یکی از مصدومان حادثه Incident زلزله که به بیمارستان سینای تهران منتقل شده مردی سالخورده است. وقتی برای گزارش از حادثه دیدگان راهی بیمارستان شدم مطابق حوادثی از این دست با معضلی به نام حراست مواجهه شدم. گرفتن نامه از این‌جا و آن‌جا و سنگ قلاب کردن خبرنگاران در مواقع اضطرار از مصائبی است که همچنان به قوت خود باقی است با این حال خواندن حرف‌های مردی داغدار که همراه پدرهمسر مصدومش راهی تهران شده خالی از لطف نیست. احمد 28 ساله شغلش سفید‌کاری است. او همراه پدر همسر 85 ساله‌اش که دچار جراحت شده راهی تهران شده است.
از لحظه‌ای که زلزله اتفاق افتاد بگویید. کجا بودید و چه کسانی آسیب دیدند؟
منزل پدرزنم سر پل‌ذهاب بود و ما هم در نزدیکی او زندگی می‌کردیم. آن شب به اتفاق برادرم منزل پدرهمسرم دعوت بودیم. در پذیرایی نشسته بودیم که ابتدا یک پس لرزه آمد و بعد از 20دقیقه زلزله اصلی آمد. بچه‌ها در اتاق خواب بودند و همسرم بلافاصله سراغ آنها رفت. چندتایی از بچه‌ها به بیرون خانه فرار Escape کردند و چند نفر در راه‌پله بودند ولی خداروشکر به هیچکدام آسیبی نرسید. 
خواهر همسرم در راه پله بود که تکه‌ای از سیمان بالکن روی پایش افتاد و پایش به شدت آسیب دید. همسرم نیز به من پناه آورده بود که ناگهان آوار روی پایش ریخت. خودم سالم مانده‌بودم و به سختی آنها را از خانه بیرون بردم. لحظه‌ای گذشت متوجه شدم پدرزنم نیست. یادم افتاد به حیاط رفته بود و داخل سرویس بهداشتی است. سریع خودم را به او رساندم. پیرمرد مظلومانه جمع شده بود و روی سنگ افتاده بود. هر چه کمک خواستم کسی به کسی نبود. البته حق داشتند همه گرفتار خانواده خودشان بودند. سراغ جک ماشین رفتم و آنرا برداشتم و پدرزنم را از زیر آوار بیرون آوردم. خداروشکر نفس می‌کشید. نمی‌توانستم منتظر کمک بمانم. روی ماشینم یک لنگه در حیاط افتاده بود که با سختی زیاد آنرا برداشتم و هر سه مصدوم را با خودرو‌ام به بیمارستان شهدای سر پل Bridge ذهاب بردم. وقتی به بیمارستان رسیدم تعجب کردم چون انتظار نداشتم بیمارستان تازه ساز خراب شده باشد! پرسنل هم در بیمارستان کم بود و بنده‌های خدا نمی‌توانستند به همه مصدومان رسیدگی کنند به همین دلیل پرستارها خواستند مصدومان را به بیمارستانی در اسلام‌آباد غرب منتقل کنم. قبول کردم و به آنجا رفتم. جالب بود ساختمان تازه تأسیس آن بیمارستان هم خراب شده بود، ولی ساختمان قدیمی بیمارستان هنوز سالم بود! آن بیمارستان هم پاسخگو نبود به همین دلیل مجبور شدم آنها را به بیمارستان امام رضا در کرمانشاه ببرم. 
چه زمانی نیروهای کمکی رسیدند و به مصدومان و افراد زیر آوار کمک کردند؟
تا زمانیکه آنجا بودم خبری از نیروهای امداد نبود و خود مردم هر کاری برای نجات افراد لازم بود انجام می‌دادند. از آنجائیکه همراهانم حالشان خوب نبود، نمی‌توانستم منتظر کمک بمانم و با خودروی خودم مصدومانم را به بیمارستان بردم. ولی دلم طاقت نداشت و با آنهایی که سر پل ذهاب بودند تماس گرفتم و گفتند تا صبح نیروی کمکی نیامد و دم دمای صبح گروه امداد و... رسیدند. 
برای اینکه نیروهای امداد زودتر به محل برسند هیچ تلاشی انجام ندادید؟
چرا. همه فریاد می‌زدند و کمک می‌خواستند. حتی زمانیکه در بیمارستان اسلام آباد بودم اکثر مردم چراغ‌‌‌های تلفن همراهشان را روشن کرده بودند تا هلیکوپترهای امداد آنها را ببینند، ولی بی‌فایده بود. 
از نتیجه تلاشتان برای مداوای مصدومانتان بگویید. 
همسرم باردار بود به همین دلیل از اسلام آباد با اتوبوس امداد به بیمارستان امام رضای کرمانشاه منتقل شد، ولی خواهر و پدر همسرم را با همان خودروی شخصی‌ام به کرمانشاه بردم. پرسنل بیمارستان همسرم را بعد از مداوا مرخص کردند که به آنها گفتم چون باردار است اجازه دهید چند روزی در بیمارستان بماند چون جایی برای نگهداری او ندارم و چادر هم محل خوبی برای او نیست، اما موافقت نکردند و گفتند جا نداریم. به اجبار همسرم را به یکی از چادرها بردم که متأسفانه دوباره پایش عفونت کرد و مجبور شدم دوباره او را به بیمارستان صحرایی که در همان سر پل ذهاب زده بودند ببرم که خدا را شکر مداوا شد. اما دوباره به چادر بردم و فعلاً در همان چادر استراحت می‌کند. خواهر همسرم نیز در بیمارستان بیستون کرمانشاه بود، ولی به خاطر عفونت شدید به بیمارستان بعثت نیروی هوایی تهران اعزام شد. پدر همسرم نیز به خاطر آسیب شدیدی که به مهره‌های کمرش وارد شده بود به اجبار به تهران منتقل شد و حالا در بیمارستان سینا بستری است. 
منازل مسکونی‌تان ‌چقدر خسارت دیده است؟
کاملاً تخریب شده و اصلاً نمی‌شود آنجا زندگی کرد. 
دیگر اعضای خانواده‌تان کجا هستند؟
بچه‌هایم و همسرم که از بیمارستان مرخص شده است زیر چادر هستند و خودم نیز مجبور شدم برای رسیدگی به پدرزنم به تهران بیایم. 
از نحوه اعزام مصدومانتان به تهران بگویید؟ آیا هزینه‌ای پرداخت کردید؟
آنها را با هواپیما منتقل کردند و هزینه‌ای نگرفتند. 
اگر بیمارتان بعد از بهبودی مرخص شود جایی را برای نگهداری از او دارید؟
در تهران کسی را ندارم و در شهرستان نیز همه خانه‌هایمان خراب شده و قابل زندگی نیست. مجبورم او را زیر چادر ببرم مثل بقیه مصدومان. مگر تا آن زمان فکر سرپناهی برای ما باشند. 
در مدت زمانی که تهران بودید آیا مددکاری سراغتان آمد؟
صبح یک‌شنبه پدر همسرم به بیمارستان منتقل شد و سه‌شنبه صبح بود که یک نفر به عنوان مددکار آمد. 
از نحوه رسیدگی پرسنل بیمارستان سینا رضایت دارید؟
بله. آنها همه تلاششان را می‌کنند. 
از وضعیت روحی و جسمی خودتان بگویید. آیا برای اسکان شما تمهیداتی دیده شده است؟
خدارو شکر از نظر جسمی آسیبی ندیدم، اما از نظر روحی خیلی به هم ریخته‌ام. فعلاً در همین اتاق که بیمارم بستری است روی صندلی همراه استراحت می‌کنم. 
آیا وجه نقدی در خانه داشتید؟ توانستید آنرا پیدا کنید؟
حدود 5 میلیونی پول نقد داشتم که آنرا امانت به خواهر همسرم سپرده بودم، اما در آن شرایط امکان پیدا کردن آن وجود نداشت. آن زمان فقط فکر نجات اهل خانه بودم، اما اشتباه کردم باید در بانک می‌گذاشتم. 
پس زمانیکه به تهران آمدید وجه نقد همراهتان بود؟ در غیر اینصورت از گروه امداد پیش‌بینی شده بود که مقداری پول نقد در اختیارتان بگذارند؟
مرا با هواپیما منتقل کردند و هزینه‌ای نگرفتند اما باور کنید اگر شلوارم را از زیر آوار پیدا نکرده بودم الآن هیچ پول نقدی نداشتم که به تهران بیایم. با صدهزار تومان به تهران آمده‌ام و نتوانستم کارت‌های عابربانکم را نیز پیدا کنم. خیر کسی این سؤال را نکرد و پیگیر نبود. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

وقتی سر زده به خانه رفتم، زنم خواب بود ولی پسر غریبه ای در بالکن پنهان شده بود که ..!

15 ساله بودم که بیوه شدم! / از ناچاری به مرد میانسال بله گفتم و حالا..!

من دختری بودم که زن سوم رامین شدم اما..!

وقتی شب ها من خواب هستم زنم بیدار می شود و ..! / راز 5 ساله لو رفت

فاطمه را کسی می شناسید / من ساله 63 و در جنگ گم شدم + عکس دختر 3 ساله

شب وحشت در خراسان

145 نفر به خانه برنگشتند!

جدال با مرگ برای زندگی/روایت تصویری رکنا از فاجعه کرمانشاه

زلزله شدید در شهرهای مرزی ایران و آذربایجان / تبریز و اردبیل لرزید

فوری/زلزله در مغان و ریختن مردم به خیابان‌ها

زندگی زیر سقف مرگ!

گفتگو با مردی که 3 مصدوم زلزله را به 3 بیمارستان برد تا اینکه..!

فیلم لحظه برخورد شدید مامور پلیس با زلزله زده ها در سر پل ذهاب هنگام توزیع کالا

تجاوز وحشیانه مرد نانوا و دوستانش به دختر 8 ساله در روز تولدش+ عکس

فیلم لحظه هجوم مردم زلزله زده به خودروهای کمک رسان / به دنبال لقمه ای نان برای زن و فرزندان + ویدئو

فوری/ سانحه خطرناک برای قطار تهران- تبریز