دارد و بر این اساس مقامات به وی اعتما کردند؛ در واقع شما زنجیرهای بودن را قبول دارید و این خوب است. شما 1.2 میلیارد دلار را به جای اینکه به کشور برگردانید، صرف کارهایی کردید که به منافع خودتان بود.
مهدی شمس خطاب به قاضی گفت: وظیفه پرداخت پول بر عهده من نبود، این کارها هم سازمان یافته نبود، یکسری از ارگانها و افراد در این کار شرکت داشتند. اگر وزارت نفت این ال سی ها را تایید نمی کرد اصلا این اتفاقات نمی افتاد، اینکه طرفین قرارداد پول نفت را به کشور باز نگرداندند به کارگزار ربطی ندارد، من فقط یک کارگزار بودم.
رییس دادگاه در واکنش به این گفته متهم که «من فقط یک کارگزار بودم» خطاب به وی گفت: شما یک کارگزار ساده نبودید، با بابک زنجانی یک قرارداد همکاری داشتید که در آن تعهد می دهید نفت را تحویل بگیرید، بفروشید و پول را به زنجانی برگردانید؛ این که یک کارگزاری ساده نیست.
قاضی مقیسه در ادامه از نماینده دادستان خواست که آن قسمت از کیفرخواست را که مربوط به تفاهمنامه مهدی شمس و بابک زنجانی است، قرائت کند.
نماینده دادستان با حضور در جایگاه گفت: در بند 12 کیفرخواست به این قرارداد اشاره شده که در تاریخ 91/9/15 بین مهدی شمس و زنجانی منعقد می شود و در آن گفته شده که شرکت هواپیمایی اونر ایر که یک شرکت هواپیمایی ترک است توسط زنجانی خریداری شود، بندی از این قرارداد هم درباره فروش نفت است.
وی افزود: در بخشی گفته شده زنجانی نفت را در کشورهایی که شمس توان فروش نفت را در آن کشورها دارد به شمس تحویل دهد و به قیمتی که مصوب بابک زنجانی است بفروشد و قید شده که شمس از بابت فروش و حمل نفت بشکهای یک دلار دریافت کند. در بند 5 این قرارداد گفته شده که مسئولیت حفظ نفت در خارج از کشور به عهده شمس است و بابک زنجانی این مسئولیت را انجام نمی دهد.
مهدی شمس در پاسخ به اظهارات نماینده دادستان گفت: تفاهمنامه ما قرارداد نیست و اگر قصد کلاهبرداری داشتم این قرارداد را که مقدم بر فروش نفت است، امضا نمی کردم. محموله نفت به صورت امانی در دست من بود.
قاضی مقیسه سئوال کرد: امانی بودن به چه معناست؟ امانی بودن به معنی فروش نفت نیست؟
شمس پاسخ داد: من مسئول بودم و مسئولیت خود را انجام دادم، مسئولیت من در برابر کارفرمای من بود. آن تفاهمنامه هم پس از آغاز فروش نفت نوشته شد. قصد من کلاهبرداری نبود و وحدت قصدی با زنجانی نداشتم. به خاطر این موضوع هم خیلی غصه خوردم
قاضی مقیسه خطاب به وی اظهار کرد: شما تمام محمولههای نفت را تحویل گرفتید و پول آن را برنگرداندید. غصه خوردن برای نان درآوردن بود.
متهم در ادامه دفاعیات خود بیان کرد: بابک زنجانی شرکت فال را به خوبی میشناخت، من این شرکت را معرفی نکردم و اینکه گفته میشود چکی برای خرید هواپیما به من داده شده این موضوع درستی نیست؛ چرا که امکان صدور چک از یک کشور برای یک کشور دیگر وجود ندارد. اینکه گفته می شود مبلغی را گرفتم برای اونر ایر این را ثابت میکند که خود زنجانی هم فال را می شناخت. پس اونر ایر را خودش خریده است.
نماینده دادستان در واکنش به اظهارات متهم بیان کرد: روز روشن را شب نشان می دهید. شما 225 میلیون دلار برای خرید هواپیما صرف کردهاید.
قاضی مقیسه هم خطاب به متهم بیان کرد: پس شما اقرار می کنید اونر ایر را از پول نفت خریدید. به جای اینکه پول کشور را برگردانید اونر ایر را خردید.
شمس گفت: فال پول اونر ایر را پرداخت کرده، اما اینکه چک به نام بوده قبول ندارم. اسنادی که من دارم تمام پرداختها را نشان می دهد. من اصلا وساطت مالی در این باره نداشتهام؛ چرا که امکان اینکه این حجم از پول را به حساب من بریزند، وجود ندارد. درباره موضوع خانم یو هم باید بگویم که آقای «ج -س» به من گفت که خانم یو نماینده ارتش چین است. زنجانی نفت به او فروخته و ما باید پولش را برگردانیم. از من کمک خواسته شد، من کارهای نبودم، خود آنها باید امکان سنجی می کردند که آیا زنجانی میتواند پولها را بازگرداند یا خیر.
متهم در ادامه قرائت دفاعیات خود تصریح کرد: در آن زمان سیستم بانکی قفل شده بود و موضوع نفت هم همینگونه بود. به جز بابک زنجانی، نیروی انتظامی و سپاه، بخش خصوصی نمی توانست نفت بگیرد. در خصوص خرید هواپیما هم باید بگویم کاری بسیار دشوار بود که پنج دست می چرخید تا یک خرید انجام شود.
متهم ادامه داد: 4 سال است یک پتک بر سر من کوبیده می شود که ما کاسب تحریم بودهایم. این دردآور است. همه می خواستند کمک کنند و برای خودشان یک آبروی جهادی درست کنند. خودشان را کنار کشیدند، اما وزیر نفت با شجاعت تمام تصمیم گرفت. محل ورود من به موضوع زنجانی هم در موضوع خرید هواپیماها در سال 89 بود؛ لذا دریافت مال نامشروع که اسنادش به نام بابک زنجانی است ارتباطی به من ندارد. آدم هایی بودند که یکی دو میلیارد برای خرید هواپیما پول می گرفتند، اما من برای این موضوع هزینهای نگرفتهام.
مهدی شمس خاطرنشان کرد: هنگامی که نیکو می خواست اولین محموله نفتی را از زنجانی تحویل بگیرد از من کمک گرفت، من پیگیری کردم و آقای «ی» گفتند زنجانی مورد اعتماد است و هر کمکی می توانی انجام بده. من هیچ سودی در این باره نبردم؛ در آن زمان حتی کوچکترین حمل نفت قطعا کمک به نظام به حساب می آمد و از قصد زنجانی اطلاعی نداشتم. به اندازه خودم آبرو و امکانات مالی داشتم و نیازی نداشت خیانت Cheat کنم. تاجر و استاد موفقی بودم و اگر می خواستم خیانت کنم به ایران نمی آمدم.
قاضی مقیسه خطاب به وی گفت: تو می گویی از قصد زنجانی اطلاع نداشتی، اما در پرونده ادعا کردی به بابک گفتم شرکت نفت پولش را میخواهد؟
متهم پاسخ داد: آن موقه اواخر کار بود، من وظیفه خودم را انجام دادم.
قاضی گفت: چه وظیفه ای؟ می گفتی تعهد کردی پول نفت را برگردانی.
متهم نیز پاسخ داد: زمانی که این اتفاق افتاد و من تذکر دادم اوایل مشکلات با فال بود. حتی در زندان Prison هم قسم جلاله میخورد که من پول دارم، اینها را که خودش می گوید پول دارد که به من ارتباطی ندارد. در صفحه 76 دادنامه آمده آقای «ج-س» ادعا کرده هیچ گونه اسناد حمل و باربری به زنجانی داده نشده، در حالی که طبق مدارک و اسناد مالکیت محرز شده است.
قاضی مقیسه سئوال کرد که آیا شما بدون بارنامه و اسناد نفت را رد کردید؟ که متهم با اشاره به زمان انعقاد تفاهم نامه وزا گفت: در آن زمان من اصلا ایران نبودم.
قاضی خطاب به شمس گفت: شما موظف بودی نفت را بفروشی و پول ها را برگردانی.
شمس پاسخ داد: ذهنیت شما فقط بر اساس کیفرخواست است و به اسنادی که من در دادگاه ارائه می دهم، هیچ توجهی نمی کنید. هر چه من می گویم شما باز حرف خود را می زنید که همهاش بر اساس کیفرخواست صادر شده است. سال 90 وزیر از بابک زنجانی تقدیر و تشکر کرده و اسناد آن هم موجود است.
قاضی مقیسه خطاب به متهم گفت: تقدیر و تشکر سال 90 چه ربطی به فروش نفت دارد؟
شمس در پاسخ گفت: این یعنی وزیر به زنجانی اعتماد داشته است. وزیر زنجانی را از زمانی که در قرارگاه خاتم بوده می شناخته است. با اعتماد شخص وزیر نفت به زنجانی فروخته شده است.
قاضی متذکر شد: شما از خودتان دفاع کنید.
شمس هم پاسخ داد: دارم از خودم دفاع می کنم، شما من را معرف اعلام کردید. من می گویم وزیر وقت به خوبی با زنجانی آشنا بوده است. وقتی همه آقایان تایید کردند شما می گویید من معرفی کردم؟
قاضی پرسید که اعتماد وزیر نفت را شما جلب کردید؟
متهم پاسخ داد: من اصلا وزیر نفت را ندیده بودم که بخواهم اعتماد جلب کنم، من دروغ می گویم، کیفرخواست راست می گوید؟ اگر اینگونه باشد که دیگر دادگاه معنایی ندارد. ادعای کیفرخواست برای اتهام من کاملا غیرواقعی است و این موضوع کاملا مشخص است. من در پاییز 91 استعفا دادم.
قاضی گفت: شما وقتی پول را گرفتید و خرج کردید، حالا با بهانه اینکه فال ورشکست شده و در نفت آب بوده دیگر نخواستید پولی را بگیرید، استعفا را به چه کسی دادید؟
شمس بیان کرد: به زنجانی؛ چون او کارفرمای من بود. آقای «ج -س» به من گفت الان موقع جهاد است و پشت زنجانی را خالی نکن. من به آقای «ی» گفتم انحراف وجود دارد و نمی خواهم کار کنم، ایشان گفتند کار را ادامه بده، هر جا انحراف دیدی من را مطلع کن.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر