من در خیال خودم زندگی می‌‌کردم / اگر با خودتان حرف می زنید این مطلب را بخوانید

به گزارش گروه اجتماعی رکنا، این با خود حرف زدن حکایت احوال بسیاری از ما بوده است، بسیاری از ما که در کودکی و گاهی حتی در بزرگ سالی هم با خودمان اختلاط می‌‌کنیم! اما شاید برای‌تان سوال ایجاد شده باشد که این حرف زدن با خود خطرناک است یا نه، یعنی می‌‌تواند در آینده تاثیری در فرآیند رشد بگذارد؟ یا این‌که ترسی ندارد و باید از آن گذشت. به‌تازگی فیلمی روی پرده سینما آمده است که دختر بچه‌ بازیگر آن مدام با خودش حرف می‌‌زند و اتفاقا از جانب اعضای خانواده‌‌اش دیوانه خطاب می‌‌شود. فیلم نفس به کارگردانی نرگس آبیار، کاراکتری دارد که مشابه شخصیت بسیاری از کودکان است که نمی‌‌توانند بین دنیای خیال و واقعیت مرزی قائل شوند، به بهانه اکران این فیلم پر مخاطب، بررسی می‌‌کنیم که آیا حرف زدن با خود می‌‌تواند عاملی برای بروز آسیب باشد یا خیر؟

آدم‌ بزرگ‌‌ها هم گاهی با خودشان حرف می‌‌زنند

خیالبافی و حرف زدن افراد با خودشان، صرفا به دوران کودکی یا زن و مرد بودن‌شان محدود نمی‌‌شود، هرکدام از ما هم ممکن است در دوران بزرگ سالی با خودمان حرف بزنیم. برای مثال زمانی را فرض کنید که با رئیس تان در محیط کار اختلاف‌نظر پیدا کرده‌اید، ممکن است حتی تا ساعات زیادی پیش خودتان با صدای بلند غر بزنید و از دست او شکایت کنید؛ پس این حرف زدن با خود نمی‌‌تواند خیلی هم متعلق به دنیای کودکانه باشد. شما حتی ممکن است آهنگی را که مورد علاقه‌‌تان است را با صدای بلند زمزمه کنید، تمام این عوامل نشانه این هستند که ما هم گاهی دل‌مان می‌‌خواهد خودمان را رها کنیم و درونیات‌مان را بیرون بریزیم و به دنیای کودکانه خودمان برویم.

مرزی بین خیال و واقعیت

بعضی از کارشناسان معتقدند تا هنگامی که مرز بین خیال و واقعیت برای افراد بزرگ‌سال گم نشود نباید از این حرف زدن‌‌های‌شان با خود ترسید. این جمله به این معناست که اگر فردی با خودش حرف بزند و بداند که کسی در کنارش نیست و او صرفا هم‌کلامش را متصور است یا این‌که با خودش حرف بزند و وقتی کسی می‌‌آید سریعا صحبتش را قطع کند، دچار یک خیالبافی طبیعی است. اما کودک به دلیل همان بیرونی بودنش و نداشتن تصور کلی از جامعه ممکن است که زیاد با خودش صحبت کند هرچند که مرز بین واقعیت و خیال را گم کند ؛ در واقع در هر دو صورت حرف زدن کودک با خودش می‌تواند امری طبیعی باشد.

درونیات کودکان

حرف زدن کودکان در عالم خیالی خودشان و ساختن دوستان خیالی از این جنس، نشان از برون‌گرایی کودک است. بیایید با این جمله اندکی بازی کنیم. کودکان وقتی به‌مرور زمان رشد می‌‌کنند و بزرگ می‌‌شوند، یاد می‌‌گیرند هر کاری را نباید در هر زمانی انجام دهند. این یعنی کودکان دقیقا همان چیزی که مشاهده می‌‌کنند را به زبان می‌‌آورند، مثلا صراحتا به زبان می‌‌آورند که فلانی چاق است یا اگر مسئله‌‌ای خنده‌دار باشد به آن می‌‌خندند. بهار نوروزی، کاراکتر اصلی فیلم نفس هم چنین رفتاری داشت و اغلب به همین دلیل مورد سرزنش مادربزرگش قرار می‌‌گرفت. در حقیقت باید گفت همه ما چنین رفتاری داشتیم اما هرچه بزرگتر شدیم، آموختیم که باید مواردی را برای خودمان نگه داریم.

به این ترتیب ما درونی‌‌تر شدیم و کم‌تر چیزهایی که حقیقتا در دل‌مان بود را بیرونی کردیم. این اتفاق به مرور و با دیدن جامعه و الگوبرداری از اطرافیان در ما شکل می‌گیرد. در همین مجال بد نیست اشاره کنیم که اگر افراد جامعه زیاد از حد درونی شوند، جامعه بیشتر و بیشتر ریاکار می‌‌شود و یاد می‌‌گیرد باید درون و بیرونش با هم تفاوت زیادی داشته باشد.

همان‌طور که اشاره شد این حالت بیشتر در بزرگ‌سالان دیده می‌‌شود و هرکدام از ما معمولا به دلیل همین فرآیند رشد و الگوبرداری از شخصیت‌‌های مختلف، روند زندگی خودمان را تغییر می‌‌دهیم و یاد می‌‌گیریم که باید درون خودمان را گسترش دهیم. همین برون گرایی کودکان می‌‌تواند عاملی باشد برای حرف زدن آن ها با خودشان و البته خیالبافی کردن.کودکان هم‌زمان با رشدشان، متوجه می‌‌شوند که این کار در عرف خیلی هم صحیح نیست، بنابراین سکوت می‌‌کنند و درونیات خودشان را افزایش می‌‌دهند و اگر گاهی نیاز به صحبت داشته باشند، صرفا در ذهن‌شان و با صدای درونی، خودشان را آرام می‌‌کنند.

بدبین نباشیم

یکی از مهم‌‌ترین و البته بدبینانه‌‌ترین تصورات در مقابله با خیالبافی و حرف زدن کودک با خود، این است که گمان کنیم او دچار بیماری اسکیزوفرنی شده است. همان‌طور که می‌‌دانید بیماری اسکیزوفرنی، یکی از بیماری‌‌های شایع قرن جدید است و در دو نوع حاد و مزمن دیده می‌شود. افرادی که دچار این بیماری هستند اغلب توانایی درک درست از زمان و مکان ندارند و نمی‌‌توانند افکار خودشان را تحت کنترل در آورند.

یکی از علائم بیماری اسکیزوفرنی، شنیدن صداهایی است که منبعی خارج از ذهن دارند، به‌طور مثال فرد صدایی را در محیط پیرامون خودش می‌‌شنود و گمان می‌‌کند که این صداها او را مورد خطاب قرار می‌‌دهند و حتی به آن‌‌ها واکنش هم نشان می‌‌دهد. این مسئله شاید در ظاهر شباهت به حرف زدن کودکان با خود داشته باشد، اما با چند علت به راحتی می‌‌توان آن را نقض کرد؛ اول این‌که سن اسکیزوفرنی معمولا بین 15 تا 35 سال است، یعنی افراد کم‌تر از 15 سال معمولا به اسکیزوفرنی دچار نمی‌‌شوند. دوم این‌که این حرف زدن با خود، پس از مشکوک شدن پزشک به داشتن این بیماری در فرد مورد بررسی قرار می‌‌گیرد. به‌نوعی می‌‌توان این علامت را مانند یک جاده یک طرفه دانست، یعنی اگر فردی دچار اسکیزوفرنی است، با خود حرف می‌‌زند یا صداهایی از محیط پیرامون خودش می‌‌شنود و اگر فرد صرفا خیالبافی کند یا در ذهن خودش دوستان خیالی داشته باشد و با آن‌‌ها حرف بزند دلیلی بر داشتن بیماری اسکیزوفرنی او نیست.

کودکی ما با کودکی شما متفاوت بود

«کودکی ما با کودکی شما متفاوت بود» ممکن است این جمله را بارها و بارها شنیده باشید که تا حدود زیادی هم صحیح است. پدران و مادران امروزی، فرصت بیشتری را برای خودنمایی نسل جدید فراهم کرده‌‌اند؛ درواقع کودک نسل امروز باهوش‌‌تر از کودک نسل قبل نیست، بلکه پدر و مادر امروزی فرصت بیشتری برای خودنمایی کودک فراهم کرده است.

همین با خود حرف زدن کودکان در گذشته مورد مواخذه قرار می‌‌گرفت و کودک دیوانه خطاب می‌‌شد، اما کودک امروزی نه تنها تنبیه نمی‌‌شود بلکه اتفاقا تشویق هم می‌‌شود. در همین فیلم نفس ما بارها و بارها می‌بینیم که بهار توسط مادربزرگش دیوانه خطاب می‌‌شود ،در حالی‌که او قوه تخیل بالایی دارد. واقعیت این است که همین عامل با خود حرف زدن می‌‌تواند مجالی برای بروز تخیل باشد، زیرا کودک مورد سرزنش اطرافیانش قرار نمی‌‌گیرد.

نگران نباشید

به‌طورکلی نباید نگران بود، بیشتر کودکان با خودشان حرف می‌زنند، بعضی اوقات ما آدم بزرگ‌‌ها هم با خودمان حرف می‌‌زنیم و گاهی تاب خوردن در دنیای خیال لذت بیشتری از بودن در دنیای واقعی دارد. البته همان‌طور که اشاره کردیم باید مراقب باشیم زیاد در دنیای خیالی غرق نشویم و مرز بین خیال و واقعیت را گم نکنیم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.