شعر "درد مجنون"

به گزارش رکنا ، دل‌نوشته‌ای نامنظم از گل خوشبختی را در ادامه بخوانید.

گرچه بر قلبش زدم صدباره نیش/ با این همه گناه از خودم سوال می‌کنم چرا من وگناه؟ عشق او تنها امید این دل است/ یاد او غالب بر این آب و گل است/ هر کجا گل هست پروانه هست/ گشته از یک جرعه گل پروانه مست/ آره تنهایی دردیه که دکترش باید بیاد/ غیبت کبری به پایان می‌رسد/ کربلا دیگر علمدار می‌رسد/ آتشی که مانده روشن از قدیم/ می‌شود خاموش آتش‌نشانش می‌رسد/ آقا درد مجنون دوا داشت درد من چی/ ماجرای کربلا تکرار شد/ دشتی پروانه اسیر خار شد/ ما مدافع گشته‌ایم در کربلا/ باز مجنون اسیر یار شد/ ولی می‌دونم درد عاشق چیه اما درد تنهایی معشوق چی معشوقی که ما گنهکارها انتظارش رو می‌کشیم برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.