داستانک "طلاق"

بچه‌ها در مسجد بازی می‌کردند. سر و صدای آنها بلند شده بود. خانومی با خشم اومد و گفت: ساکت! برید پیش مادرتون بشینید و دختری که مادرش طلاق گرفته بود گوشه‌ای نشست و نفهمید کجا بره....برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

فاطمه نوروزی/ 0939---8377

  • انتقاد ایمان معماریان از سیاست‌های مخفی‌کارانه سازمان حفاظت محیط زیست ایران