خیابان خوابی زلزلهزدگان در دمای صفر درجه
رکنا: با عبور کشتهها از مرز 430 نفر همچنان بر آمار قربانیان اضافه میشود...
روز و شبشان با اندوه گره خورده است. نه داغ از دست دادن عزیزانشان که جراحتی بر دلهای زخم خوردهشان است را التیامی است و نه خانهای دارند که بتوانند زیر سقفش برای کسانشان سوگواری کنند. جا خوشکردهاند کنار ویرانههایی که روزگاری خانهشان بود و چشم دوختهاند به دستهایی که قرار است برای آباد کردن این ویرانهها به سویشان دراز شود. در شب و روزی که با اندوه گره خورده است فقط گریهنوزادی تازه رسیده میتواند برای لحظهای امید را میان این جمع غمزده زنده نگه دارد.
به گزارش فاطمه عرفانیان خبرنگار اعزامی ما از مناطق زلزله زده در شهرستان سر پل Bridge ذهاب و روستاهای اطراف آن، حکایت از این دارد که مردم آسیب دیده با کمبودهای زیادی از جمله چادر، پتو، مواد غذایی و بهداشتی مواجهه هستند. در حالی که بعضی از مغازههای شهر اجناس باقی مانده خود را رایگان در اختیار مردم آسیب دیده قرار میدهند، افراد سوداگری هم پیدا میشوند که با سوءاستفاده از این بحران اقلام مورد نیاز و ضروری مردم را مانند چادر و پتو به قیمتهای گزافی از 2 تا 3 برابر قیمت به مردم آسیب دیده میفروشند. مشاهدات عینی خبرنگار ما از روستاهای زلزله زده اطراف سر پل ذهاب نشان میدهد پس از گذشت دو روز از زلزله مرگبار هنوز خبری از نیروهای امدادی و کمکرسانی به اهالی روستاها نیست. اهالی روستاها که الان سرپناهی ندارند شبها در سرمای زیر صفر درجه در فضای باز بدون چادر و پتویی و وسایل گرمازایی شب را به صبح میرسانند. همه از مسئولان گلهمند هستند و حداقل چیزی که در این سرمای جانسوز درخواست دارند چادر و پتویی است که با آن سرمای کوهستان را تحمل کنند. روستای امام عباس یکی از روستاهای کوهستانی شهرستان سر پل ذهاب است.
این روستا با حدود 40 خانوار جمعیت به خاطر نزدیکی به کانون زمین لرزه خسارت زیادی دیده است به طوریکه تمامی خانههای قدیمی که با خشت و گل درست شدهاند به صورت کامل تخریب شده و خانههای نوساز هم همه نیمه آوار باقی ماندهاند. ساعت 16 دیروز وقتی وارد این روستا شدیم هنوز خبری از کمکهای امدادی نبود. علاوه بر کمکهای مردمی که در این روستا پخش میشد فقط خودروی بسیج جامعه پزشکی استان کرمانشاه داخل روستا دیده میشد که تعدادی از خواهران جامعه پزشکی در حال توزیع اقلام دارویی بین مردم آسیب دیده بودند. مردم این روستا دو شب را در سرمای شدید بدون داشتن هیچ چادر و پتویی به صبح رسانده بودند و در انتظار سومین شب سرد منطقه کوهستانی هستند که هنوز هم از پخش چادر و پتو از سوی امدادگران خبری نیست.
از زلزله جان سالم بدر بردیم امیدواریم از سرما نمیریم
برهان عزیزی یکی از اهالی روستا که خواهرش در این حادثه Incident به شدت آسیب دیده بود، گفت: پس از زلزله چشمان اهالی روستا منتظر کمکهای دولتی بود، اما تا الان هیچ کمکی به ما نشدهاست و فقط مقداری کمکهای مردمی به این روستا رسیده است. ما الان دو شب است که در سرما و بدون هیچ سرپناهی شب را صبح میکنیم. از روز حادثه فریاد زدیم که به ما فقط چادر و پتو برسانید تا زن و بچه ما از سرما نمیرند، اما کسی به فریاد ما نرسید. اهالی روستا همه سختیها را تحمل میکنند، اما سرما طاقت همه مخصوصاً بچه و سالخوردهها را بریده است. ما از زلزله جان سالم بدر بردیم و امیدواریم از سرما نمیریم.
امدادگران آمدند اما دریغ از یک سرم یا آمپول
مجموعه روستاهای کوی یک (مجید، محمود، حسن) که در حادثه زلزله به شدت آسیب دیدهاند وضعیت بهتری از روستاهای دیگر در رابطه با کمکرسانی ندارند. بعضی از خانههای این مجموعه روستا به تلی از خاک تبدیل شدهاند. در این روستا تعدادی چادرهای مسافرتی دیده میشود که توسط خود اهالی روستا تهیه شده است. آب آشامیدنی و نان هم در بعضی از قسمتهای این مجموعه روستایی پخش شده است، اما خبری از وعدههای غذایی نیست. مردم این روستاها هم از سرمای شدید کوهستان رنج میبرند و در انتظار رسیدن پتو و چادر هستند. در حالی که خبری از نیروهای امدادی در این روستا نیست، اما یک زوج پزشک مازندرانی برای کمک به مردم آسیب دیده این روستاها آمدهاند و در حال مداوای مردم هستند. به گفته یکی از اهالی روستا پس از حادثه نیروهای ارتش برای کمک به این روستا آمدند و در بیرون آوردن اجساد از زیر آوار و دفن آنها کمک کردند، اما تا الان خبری از نیروهای امدادی هلال احمر نیست و فقط یکبار هم که تعدادی امدادگر به روستا آمدند حتی یک آمپول و سرم هم با خودشان نیاورده بودند.
این مرد روستایی که خانوادهاش در این حادثه به شدت آسیب دیده بودند، گفت: فقط در یکی از محلهها 120 کشته از زیر آوار بیرون آوردیم و مجبور شدیم با بلدزر تعدادی قبر حفر کنیم و بعد هر چند نفر را در یک گور دفن کنیم. وی ادامه داد: خانه ما به شدت آسیب دیده است و قابل سکونت نیست و مردم این روستا شبهای سرد و سختی را تجربه میکنند و همه در انتظار کمک هستند.
مادری که با ایثار جانش طفل سهماههاش را از مرگ نجات داد
روستای تبانی از توابع بخش مرکزی شهرستان پل ذهاب است. خانه قدیمی این روستا کامل ویران شده است و از خانههای تازه ساخت هم فقط اسکلتی شکسته به جا مانده است.
مردم این روستاها همانند روستاهای دیگر به شدت با کمبود چادر و پتو روبهرو هستند. اینجا هم خبری از نیروهای امدادی نیست. مردم در سرمای شدید شب تا صبح را پای آتش سپری میکنند تا از سرما جان سالم بدر ببرند. یکی از اهالی روستا که در این حادثه همسر و دو فرزند خردسالش را از دست داده بود و فقط او و نوزاد سهماههاش در این حادثه نجات پیدا کرده بودند در حالی که اشک پهنای صورتش را پوشانده بود به خبر نگار ما گفت: لحظه حادثه همه در خانه بودیم. دخترم مبینا که کلاس سوم ابتدایی و شاگرد اول مدرسهشان بود به من گفت: بابا من در همین اتاق میخوابم. پسرم و همسر و نوزاد سه ماههام در اتاق دیگر بودند. وقتی از دخترم کمی دور شدم ناگهان خانه لرزید. آنقدر شدید خانه به لرزه افتاد که من به نقطه دیگری پرتاب شدم. دیگر چیزی نفهمیدم و فقط خانهام تلی از خاک شده بود.
همه جا تاریک شده بود و روستا به خاموشی رفته بود و فقط صدای آه و ناله کودکان و بزرگسالان به گوش میرسید. پس از این با کمک اهالی روستا جسد بیجان دخترم را از زیر آوار بیرون آوردم و بعد هم جسد پسرم. وقتی به جسد همسرم رسیدم دیدم او خودش را سپر نوزادش کرده است. به طوریکه آوار روی همسرم ریخته بود و نوزاد سه ماههام نجات پیدا کرده بود. الان من ماندهام و این نوزاد سهماهه. او شیرخوار است و علاوه بر مراقبت نیاز به شیر دارد. وی ادامه داد: مسئولان تا الان هیچ کمکی به ما نکردند و فقط افراد خیر به روستا آمدند و برای هر چند خانواده یک چادر دادند.
یکی دیگر از اهالی روستای تبانی گفت: ما در خانه نشسته بودیم که ناگهان ساعت 21:40 خانه به شدت لرزید. آنقدر شدید بود که مادرم از روی پلهها به داخل حیاط پرتاب شد. برادرم به سرعت فرار Escape کرد و من ماندم و خواهر کوچکم و پدر سالخوردهام. خانه به شدت تکان میخورد و چند بار ما را به زمین زد.
در همین حال صدای مادرم را میشنیدم که ما را صدا میزد و برادرم به مادرم میگفت آنها داخل خانه گیر افتادهاند. من فقط خدا را صدا میزدم که در یکی از تکانها من و پدر و خواهرم به بیرون پرتاب شدیم و اینگونه جان سالم بدر بردیم. لحظاتی بعد صدای فریاد و شیون از خانه همسایهها بلند شده بود و ما همراه تعدادی دیگر به کمک افراد گرفتار شده رفتیم و جسدها را از زیر آوار بیرون آوردیم.
خبری از کمکهای دولتی نیست
روستای ناوه فره تنها 20 دقیقه با شهرستان پل ذهاب فاصله دارد. زلزله روستای ناوه فره را به تلی از خاک تبدیل کرده است. شدت زلزله آنقدر شدید بوده که کوه اطراف روستا را شکافته است. این روستا با وجود نزدیکی به شهر هنوز تا عصر روز سهشنبه خبری از نیروهای امدادی و کمکهای دولتی نیست. خانههای کاه گلی که با چوب و گل ساخته شدهاند الان دیگر وجود خارجی ندارند و فقط ستونهایی از خانه نوساز باقیمانده است. سرما شبها در این روستای کوهستانی بیداد میکند و مردم آسیب دیده شبها را با آتش زدن چوبهای باقیمانده از خانه ویران به صبح میرسانند.
یکی از اهالی روستا گفت: من اهل این روستا هستم، اما در حال حاضر همراه خانوادهام در تهران زندگی میکنم. چند روز قبل از حادثه برای دیدن پدر و مادرم به روستا آمدم. شب حادثه در حال شام خوردن بودیم که خانه ما به لزره افتاد. خانه ما تازه ساخت بود و من 170 میلیون تومان برای ساخت آن هزینه کرده بودم، اما باز هم به شدت لرزید به طوریکه همه وحشتزده شدیم. سقف خانه ترک خورد و دیوارها فروریخت. داد و فریاد به آسمان بلند شده بود که به سرعت مادر و پدرم را به بیرون منتقل کردم. پس از این به کمک همسایهها رفتم.
خانه یکی از همسایهها قدیمی بود که متأسفانه همسر 30 ساله و پسر 14 سالهاش زیر آوار گرفتار شده بودند. ما فقط جنازه آنها را بیرون کشیدیم. روستا در تاریکی و وحشت به سر میبرد، اما خبری از نیروهای امدادی نشد. ما اهالی روستا خودمان کشتهها را از زیر آوار بیرون آوردیم و مصدومان را با خودروهای خودمان به بیمارستان رساندیم. الان که دو روز از حادثه گذشته است هنوز نیروهای امدادی به این روستا نیامدهاند. آنها حتی یک پتو و چادر هم برای این روستا نیاوردند.
ما با پول خودمان به شهرستان رفتیم و مواد غذایی و غیره خریدیم و در بین افراد روستا پخش کردیم. کسی نیست که به ما بگوید گرسنهای یا تشنهای. پس از حادثه یکی از اعضای شورای شهر احمدآباد مستوفی به نام پیمان فداکار از تهران به حساب من پول واریز میکند و من برای افراد روستا مواد غذایی میخرم. ما در این دو شب در سرما به سر بردیم و برای اینکه از سرما جان سالم بدر ببریم با چوبهای خانههای ویران شده آتش روشن میکنیم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:
پای زنی دیگر در میان بود! / شهرام با نوعروس 3 ماهه اش چه کرد!
مادری برای دختر سهماههاش در زلزله جان داد + عکس
ماجرای ناپدید شدن 20 کامیون امدادی هلالاحمر در جاده سرپل ذهاب + فیلم
٦ منطقه خطرناک تهران در زمان زلزله
پیام های عاشقانه زنم به مرد غریبه آتشم زد و ..!
پیمانکار بیمارستان تازه تاسیس اسلام آبادغرب دستگیر شد
اعتراف عجیب فرزاد 44 ساله به قرار شوم با دختر 27 ساله
محاکمه متخلفان مسکن مهر
تجاوز 2 پسر 17 ساله به دختر 16 ساله ای به نام عسل در پشت بام خانه
لیلا؛ مادری که پسرش را در زلزله گم کرده است / عکس بهمن 10 ساله
کودک ۶ ساله زنده از زیر آوار در سر پل ذهاب بیرون کشیده شد
فیلم تلخ از خودکشی مرد آبادانی که یک زن ثبت کرد + فیلم و عکس
دغدغه های دختران زلزله زده / داستان تلخ عکس های توییتری + عکس
اتفاق عجیبی که در دیدار رییس جمهور با زلزله زدگان افتاد + غیلم
فوری/ زلزله در بیرجند
خیابان خوابی زلزلهزدگان در دمای صفر درجه
سرقت بزرگ چمدان پر از جواهرات در قطار + عکس
فریادهای گمشده در روستاهای زلزله زده کرمانشاه / کسی به داد ما می رسد! + عکس
3 چالش مهم بهداشتی در شهر زلزله زده برای زنان و دختران + تصاویر
ارسال نظر