جوان 25 ساله ای که به اتهام شرارت، تخریب عمدی و نزاع های خیابانی با دستور قاضی Judge حسینی دستگیر شده است درحالی که آثار زخم های عمیق و بریدگی های زیادی روی اعضای بدنش خودنمایی می کرد درباره سرگذشت خود به کارشناس و مشاور اجتماعی کلانتری میرزا کوچک خان مشهد گفت: بعد از پایان تحصیلاتم در مقطع ابتدایی دیگر دوست نداشتم درس بخوانم چرا که با چند نفر از نوجوانان و جوانان محل زندگی ام دوست شده بودم و می خواستم همانند آن ها آزادانه به تفریح و خیابان گردی بپردازم. آن ها دور هم جمع می شدند و با مصرف مشروبات الکلی خودشان را به دیوانه بازی می زدند و در کوچه ها عربده کشی می کردند. من هم که دوست داشتم مانند آن ها رفتار کنم تا دیگران با دیدن من بترسند حدود دو ماه بعد از آغاز سال تحصیلی در مقطع اول راهنمایی ترک تحصیل کردم و به جمع همان دوستانم پیوستم. در همین روزها بود که پدرم با یک زن دیگر ازدواج کرد و همین موضوع به درگیری بین پدر و مادرم منجر شد. مادرم که دیگر امیدی به این زندگی نداشت در یک شیرینی فروشی مشغول به کار شد تا برای خودش درآمدی داشته باشد.
پدر و مادرم درگیر زندگی سرد و بی روح خودشان بودند و هیچ توجهی به من نداشتند من هم سعی می کردم بیشتر اوقات خودم را با همان دوستان بزرگ تر از خودم بگذرانم، 15 سال بیشتر نداشتم که بعد از مصرف مشروبات الکلی به استفاده از قرص های مخدر دار روی آوردم. طولی نکشید که بر اثر مصرف زیاد این گونه قرص ها دچار تشنج و بیماری های اعصاب و روان شدم. در این شرایط پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند و من مجبور بودم با نامادری ام زندگی کنم اما او مرا هیچ می انگاشت و اصلا کاری به کارم نداشت.
در واقع من در آن خانواده وجود نداشتم، به همین دلیل هر روز از مواد مخدر Drugs صنعتی استفاده می کردم چرا که دیگر خوردن تعداد زیادی قرص در یک روز هم نمی توانست مرا از خماری نجات بدهد. اولین بار به خاطر مصرف مشروبات الکلی دستگیر و به تحمل ضربات شلاق Whip محکوم شدم با وجود این احساس می کردم باید دیگران از من بترسند تا با خواسته هایم مخالفت نکنند. در همین روزها بود که عاشق دختر عمه ام شدم و برای این که عشقم را به او ثابت کنم با چاقو نیمی از صورتم را بریدم و سینه ام را با تیغه چاقو خط خطی کردم. با آن که خون از صورت و سینه ام بیرون می زد ولی برای درمان به مرکز درمانی نرفتم تا ثابت کنم که این گونه دردها را تحمل می کنم ابتدا می خواستم با مصرف بیشتر شیشه کمی از درد آن ها بکاهم اما در نهایت به ناچار در بیمارستان بستری شدم و پس از آن پزشکان مرا به مرکز روان پزشکی ابن سینا معرفی کردند با وجود این دختر عمه ام با فرد دیگری ازدواج کرد و من به شرارت هایم ادامه دادم .برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

پشت پرده درگیری عجیب برای تصاحب جعبه سیاه هواپیمای تهران-یاسوج

محاکمه پسر عاشق پیشه به خاطر 13سال مزاحمت شیطانی برای خانواده دختر مورد علاقه اش در تهران+ عکس

دختر مجردم باردار شد، او نمی دانست پدر بچه چه کسی است! + عکس

استاد دانشگاه دختر دانشجو را به خانه اش برد / او مرا دختر خیابانی کرد!

خواستگاری زن 50 ساله از رئیس جمهور + فیلم دیدنی

عکس های دیده نشده از لاشه هواپیما /عروسک دخترانه ای که صاحبش زیر برف ها مدفون است +تصاویر

سرنوشت شوم زن جوان در روز روشن + فیلم

بیمارستان نوزاد مرده‌ را اشتباهی تحویل‌مان داده است / بچه مان زنده است

پای فوتبالیست استقلال قطع شد + عکس

مینا 18 ساله با گلوله پسرخشمگین کشته شد

پشت پرده درآمدهای میلیونی سلبریتی‎های پر حاشیه در ایران

تجاوز 2 مرد شیطان صفت به زن شوهردار وقتی که شوهرش به ماموریت رفته بود

خودسری کردم و صیغه پسر مجرد شدم!

پسر همسایه زیر پایم نشست و پنهانی از شوهرم به خانه او می رفتم!

تجاوز وحشیانه به زن باردار در خواب + عکس

تجاوز به دختر دوست صمیمی پس از ربودن دختر از اتاق خوابش در شب میهمانی+ عکس

وبگردی