این که سفر از نوع خود جذابیت دارد و همواره سفر با خاطرات خوش و شیرین همجوار است. اغلب مردم به سفر علاقه‌مند شده‌اند. از سوی دیگر مردم پس از یک سال کار و تلاش مضاعف این فرصت را پیدا کرده‌اند تا از تعطیلات ایام عید روز به سفرهای رویایی خود بپردازند. با این وجود کلید سفرها از نوروز استارت می‌خورد و تا پایان فصل تابستان ادامه می‌یابد.

هرچند حجم سفرها در ایام نوروز هر ساله رکورد دیگرسفرها در کل ایام سال را شکسته و مال خود کرده است. اما شرایط سفر به عوامل متعددی بستگی دارد. یکی از مهم‌ترین آیتم‌های سفر به میزان درآمد هر خانواده و تعداد نفر اعضای یک خانواده بستگی دارد.

فرض کنید یک خانواده پنج نفره قصد دارند در ایام نوروز به یکی از استان‌های مرکزی کشور سفر کنند. هزینه‌های سنگین بلیط رفت و برگشت با هواپیما، قطار، اتوبوس با در نظر گرفتن این که اگر بلیط رفت و برگشت در ایام نوروز مهیا شود و دیگر هزینه‌ها منجمله هتل، خرج و خوراک، گشت و گذار و... قطعاً رقم هزینه‌ها سرسام آور خواهد بود.

بنابراین اغلب خانواده‌ها تصمیم می‌گیرند به اتفاق دوستان یا دیگر اقوام و خانواده‌ها با خودروی شخصی به سفرهای رویایی و خاطره انگیز بروند. چون هزینه‌های سفر زمینی عموماً ارزان قیمت بوده و از سوی دیگر این نوع از سفرها معمولاً دو یا چند خانواده با یکدیگر به سفر می‌روند. این روش از سفر یک مدیر به اتفاق نظر تعیین شده و هزینه‌ها در پایان سفر بر تعداد اعضای خانواده تقسیم می‌شود.

سالی که گذشت...

دو، سه سالی بود که ایام عید به سفر نرفته بودیم. فکر می‌کردیم این طور بهتر است. مهمانی می‌رویم و مهمانان می‌آیند. اما بی‌خبر از آن بودیم که تعدادی از اقوام دور و نزدیک همه تصمیم گرفتند بودند به سفر نوروزی بروند که رفته بودند. تازه متوجه شده بودم که برادرم و خواهرم هم با تور به یک سفر 10 روزه می روند.

عمو جان هم که سال گذشته دار فانی را ودا گفته بود. خدا بیامرزدش همیشه دلخوشی ما عمو جان بود که اولین روز به دیدارش می‌رفتیم. خیلی خوش می‌گذشت. مرد مهربان و خوش رفتاری بود. سری در سودای شعر و ادبیات داشت که زبانزد عام بود. هنگامی که وارد منزلش می شدیم. مشتاقانه و با استقبال رو در رومان می ایستاد و قطعه شعری می سراید و تک نوازی می‌کرد که آن هم دیگر در میانمان نبود. خلاصه متوجه شدیم که دور اطرافیان هم، اکثریت به سفرهای نوروز دل خوش کرده بودند و رفته بودند.

ما بودیم و خودمان. سیزده روز در تهران حبس بودیم. چون ماشین نداشتیم. یعنی ماشین خوش رنگ و لعاب را در بهمن ماه فروخته بودیم. بلکه بتوانیم پیش از سال نو یک ماشین مدل بالاتر بخریم. دریغ از یک خودروی سالم، نبود که نبود. هر چه که بود خودروهای تصادفی بود که بازار Store را مال خود کرده بودند.

تازه فهمیدم وارد چه بازی شده بودم که خودم هم از آن خبر نداشتم. خرید خودروی تصادفی، اصلاً فکرش هم می خواستم به سرم بزند چه برسد به این که یک خودروی چپی و داغون که تازه رو به راه شده بخرم. با چند نفر از کارشناسان که صحبتی کوتاه داشتم. می گفتند بیشتر خودروها در این فصل از سال تصادفی هستند یعنی خودروی سالم کمتر پیدا می شود. چون بازار آخر سال خرید و فروش خودرو داغ داغ است. بنابراین خودروهای ناسالم هم کم نیستند.

ساعت‌ها در محل بورس خرید و فروش خوردو چرخیدم. خودرویی که دلپسندم باشد را پیدا نکردم و دست از پا درازتر برگشتم. بنابراین بدون خودرو همه روزهای ایام نوروز در تهران و خانه ماندیم که ماندیم. تصمیم گرفتم بعد از عید نوروز یک خودرو رو به راه بخرم که خریدم. البته تقریباً نو بود که بماند کلی خرش کردم تا ماشین شد تا بتوانم سال نو از کورس سفر به جاذبه‌های گردشگری عقب نیفتیم و امسال جبران خانه نشینی در سال گذشته را بکنیم.

همین چند روز پیش دور هم جمع بودیم...

همه نشست بودیم. مادر جان پذیرای ما بود. صحبت از ایام سال نو شد که چه برنامه‌ای برای سال نو و ایام تعطیلات برای خودمان چیده‌ایم. صحبت‌ها گرم و جذاب بود. هرکس برنامه‌ای را برای خود دست و پا کرده بود. خاله و دخترانش از سفر نوروز سال گذشته که به شیراز رفته بودند حکایت‌ها داشتند. همه سکوت کرده بودند و همه محو روایت و داستان سفر به شیراز شده بودند. حسابی ماجرای سفر به شیراز گل کرده بود. هرکس روایتی شنیدنی از سفر به شیراز، حافظ، سعدی، آثار تاریخی تخت جمشید، مقبره و آرامگاه ابدی کوروش بزرگ و... در خاطرات خود داشتند.

با این حال وقتی بیشتر از این شهر تاریخی ایران شنیدیم. بیشتر مشتاق به این سفر شدیم. یک نیم نگاهی به هم انداختیم. لبخندی بر چهره ها جاری بود. خیلی زود رأی گیری شد که چه کسانی حاضرند سال نو را در شهر شیراز آغاز کنند. اکثریت به اتفاق آرای رأی قرار بر این شد که عید نوروز را با خودرو شخصی به این سفر طول و دراز و شهر فرهنگی و تاریخی ایران برویم.

اما پیش از سفرهای نوروزی باید حتماً به نکاتی ایمنی و فنی اتومبیل توجه شود. مسائلی که به ظاهر جزئی ولی بسیار حائز اهمیت است. این نکات مهم قطعاً بخشی از حادثه Incident های ناخواسته جاده ای و خطرناک جلوگیری خواهد کرد.

بررسی فنی خودرویتان پیش از سفر نوروزی...

خودرویی که برای سفر انتخاب می کنید. باید از هر لحاظ ایمنی لازم را داشته باشد. یعنی خودروهای فرسوده خطرش بیش از خودروی های دیگر است. ولی این بنا نمی شود که شما نتوانید به سفرهای نوروزی برید. اگر با جدیت و دقت لازم به بررسی فنی خودرویتان بپردازید نیمی از راه را رفته اید. باید پیش از سفر همه آیتم های مهم اتومبیل تان با دقت چک شود.

اگر قصد دارید با خودروی شخصی به یک سفر کوتاه یا دراز مدت بروید. باید روغن و فیلتر روغن موتور را چک کنید مطمئن باشید که خودرویتان روغن‌ریزی نداشته باشد. زمان تعویض روغن و فیلتر روغن موتور خودرویتان را چک کنید.

بخاطر داشته باشید مسیرهای کوهستانی، سخت و دشوار با یک مسیر معمولی متفاوت است. بنابراین اگر نزدیک به زمان تعویض روغن و فیلتر روغن موتور خودرویتان رسیده باید حتماً تعویض کنید. به طور مثال اگر زمان تعویض آن 500 تا 1000 کیلومتر است باید شرایط مسیر و مسافت سفر را در نظر بگیرید. با این وجود توصیه می شود در چنین شرایطی روغن ها را تعویض کنید تا به موتور خودرویتان فشار نیاید.

نکته مهم؛ چک کردن یا تعویض شمع های موتور، فیلتر هوا و تنظیم باد چهار چرخ به همراه تنظیم باد زاپاس می تواند در کاهش مصرف بنزین را بهبود بخشد.

اگر زمان تعویض تسمه تایمر و تسمه دینام رسیده است حتماً باید تعویض شود. باید بدانید تسمه تایمر یکی از مهم ترین مواردی است که باید سر زمان تعیین شده در دفترچه راهنمای خودرو تعویض شود.

پیشنهاد می شود یک تسمه دینام زاپاس به همواره داشته باشید. گاهی ممکن است بریده شدن تسمه دینام در طول سفر راننده و مسافران را ساعت ها در جاده و بیابان سرگردان کند.

یکی دیگر از موارد مهم بررسی و چک کردن خودرو، بازدید لنت های جلو و عقب خودرویتان است. اگر لنت ها خورده شده و کم جان هستند باید حتماً لنت ها را تعویض کنید. گاهی ممکن است بر اثر رطوبت و افزایش یا کاهش دما لنت ها به خوبی عملکرد لازم را نداشته باشند. بنابراین توصیه می شود لنت های باریک شده و کم طاقت تعویض شود.

بازدید چهار چرخ و محورهای آن جزو مهم‌ترین و اصلی‌ترین بخش از بررسی فنی خودرویتان بیش از سفرهای نوروزی به شمار می آید. بازدید چرخ‌ها و محورها باید فقط توسط مکانیک متخصص انجام شد از بررسی چرخ‌ها و محورها توسط خودتتان و یا افراد غیرمتخصص خودداری شود.

تنظیم و بازدید آب رادیاتور، قمقمه تخلیه آب رادیاتور، قمقمه شیشه شوی جلو و در صورت داشتن شیشه شوی عقب انجام شود. پیشنهاد می شود یک ظرف چهار لیتری آب به عنوان ذخیره برای زمان جوش آوردن موتور و رادیاتور به همراه داشته باشید.

اگر خودرویتان در مسیر سفر به نقطه جوش رسید. باید خودنسر باشید و به آرامی خودرویتان را در نزدیک ترین محل توقف و در جایگاه پارک خودرو و یا استراحتگاه هدایت کنید. یادتتان باشد که حتماً فلاشرهای اتومبیل را روشن کنید تا خطری خودرویتان و خانواده را تهدید نکند.

ابدعاً و هرگز در هنگامی که خودرویتان روشن است و یا تازه پارک کرده اید درب رادیاتور را باز نکنید. بگذارید چند دقیقه ای اتومبیل تان خاموش بماند و آهسته درب کاپوت جلو را باز بگذارید تا هوا به طور مستقیم با موتور در جریان باشد. نباید آب ذخیره را مستقیماً بر روی سلیندر و بدنه موتور بریزد. ممکن است موتور شما گیرپاژ کند. باید آب ذخیره را آرام و آهسته فقط بر روی رادیاتور بریزید تا رادیاتور خنک شود و پس از 15 دقیقه می توانید با یک دستمال پارچه ای بزرگ ارام درب رادیاتور را به صورت نیمه باز کنید.

توصیه می شود در این لحظه صورت و بدن را از درب رادیاتور دور نگه دارید. ممکن است دما جوش انقدر بالا باشد که به محض نیمه باز شدن درب رادیاتور، آب جوش داخل رادیاتور به صورت و بدن شما آسیب برساند.

بازدید چراغ های نور پایین و نور بالای جلو خودرو و چراغ های خطر و استپ عقب به همراه بازدید چراغ های فلاشر چپ و راست نیز از با اهمیت ترین و مهم ترین مسائلی فنی خودرو به شمار می آید.

توجه به بازدید دوره ای خودرو براساس زمان های تعیین شده و درج شده در دفترچه راهنما و نگهداری خودرو باید سر زمان خود انجام شود. از بردن خودرو به تعمیرگاه های غیرمجاز و غیر متخصص خودداری کنید.

راه هایی برای کاهش تصادفات و سوانحه جاده ای...

به گفته و توصیه یک مقام مسئول در اداره راهنمایی و رانندگی: بخش بسیاری از تصادفات ایام نوروزی به عدم رعایت مقررات راهنمای و رانندگی است.اگر رانندگان به همه مقررات راهنمایی و رانندگی توجه کنند بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.

با این حال اگر رانندگان قصد دارند به سفرهای نوروز بروند باید از 24 ساعت روز 8 ساعت استراحت کنند و در طول سفر هر 2 ساعت رانندگی باید یک توقف اجباری به مدت 15 دقیقه ای داشته باشند. در مدت توقف رانندگان باید راه بروند، حرکات کششی انجام دهند.

رانندگان باید حتماً هنگام خواب آلودگی از ادامه مسیر خودداری کنند. اغلب کسانی که دچار خواب آلودگی و با سانحه تصادفی رو به رو بوده‌اند تصور می کردند چون چشم هایشان باز است نخوابیده اند و بیدار هستند. این درصورتی است اصطلاح خواب آلودگی یا این که راننده خواب بوده است بدین معنا نیست که راننده کاملاً خوابیده است. بلکه راننده چشمانش باز است ولی هشداری لازم را ندارد. در چنین شرایط تأکید می شود راننده در اولین فرصت و نخستین استراحتگاه توقف کند و استراحت کند.

نکته بعدی این است که اگر رانندگان بخواهند از 11 شب به بعد رانندگی کنند. باید بیش از 8 ساعت در خانه استراحت کنند. چون اغلب رانندگان در روز رانندگی کرده اند بدن آن‌ها با روز عادت کرده و شب ها نیز بدن آن ها با استراحت هماهنگی دارد. بنابراین کسانی که شب را برای سفر برمی گزینند باید بیش از 8 ساعت در روز استراحت کنند تا بتوانند شب راحت تر رانندگی کنند.

چه عواملی باعث بیشتر تصادفات است...

اغلب مردم در کیلومترهای خروجی و ورودی شهرها تصادف Crash می کنند. چون رانندگی در شهر با رانندگی در جاده ها با هم فرق می کنند. مردم عادت ندارند در جاده ها رانندگی کنند. رانندگان تصور می کنند چون می توانند در شهر رانندگی کنند بنابراین رانندگی در جاده آسان است. اما این طور نیست. رانندگی در جاده ها سخت تر بوده و باید راننده با دقت و هوشیاری کامل رانندگی کند.

باید در نظر داشته باشید که مناطق کوهستانی و مرتفع برفگیر هستند و اغلب در مناطق کوهستانی غافگیر می شود. بنابراین باید زنجیر چرخ را همیشه به همراه داشته باشید.

با این حال بیشتر تصادفات ناشی از عدم رعایت مقررات راهنمایی و رانندگی است و از سوی دیگر خواب آلودگی، سرعت، سبقت های غیرمجاز منجر به واژگونی خورو و یا تصادفات رخ به رخ شده است. اگر با سرعت مطمئنه و تعیین شده رانندگی کنید و از سبقت غیرمجاز خوداری کنید. مطمئناً خطر حادثه در برابر شما بسیار اندک خواهد بود.

از طرفی صحبت با موبایل در هنگام رانندگی خطر آفرین است. نباید در هنگام رانندگی با موبایل صحبت کنید چون چشم مسیر را دنبال نمی کند و حواسسان به گوشی و صحبت ها است. بنابراین توصیه می شود در هنگام رانندگی گوشی موبایل را کنار بگذارید و در دسترستان قرار ندهید.

اکثریت تصادفات برمی گردد به این که شما چقدر هوشیار هستید. نباید در هنگام رانندگی با مسافر کناریتان صحبت کنید. نباید چیزی بخورید. چون تمرکز لازم را از شما می گیرید.

اگر کودکی شیطانت و پرجنب و جوش دارید. باید مسافران دیگر آن‌ها را سرگرم کنند. نباید حواسس راننده به کودکان باشید. چرا که می تواند حادثه آفرین شود.

در اغلب موارد رانندگان همیشه عادت دارند در هنگام رانندگی چای بخورند و بیشترین حادثه تصادف در هنگام چای نوشیدن است. گاهی چای داغ در پیچ و خم های جاده ها بر روی راننده ریخته شده و واکنشی آن باعث واژگونی خودرو و از بین رفتن خانواده و راننده شده است.

نباید بار اضافی در هنگام سفر بر روی باربند بسته شود. یکی دیگر از عوامل تصادفات جاده ای باز شدن بار و ریختن شدن آن در جاده است که هم خود راننده و هم راننده پشت سری را با خطر مرگ مواجهه کرده است. بنابراین بار اضافی بر روی باربند ممنوع است. این ها مواردی هستند که اگر پلیس ببیند قطعاً جریمه به همراه خواهد داشت.

آمار و ارقام تصادفات در ایام نوروز در سال های گذشته...

استان های فارس، خوزستان، تهران و خراسان رضوی در طول چهار نوروز در سال‌های گذشته بییشترین آمار و ارقام قربانیان حوادث Accidents رانندگی و تصادف را در پی داشته است. این در حالی است که به ترتیب استان ها 422، 353، 361 و 361 نفر به علت حوادث رانندگی جان خود را از دست داده اند.

در سال 93 تعداد 1084 نفر جان خود را بر اثر حوادث رانندگی و تصادف جان خود را از دست داده اند. از میان این تعداد نفر، 94 نفر در محورهای خوزستان، 93 نفر در محورهای فارس، 71 نفر به طور مشترک در محورهای خراسان رضوی و استان تهران براثر تصادف جان باخته اند.

در سال 92 تعداد 1277 نفر در تصادفات رانندگی جان خود را از دست داده‌اند که از این تعداد 137 نفر در محورهای استان فارس، 94 نفر در محور استان خوزستان، 92 نفر در محور استان خراسان رضوی و استان تهران بر اثر حوادث رانندگی کشته شدند.

در مدت مشابه سال 91 این آمار به عدد 1141 جان‌باخته رسیده است و این بار دو استان خراسان رضوی و تهران هرکدام با 97 مورد فوتی بیشترین کشته شدگان حوادث رانندگی در ایام نوروز را به خود اختصاص دادند و پس از آن استان فارس با 96 مورد و استان خوزستان نیز با 86 مورد فوتی در رتبه‌های بعدی قرار گرفتند.

بازماندگان و حوادث تصادفات نوروز...

وقتی با تراژدی غم انگیز یک حادثه وحشناک در ایام نوروز در مسیر سفرتان مواجهه می شوید. شاید مجبور باشید به سرعت از آن حادثه دلخراش عبور کنید. چون تصادف یکی و دو ساعت پیش رخ داده و پلیس هم اجازه توقف نمی دهد. تنها تصوری ثانویه‌ای که در ذهنتان نقش می بندد. دو خودروی بشدت تخریب و آسیب دیده و دو جسد که در کنار جاده دراز به دراز و بدون حرکت با پارچه سفید رنگی پوشانده شده است. صحنه غم انگیز و دلخراش است.

آهی می کشید و در فکر فرو می روید. نخستین پرسشی که شما را درگیر خود می کند. چرایی تصادف است. چه مدتی از تصادف گذشته و خدا به فریاد خانواده‌ شان برسد. سال نو دیگر برایشان سال نیست. جنسیت جنازه ها چه بود و چند سال داشتند و...

اما قطعاً به این موضوع فکر نمی کنید. سرنوشت دیگر سرنشین ها در چه وضعیتی قرار دارند. آن ها چند نفر بودند و در میان کودکی هم دچار مصدومیت شده است یا خیر و مشکلات بعدی که سر راهی دیگر سرنشین های دو خودرو آمده است چه خواهد شد.

حادثه نخست:

حمید احمدی می گوید: سال گذشته به اتفاق چهار خانواده با سه خودرو راهی شهر گنبد کاووس بودیم. دقیقاً ساعت 1.15 دقیقه شب بود. حدود یک ساعتی بود از خانه حرکت کرده بودیم. تازه عوارضی بومهن را رد کرده بودیم. دقیقاً کمربندی بومهن بعداز پمپ بنزین بود. من با خودروی پرادور جلوتر از دو خودروی دیگر از اعضای خانواده در حال حرکت بودم.

دو خودرو دیگر درست جلوی من در حال حرکت بودند و سرعت هم دقیقاً 70 کیلومتر بر ساعت بود. به یکباره خودروهای جلوی ام از لاین سوم به لاین دوم تغییر مسیر دادند. این تغییر مسیر ناگهانی بود. دیگرهیچ جای واکنشی برای من باقی نمانده بود. چون دو خودروی جلوی ام به یکباره تغییر مسیر داده بودند. شعاع دیدم بازتر شد. ولی کار از کار گذشته بود. یک تریلی بار موزائیک داشت. نمی دانم چرا تریلی در لاین سوم حرکت کرده بود. نصب بارش ریخته بود و خودش هم در لاین یک توقف کرده بود.

هیچ علائم و علامتی هم در کار نبود. وقتی چرخ سمت راننده بر روی موزائیک ها رفت. ماشین به یکباره به سمت راست غلتید. صدا ناله و فریاد بود. هیچ چیز دیگری نفهمیدم.

مادر حمید می گوید: فاصله ما با خودروی پسرم بسیار زیاد بود. چون مجبور بودیم بنزین بزنیم این باعث شد پسرم خیلی جلوتر از ما حرکت کند. وقتی از یک کیلومتری با صحنه واژگونی خودرو پرادور بودیم. بلافاصله گفتم چه صحنه وحشناکی است. خدا به خانواده اش صبر برده و نزدیک و نزدیک تر شدیم. اکثریت ماشین ها کنار بزرگراه توقف کرده بودند. جمعیتی بسیاری از دور دیده می شد. همه در حال تلاش و کمک بودند.

او ادامه داد: نزدیک خودرو که شدیم. دیدم بچه های من و دیگر اعضای اقوام هستند که از خودروی واژگون شده به کمک مردم بیرون آورده می شوند از ترس بیهوش شدم. وقتی چشمم را باز کردم دیدم همسرم درکنارم نشسته و دائم می گوید آرام باش. آرام باش.

بلند شدم و سراسیمه به سوی خودروی پسرم دویدم و این بار خودم زمین. همه کنار خیابان دراز کش بودند. صحنه وحشناکی بود تا ساعت 3.30 دقیقه نیمه شب آنجا بودیم. هیچ خبری از آمبولانس نشد. تازه پلیس هم نیامده بود. تنها یک سرباز وظیفه به محل حادثه آمده بود. البته راهداری بلافاصله به محل حادثه رسید و شروع به پاکسازی کرد.

مجبور شدیم بچه ها را ناله و ترس به بیمارستان انتفال دهیم. خدا را شکر همه زنده مانده بودند. ولی اسیب جدی به آن ها خورده بود. باور کنید اگر یک خودروی ضعیف تر بود پنج سرنشین مرده بودند. من نمی دانم تریلی در لاین سوم چه کار می کرد که بار موزائیک در آنجا خالی شده بود. آخرش هم نه دادگاه کمکی برایمان کرد نه پلیس.

حادثه دوم:

حسین رحمتی برادر یکی از بازماندگان یک تصادف وحشتناک در چالوس می گوید: سوم فروردین ماه بود. تصمیم گرفتیم به اتفاق پنج خانواده به شمال برویم. دو عمویم با خانواده، پدر و مادرم، پرادرم با خانواده و من نیز به همراه همسرم و خواهرزنم ساعت 11 شب راهی شمال شویم. بارها و بارها و هر ساله در هفته های اول به شمال می رفتیم. خاطره برایش تداعی می شود و می زند زیر گریه و نفسی تازه می کند.

او می گوید خیلی ترافیک بود حدود 5 ساعت در ترافیک مانده بودیم. ترافیک بعد از تونل کندوان روان تر شد. حدود 2 ساعتی بعداز تونل در راه بودیم. حسابی خسته شده بودیم و شادی می کردیم. حدود ساعت 6.30 دقیقه صبح شده بود. تقریباً 1 کیلومتری به چالوس باقی مانده بود. من جلوتر از همه در حال حرکت بودم. وقتی که دیدم ماشین برادرم با یک اتوبوس برخورد کرد. نفسم گرفتم. اتوبوس سرعتش خیلی بالا بود. البته سرعت ما هم بالا بود. یک لحظه دیدم اتوبوس خودروی برادرم را روی کف آسفالت می کشد تا این که ماشین به صخره های کناری جاده، کوبیده شد.

در این لحظه ماشین من هم به علت عدم تمرکزم به دیوارها از سمت جلو برخورد کرد. ترس در وجودم شعله ور شد. ناله می کردم و با وجود این که همسرم سرش شکسته بود و بچه هایم ناله می کردند به بیرون از خودرو آمدم. نگاهم باز به پشت سرم بود. ماشین برادرم کاملاً از یک سمت له شده بود.

در این هنگام هم پدر و مادر هم به پشت ماشین برادرم کوبیده بودند. قیامت بود. وحشناک ترین لحظه زندگی برای رخ داده بود نمی دانستم همسر و فرزندانم و خواهر زنم را کمک کنم یا این که به سراغ برادرم و خانواده اش بروم. نمی دانستم به پدر و مادرم برسم یا برادرم.

در این صحنه سه نفر از اعضای خانواده ام در جان کشته شدن. برادرم، همسرش و پسر 12 ساله همه در جا جان داده بودند. تنها دختر 4 ساله اش زنده مانده بود. پدرم و مادر نیز از ناحیه کتک و دست و پا دچار آسیب دیدگی شده بودند. از طرفی هم همسرم و خواهر غرق در خون بودند.

حسین می گوید: البته پلیس در کمتر از 3 دقیقه در محل حادثه حضور داشتند. آمبولانس ها به موقع رسید. همه گریان و ناله کنان بر سر و صورت می زدیم. برادرم، همسرش و پسرش در جا تمام کرده بودند من همان لحظه که دیدم فهمیدم.

با این حال عموهایم خیلی کمک مان کردند. باور کنید اگر آنها نبودند من از هم سکته می کردم. گرفتاری های بعد از تصادف وحشناک و وقت گیر است. از طرفی دنبال آمبولانس بیمارستان باید می رویدم و از سوی دنبال کارهای تحویل جنازه باید می‌رفتیم و...

حادثه سوم:

سعید رادمنشی می گوید: ما به اتفاق 3 خودرو از خانواده راهی شیراز بودیم. خواهرم با خانواده‌اش برادرم با خانواده و من نیز با 3 فرزندم و همسرم از پیش از سال نو تصمیم گرفتیم برای اولین با عید نوروز را به سفر برویم. هیجان داشتم و شاد بودیم. دقیقاً قبل از سال نو بود. حدود ساعت 10 صبح حرکت کردیم. تصمیم گرفته بودیم ابتدا به اصفهان برویم و سال تحویل را در آنجا آغاز کنیم و روز بعد از سال تحویل ساعت 6 صبح به سمت شیراز حرکت کنیم. حتی هتل هم رزور کرده بودیم و با برنامه در حال تدارک یک سفر خاطره انگیز بودیم.

او ادامه داد: ساعت 6 بعدازظهر به اصفهان رسیدیم. سال تحویل همه کنار هم بودیم دقیقاً ساعت 2 و 15 دقیقه و 11 ثانیه سال تحویل شد. خیلی به همه ما آن لحظه خوش گذشت. فردای آن روز ساعت 6 صبح به سمت شیراز حرکت کرده بودیم. چند ساعتی و در مسیرهای متفاوت ایستادیم و کلی شادی کردیم. حدود ساعت 8 شب بود. سه ساعتی به شیراز باقی مانده بود.

در این لحظه برادرم جلوتر بود. به یکباره یک کامیون رخ به رخ ماشین برادرم آمد. دیگر هیچ جزی نفهمیدم. دیدم بیمارستان هستم. دست و پام شکسته بود. هر چه فریاد می زدم که برادرم و همسرم و دیگران کجا هستند. کسی درست پاسخ نمی داد. احساس کردم که اتفاق وحشناکی رخ داده است.

راحله خواهر سعید با گریه و بغض می گوید: همه چیز خیلی خوب پیش رفته بود. سه ساعتی به شیراز باقی مانده بود. وقتی دیدم کامیون با ماشین مهران و سعید برخورد کرد. دنیا روی سرم خراب شد. برادرم مهران، همسرش و تنها فرزندش میشا در کجا تمام کرده بودند. سعید و همسرش غرق در خون بودند. اما بدتر از آن بود که دو فرزند سعید هم تا بیمارستان زنده بودند ولی نیمه های شب جان باختند.

راحله می گوید: راننده کامیون از بندرعباس آمده بود. کارشناسان نظر داشتند راننده کامیون خوابیده بود و مقصر اصلی کامیون شناخته شد. وقتی یاد شب سال تحویل می افتم. دلم می گیرد. نوروزمان عذاب بود. دنیا برای ما هم گریست. هرکسی فریاد می کرد. من دو مرتبه از حال رفتم. پلیس و آمپولانس هم آمدند ولی کار از کار گذشته بود.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 داود آجورلو

 

وبگردی