حقایق ناگفته ستاره محبوب از حضورش در استقلال
رکنا: هافبک تیم فوتبال استقلال مدعی است با شرایط عجیبی فصل پیش را به پایان برده است.
محسن کریمی در اقدامی غیرمنتظره با جراحی کتفش که در تیر ماه سال جاری انجام شد، خودش را از لیست تیم استقلال Esteghlal بیرون راند تا جا برای ورود یک بازیکن بزرگسال به لیست تیمش باز شود!
او در اینباره حقایقی را عنوان کرد تا مشخص شود ظرف این دو، سه سال با چه وضعیتی فوتبال بازی میکرده و چرا تصمیم گرفت کتفش را جراحی کند.
*مگر بعد از فصل بدون استراحت بدنسازیات را استارت نزدی تا با قدرت بدنی بالا به دوره بدنسازی تیم بیایی؟
قصدم همین بود ولی دیدم هر کاری میکنم، کتفم اجازه نمیدهد راحت فوتبال بازی کنم. قبل از آن با کادر پزشکی و فنی هم مشورت کردم و قرار شد با بدنسازی، خودم را برسانم ولی در بازی با نساجی باز هم همان اتفاقات قبل برایم تکرار شد.
* کدام اتفاقات؟! کتفت؟
بله باز هم کتفم دررفت.
* قبل از اینکه درباره جراحیات توضیح بدهی، بگو که چرا کتفت درمیرفت؟
این موضوع به حدود 4 سال پیش برمیگردد که من در جریان بازی جوانان استقلال به شدت زمین خوردم و کتفم آسیب دید. از آن زمان به بعد هرازگاهی کتفم از جا درمیرفت و گرچه دردناک بود ولی خودم یاد گرفته بودم که بلافاصله با دست آن را جا بیندازم. بعد که به بزرگسالان آمدم، در تنه به تنه شدن با بازیکنان محکم لیگ برتری این اتفاق بیشتر برایم تکرار شد و در نهایت طوری شد که همین فصل قبل حدود 30 بار وسط بازی کتفم دررفت و خودم آن را جا انداختم.
* پس چرا کسی متوجه نمیشد؟
چون دوربین روی من زوم نبود. شب قبل از بازی شهرآورد
2-4 (زمان سرمربیگری پرویز مظلومی) هم در خواب کتفم دررفته بود (خنده). یکمرتبه با درد از خواب بیدار شدم و متوجه این موضوع شدم که کتفم جابهجا شده و دوباره خودم آن را جا انداختم.
* اما تو مقابل التعاون بازی کردی و یک گل زیبا هم زدی.
اتفاقاً در همان بازی هم دو بار کتفم دررفت. برای بازی مقابل تیم سعودی خیلی انگیزه داشتم اما وقتی کتفم درمیرفت دستم مانند یک چیز اضافه از بدنم آویزان میشد. دردآور بود ولی به عشق استقلال تحملش میکردم.
* چرا زودتر جراحی نکردی؟ مثلاً فردای پایان بازی با العین و تمام شدن فصل؟
چون فکر کردم میشود با تقویت عضلات شانهای کتف را نگه داشت ولی در بازی با نساجی مازندران که اولین دیدار تدارکاتیمان بود، باز هم دررفت و این بار دردناکتر از قبل هم بود. این شد که با راهنمایی دکتر نوروزی جراحی کردم.
* الان و بعد از خروج اسمت از لیست از این تصمیم پشیمان نیستی؟ یا لااقل فکر نمیکنی اگر به جای 13 تیر، 13 خرداد این کار را میکردی، وضعیتت بهتر بود؟
اولاً که من فکر نمیکردم این فصل مرا از لیست زیر 23 سال بیرون بگذارند ولی متأسفانه اینگونه نشد. از طرفی هم باید این کار را میکردم و یک بار برای همیشه بهتر شد چون با آن وضعیت بازی کردن کیفیت فنیام را هم پایین میآورد. همزمان باید هم به فوتبال فکر میکردم هم به کتفم هم به بازیکنی که از روبهرو به سمتم میآمد و خلاصه که بهتر شد.
* قبل از این هم جراحی کرده بودی؟
هرگز. برای اولین بار بیهوشم کردند.
* تیغ هم به بدنت زدند یا جراحی از بیرون بود؟
خیر! فقط سه نقطه را سوراخ کردند تا دستگاه را به داخل بفرستند. دو تا جلوی کتف و یکی پشت. الان هم دویدنم را آغاز کردهام و فکر کنم تا اواسط شهریور راحت بتوانم تمریناتم را از سر بگیرم.
* با تیم تمرین خواهی کرد؟
بستگی به نظر کادر فنی استقلال دارد.
* در این مدت که هر روز اسمت را بین خط خوردههای لیست استقلال میدیدی، چه حالی داشتی؟
خب ناراحتکننده بود. من به خاطر استقلال جراحی کرده بودم و میخواستم با بدنی سالم در خدمت تیمم باشم. من با همین دست سال قبل 6 گل برای استقلال در جام حذفی (یک گل)، لیگ قهرمانان آسیا (یک گل) و لیگ برتر (4 گل با احتساب گلی که مقابل گسترش فولاد به ثمر رسید ولی سازمان لیگ آن را به نام مدافع حریف گل به خودی ثبت کرد) زدم. بهترین گلزن ما کاوه با 7 گل بود و من 3 گل کمتر از او زده بودم. تازه پست من فوروارد نوک نیست. در سه بازی هم 3 بازیکن حریف را اخراج کردم. دو بار در لیگ برابر صبا و گسترش فولاد و یک بار هم در دیدار با العین، حریف را 10 نفره کردم. اینکه دائم میگفتند اسم من از لیست بیرون میرود، ناراحتم میکرد. برای همین سکوت کرده بودم و با کسی حرف نمیزدم.
* گفتی العین! یاد بازی 6 بر یک امارات افتادم. آن شب تو به زمین رفتی که بعد از دو گل آنها، بازی را سر و سامان بدهی؟
من جای علی قربانی به زمین رفتم. برای اینکه یکی بزنیم و بازی 2 – یک شود. ما با آن نتیجه هم بالا میرفتیم ولی متأسفانه آن شب تلخ رقم خورد. آن شب بدترین اتفاق فوتبالی زندگی من و همه بچههای تیم رقم خورد.
* علیرضا منصوریان چطور راضیات کرد که از لیست بیرون گذاشته شوی؟
وقتی دیدم استقلال نیاز دارد که یک نفر را از لیستش بیرون بگذارد، تصمیم گرفتم این کمک را به تیمم بکنم. من از 8 سال پیش عضو تیمهای پایهاش بودم و خودم را جزو خانواده استقلال میدانم. اگر من به استقلال کمک نکنم چه کسی این کار را بکند؟
* روزی که برای فسخ موقت قرارداد رفتی با تو دوساله هم تمدید کردند؟!
بله! نیمی از صورتم خنده بود و نیمی حس گریه داشت.
* فکر میکنی به سرنوشت چشمی دچار شوی و یک سال بیرون بمانی؟
امیدوارم این اتفاق نیفتد. میخواهم هرچه زودتر برگردم و بازی کنم. تا خدا چه بخواهد.
* سال قبل از جام جهانی بدشانسی آوردی؟
من زمانی که به اردوی تیم ملی دعوت شدم (فصل پانزدهم) این مشکل را داشتم و وقتی موضوع را با کادر تیم ملی در میان گذاشتم، توصیه کردند که زودتر این مشکلم را برطرف کنم ولی خودم کمی دیر اقدام کردم.
* بگذریم! چرا استقلال اینقدر لیگ را بد آغاز میکند؟
ما سال قبل هم لیگ را بد شروع کردیم ولی در ادامه نایبقهرمان شدیم. کمی زمان لازم است تا به هماهنگی برسیم.
* اما پرسپولیس هم مثل شما فرصت داشت؟
آنها 3، 4 سال است با هم هستند و در حد سه، چهار بازیکن تغییرات داشتند ولی ما در این دو سال کلی بازیکن عوض کردیم و برای همین تا تیم به هماهنگی لازم برسد، زمان میبرد.
* در نبودت مهدی قائدی جای خالی تو را پر میکند؟
حضور چنین بازیکنانی برای هر تیمی نعمت است.
* ورود او به استقلال برایت زنگ خطر نبود؟
اگر اهل رقابت نبودم تا الان در استقلال دوام نمیآوردم. من زمان امیر قلعهنویی در حالی به ترکیب اصلی راه یافتم که تیم پر بود از بازیکنان نامی و بزرگ. اگر قائدی برای من زنگ خطر باشد که من فوتبالیست نیستم. او یک رقیب است و من هم برایش آرزوی موفقیت میکنم. اتفاقاً بودن این قبیل بازیکنان انگیزه مرا بیشتر میکند.
* توصیهای به او نداری؟
او تکنیکی است و فوتبال را خوب بازی میکند اما چیزی که برای قائدی خطرناک است، این است که بخواهد با این بدن به فوتبال ادامه دهد. او باید بدنش را تقویت کند و بداند در لیگ برتر بازیکنانی مانند او زود کیفیت خود را از دست میدهند.
* منصوریان در این مدت جویای احوالت بود؟
او از ارمنستان با من در ارتباط بود. خرمگاه هم همینطور.
* همان روزی که قراردادت را فسخ کردی، به تمرین رفتی و دقایقی با منصوریان تنها قدم زدی. به تو چه گفت؟
میگفت ناراحت نباش و زود برمیگردی و از این حرفها.
* کدام تیمها را مدعی قهرمانی میدانی؟
پرسپولیس و استقلال از تهران و هر دو نماینده اصفهان. باقی تیمها در حد قهرمانی نیستند.
* از یارگیری تیمت راضی بودی؟
بله. فکر میکنم بازیکنان خوبی به تیم اضافه شدند. البته من هم دوست دارم هرچه زودتر به تمرینات برسم و کنار آقامجتبی و سایر بزرگان تیم تمرین کنم.
* ظاهراً با مهدی رحمتی خیلی جور هستی؟
ما در طول فصل در اردوها هماتاق بودیم.
* از نظر اخلاقی به هم شبیه هستید؟
خیلی. یک بچه مسلمان تمامعیار که حسابی هم مذهبی است.
* برای بازگشتت به میادین نذر کردهای؟
نذر من، پدر و مادرم هستند. همین الان هم هردویشان را فرستادم مشهد. دوست دارم خدمتشان را بکنم و این برای من از هر چیزی مهمتر است. نذر کردم زودتر به فوتبال برگردم و آنها را خوشحال کنم. انشاءا... نیمفصل دوم برمیگردم و در شهرآورد برگشت تیم را همراهی میکنم ولی این بار یک محسن کریمی متفاوت را خواهید دید. محسن کریمی 100 درصد آماده و سرحال. به محض اینکه بتوانم با قدرت تمرین کنم، استارت میزنم. تنها چیزی که مرا خسته نمیکند، تلاش و تمرین است. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر