متهم در دفاع از خود گفت: «اتهام را به هیچ عنوان قبول ندارم چرا که تمام این حرف‌ها ساخته و پرداخته افکار دامادم است و همه اظهاراتش به خاطر توهماتش است.»
شامگاه 27 خرداد سال 93 مرد جوانی به اداره آگاهی تهران رفت و به پلیس گفت: پدرزنم با همدستی 3 مرد، مرا از مقابل در خانه‌‌ام در خیابان جمهوری تهران ربوده‌اند و پس از انتقال به خانه متروکه‌ای در کرج شکنجه‌ام کرده‌اند. ساعاتی بعد هم مرا به خیابان جمهوری بازگردانده و رهایم کردند، بعد از آن به سختی خودم را به بیمارستان رساندم و پس از بهبودی نسبی به اینجا آمدم تا شکایت کنم.در پی این شکایت «جاسم» -پدرزن 65 ساله- دستگیر و تحت بازجویی کارآگاهان قرار گرفت اما این مرد در تمام مراحل بازجویی ادعاهای دامادش را رد کرد و اظهار داشت: در زمان وقوع ماجرایی که دامادم ادعا می‌کند من در تهران حضور نداشتم.
پس از این اظهارات متهم که با قرار وثیقه آزاد بود صبح دیروز به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران فراخوانده شد تا در جلسه‌ای به ریاست قاضی اصغر عبداللهی محاکمه شود.در ابتدای جلسه دیروز نماینده دادستان کیفرخواست دادستانی را خواند بعد هم داماد جوان به عنوان شاکی به شرح ماجرای گروگانگیری پرداخت و به قضات گفت: روز حادثه صبح زود از خانه خارج شده بودم تا نان بخرم اما ناگهان 3 مرد جوان از یک خودروی سفیدرنگ پیاده شدند و مرا به زور سوار خودرویشان کردند من که از این اتفاق بشدت غافلگیر شده بودم ناگهان پدر زنم را داخل ماشین دیدم. آنها همان موقع چشمانم را بستند اما از زیر چشم‌بند دیدم که مرا به کرج می‌برند. بعد هم در یک مکان ناشناخته دست و پایم را بسته و شکنجه‌ام کردند و بالاخره پس از چند ساعت شکنجه مرا به محل زندگی‌ام برگردانده و همانجا رهایم کردند.
پس از اظهارات شاکی، پدرزنش در برابر قضات ایستاد تا از خودش دفاع کند.وی که به دلیل مشکلات جسمی به سختی روی پاهایش ایستاده بود به قضات دادگاه گفت: من اتهام را قبول ندارم. ضمن اینکه در روز آدم‌ربایی مورد ادعا من در تهران حضور نداشتم. ضمناً تأکید می‌کنم همه اظهارات او ناشی از توهم است. او 8 سال دامادم بود و در این مدت دخترم را به دلیل اعتیادی که داشت بشدت مورد آزار قرار می‌داد. حتی مخارج زندگی‌اش را هم تأمین نمی‌کرد و بارها تا حد مرگ دخترم را کتک زده بود تا اینکه دخترم چندی قبل از او جدا شد. حالا هم تأکید می‌کنم تمام اظهاراتش ساخته و پرداخته افکار پلیدش است چرا که من نمی‌توانستم با این وضعیت جسمی آدم‌ربایی کنم.پس از اظهارات متهم قضات شعبه چهارم دادگاه کیفری تهران وارد شور شدند و قرار است بزودی حکم‌شان را صادر کنند.