عروسم را با مردی دیده بود/ 8 ماه زندگی خاکستر شد
رکنا: بعد از مرگ پسرم، اوضاع زندگیام بههم ریخت. همسرم از نظر روحی و روانی آسیب جدی دیده و تحتنظر پزشک قرار دارد.
پسر دیگرم نیز حالش خوب نیست. او اولین کسی بود که بالا سر جسد برادرش حاضر شد و این خبر ناگوار را به ما داد. خدا میداند در این یک سال چقدر عذاب کشیدهایم. من برای پسرم خیلی زحمت کشیدم؛ اما هیچوقت نتوانستم با او رفیق شوم. درمورد خودش و خانوادهمان احساس حقارت میکرد. ایراد بزرگش این بود که با دوستانی که از خودش بالاتر بودند، رفیق شده بود.
میخواستم دامادش کنم. طبقه دوم خانهام را هم ساخته بودم. بالا بالا میپرید. خاطرخواه خواهر یکی از دوستانش شده بود. با بیمیلی به خواستگاری رفتیم. این ازدواج سر گرفت. خوشحال بود که داماد خانوادهای پولدار شده است؛ اما عمر این عشق آتشین، هشت ماه بود. بعد با همسرش درگیر شد و به تیپوتار هم زدند. خانواده عروسم پر ریخت و پاش بودند و از نظر فرهنگی و اعتقادی هم کف و هم نبودیم. یک روز آمد و گفت همسرش به او خیانت میکند. این ازدواج نافرجام به طلاق انجامید. پسرم دربرابر شکست سنگین زندگیاش کم آورد و متاسفانه به زندگی خود پایان داد.
مرگ او همسرم را دیوانه کرده بود. مجبور شدم مغازهام را جمع کنم و همراه خانوادهام به مشهد بیایم. میخواستم همسرم و پسر دیگرم را از آن خانه و خاطرات گذشته دور کنم؛ اما آنها از نظر روحی آسیب جدی دیدهاند. به مرکز مشاوره آمدهام. نمیخواهم دوباره زندگیام با بحران روبهرو شود. پسرم با اشتباه خودش، هم جانش را باخت و هم سرنوشت و زندگی خانوادهاش را خراب کرد. کاش او را هم به یک مرکز مشاوره برده بودم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
اخبار زیر را از دست ندهید:
نیمه شب وارد خانه ویلایی شدم و خودم را بالای سر زن تنها در اتاق خواب رساند و ...
کار وقیحانه دو پسر با دختر جوان در کنار خیابان خلوت
پسرجوان در فرار از فشارهای پدر تن به هم خوابی با زن بیوه داد
ماجرای 6 تعهد نامه عجیب مرد به زنش / آقای قاضی! شوهرم معشوقه های زیادی دارد
باردار شدن دختر نوجوان که مادرش او را می فرخت
اعتراف هولناک مرد دوزنه به قتل زن اولش در چاه فاضلاب مدرسه روستایی لاهیجان / 3 روز ته چاه التماس کرد که زنده بماند ولی... + عکس قاتل و زن
آزارو اذیت ساناز توسط پسردایی اش / پسر همسایه مرا در اختیار 6 مرد گذاشت و ...
هوس بازی کثیف نوعروس عاشق پیشه با مرد مغازه دار / در غیاب شوهرم رامین دراتاق من بود
برات گریه کردم.خدا بهت صبر بده مرد