فاضلی در یاداشتی نوشت: علی یک سال و نه ماهه بود و هنوز حرف نمی‌زد. بهار سال 1384 و انتخابات در جریان بود. من هنوز موبایل نداشتم. برخی شب‌ها تا دیروقت در ستاد مصطفی معین بودم. یک شب خیلی کار به درازا کشید و حدود ساعت دو نیمه‌شب به خانه بازگشتم. من که از در جنوبی دانشگاه تربیت مدرس وارد شدم، دیدم همسرم نگران در حالی که علی را که خوابیده بود در آغوش داشت، نگران و مضطرب انتظارم را می‌کشد. آن‌قدر عصبانی بود که فرصت برای بیان چیزی نبود. پرسید «تو به این ستادها چه کار داری؟ اصلاً تو را چه به فعالیت در ستاد انتخاباتی؟ من سه ساعت است با این بچه در این خیابان تاریک ایستاده‌ام و تو معلوم نیست کجایی و چه می‌کنی؟ انتخابات به من و تو چه ارتباطی دارد؟»
حرفی برای گفتن نداشتم، اصلاً وقت حرف زدن نبود، و نباید نمک به زخمش می‌پاشیدم. زمان آن نبود که بگویم «من در برابر کودکی که در آغوشت آرام خفته است، و سنگینی‌اش تو را آزرده است، احساس مسئولیت می‌کنم. فقط همین.»
ما هر چه در توان داشتیم به‌کار گرفتیم تا محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور نشود، اما همه مثل ما نبودند. برخی انتخابات را تحریم کردند و برخی فکر کردند همه کاندیداها مثل هم هستند. اصلاح‌طلبان نیز دچار اشتباه سیاسی و معرفی چند کاندیدا شدند و نتیجه آن شد که «وقتی علی دو ساله بود، محمود آمد.» علی اکنون چهارده ساله شده و محمود هم رفته است. اما ما مانده‌ایم و آثار محمود. علی به محمود رأی نداد، اصلاً علی هنوز نمی‌توانست حرف بزند تا چه رسد که رأی بدهد. 
علی دو ساله بود و نمی‌توانست به ایرانیان بگوید شما که رأی نمی‌دهید، به زندگی آینده من هم فکر کرده‌اید؟ شما که اسیر وعده‌های محمود احمدی‌نژاد شدید، به عاقبت زندگی من هم فکر کرده‌اید؟ 
علی امروز چهارده ساله شده است و من بیمناکم که وقتی بیست یا بیست و پنج‌ ساله می‌شود می‌تواند شغلی بیابد، ازدواج کند و سامان بگیرد؟ اگر احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور نشده بود، ایران امروز وضعیت متفاوتی نداشت؟ 
علی امسال هم نمی‌تواند رأی دهد، و میلیون‌ها کودک و نوجوان یک روزه تا سن رأی‌دهی هم هستند که نمی‌توانند رأی بدهند. ما اما در برابر آینده همه آن‌ها مسئولیم. من امروز به همه علی‌های بهار 1384 سربلند می‌گویم من هر چه در توان داشتم به‌کار بردم، اما ما کاری از پیش نبردیم، زیرا دیگرانی بودند که بی‌تفاوت نشستند تا با رأی ندادن خود گزینه بدتر را انتخاب کنند. من دوباره تلاش می‌کنم تا اگر عمری باقی بود، سرم را جلوی علی‌های دوازده سال بعد نیز بالا بگیرم. انتخاب با شماست. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.