توصیه هایی برای پولدار شدن
اقتصادی رکنا: پدران بیپول فرزندانشان را به درس خواندن و پیدا کردن یک شغل خوب در یک شرکت یا کسبوکار موفق تشویق میکنند و پدران ثروتمند از فرزندان خود میخواهند که بهخوبی کار کنند تا سرمایه لازم برای خرید آن شرکت یا کسبوکار را به دست آورند.
به گزارش رکنا، نگاهی به بازار نشر ایران نشان میدهد که کتاب نویسنده دورگه آمریکایی – ژاپنی، همچنان جز پرفروشهای اقتصادی است. این سرمایهدار کارآفرین و تحلیلگر اقتصادی در کتاب معروف و پرفروش خود «پدر پولدار، پدر بیپول» دو طرز فکر و نگرشی که باعث ثروتمند شدن و فقیر ماندن میشود را تشریح میکند. برای آشنایی بیشتر با این کتاب با گسترش نیوز همراه باشید.
رابرتکیوساکی2
پدر پولدار، پدر بیپول بر اساس تجارت کودکی نویسنده نوشته شده است. رابرت کیوساکی باورهای اقتصادی پدر خودش و پدر بهترین دوستش را مقایسه میکند. در واقع او خود را فرزند دو پدر میداند و نگرشهای اقتصادی و شغلی آنها را کنار هم قرار میدهد. پدر خودش یک معلم باهوش است و عملکرد درخشانی در دانشگاه داشته و دکترا گرفته است بااینحال با فقر و تنگدستی زندگی میکند. پدر دیگرش حتی سیکل نگرفته اما یکی از ثروتمندان هاوایی بوده و برخلاف پدر اصلی هیچوقت در حال تقلا برای تنظیم دخلوخرج خانواده نبوده است و وقتی از دنیا میرود ثروتی افسانهای برای خانوادهاش بهجا میگذارد. کیوساکی در جایجای کتاب تکرار میکند که تقاوت اصلی افراد ثروتمند و فقیر در اعتقادات اقتصادی آنهاست. «استقلال مالی» محور بیشتر آثار موفق کیوساکی است. نویسنده به مخاطب خود میگوید که اگر نگرشهای مخرب خود را کنار بگذارید و نگرشهای درست اقتصادی را بپذیرید و به کار ببندید زندگی شما دیگر تلاش و تقلایی جانکاه برای امرارمعاش نخواهد بود. کیوساکی برای مخاطب عام مینویسند بنابراین زبان و سبک نگارش بسیار سادهای دارد بااینحال باید گفت که او را یک نظریهپرداز اقتصادی بزرگ میدانند. در ادامه به بعضی آموزههای او نگاهی میاندازیم.
تعادلی که خوب نیست
خانوادهای که کیوساکی در آن بزرگ شد شبیه خانواده طبقه متوسطی است که بیشتر افراد به آن تعلق دارند. به قول کیوساکی اعضای این خانوادهها بهسختی کار میکنند و سختکوشی را به فرزندان خود آموزش میدهند اما سواد مالی چندانی ندارند. رابرت از پدر خود سوال میکند چطور میتوانم ثروتمند شوم. و پدر جواب میدهد: «خوب درس بخوان، به یک دانشگاه خوب برو، یک شغل عالی پیدا کن و تا جایی که میتوانی پسانداز کن». اما توصیههای پدر دوستش کاملاً متفاوت است. پدر پولدار قبل از هر چیز میگوید که نباید اجازه داد مقدار بدهیهایت بیشتر از مقدار داراییهایت شود یا باهم برابر باشند. ثروتمندان دنبال دارایی بیشتر هستند. دارایی چیزی است که باعث میشود پول بیشتری به جیب شما وارد شود اما بدهی، جیبتان را خالی میکند. برای شروع اجازه دهید به نحوه پول خرج کردن یک فرد معمولی نگاهی بیندازیم. او به احتمال زیاد بخش زیادی از درآمدی که از یک شغل ثابت به دست میآورد را صرف اموری مثل غذا، پوشاک، سرگرمی و حملونقل میکند. متاسفانه او دارایی چندانی ندارد اما تا دلتان بخواهد بدهی دارد: اجاره خانه، انواع مالیات و عوارض قانونی، اقساط بانکی، اقساط خرید و ... کسی که ذهنیت ثروت آفرینی دارد بخش عمده درامد خود را صرف خرید داراییهای بیشتر میکند. در واقع او این راه را در پیش میگیرد که جلوی خروج پول از جیبش را بگیرد.
درآمد منفعل
بهبیاندیگر او با این کار برای خودش درآمد منفعل فراهم میکند. درآمد منفعلی به درآمدی گفته میشود که برای به دست آوردن آن مجبور نیستید وقت و زمان خود را به کسی بفروشید. بهعنوانمثال سرمایهگذاری در بازار سرمایه باعث میشود حتی در حین خواب هم درآمد داشته باشید. سرمایهگذاریهایی مثل خرید ارز، سهام، خرید اوراق قرضه و اوراق مشارکت، طلا و املاک مهمترین مصادیق درآمد منفعل هستند. در واقع برای به دست آوردن این نوع درآمد به حضور فیزیکی فرد نیاز نیست. پدر بیپول در شغل خوب بسیار موفق بود و در واقع درآمد بالایی هم داشت اما همیشه تحتفشار بود چون هیچوقت جرات نکرده بود روی داراییها سرمایهگذاری کند. بنابراین بدهیهای او بهمرور بیشتر و بیشتر میشد. کوتاهی در انجام این کار باعث میشود که فرد صرفاً به برابری هزینه و درآمد فکر کند. این گناه نابخشودنی باعث میشود که همیشه عقب بمانید چون دارایی باید همواره بیشتر از بدهی باشد. در این شرایط سختکوشی دیگر جواب نمیدهد و بیشتر افراد طبقه متوسط باوجودآنکه مسیر را بهدرستی و شرافتمندانه طی میکنند اما هیج وقت ثروتمند نمیشوند. به همین دلیل است که ثروتمندان ثروتمندتر میشوند. درآمدی که سرمایهگذاری منفعل آنها ایجاد میکند بسیار بیشتر از هزینههای آنان است. پدران بیپول بهسختی کار میکنند اما نگرش سمی و خطرناکشان جلوی پیشرفت آنها را میگیرد. تفاوت نگرشها به آنچه گفته شد محدود نمیشود. پدران بیپول فرزندانشان را به درس خواندن و پیدا کردن یک شغل خوب در یک شرکت یا کسبوکار موفق تشویق میکنند و پدران ثروتمند از فرزندان خود میخواهند که بهخوبی کار کنند تا سرمایه لازم برای خرید آن شرکت یا کسبوکار را به دست آورند. بهعنوان یک مثال دیگر پدر بیپول به خود میگوید دلیل ثروتمند نبودن من آن است که فرزندان زیادی دارم اما پدر ثروتمند میگوید چون بچهدار هستم پس باید ثروتمند شوم.
در ادامه به بعضی جملات زیبای این کتاب نگاهی میاندازیم.
پدر بیپول: من برای پول کار میکنم
پدر پولدار: پول برای من کار میکند
پدر بیپول: عشق به پول، ریشه همه شرارتها است
پدر پولدار: فقدان پول، ریشه همه شرارتها است
پدر بیپول: نمیتوانم از عهده مخارج برآیم
پدر پولدار: چگونه میتوانم از عهده مخارج برآیم و چهکاری باید انجام دهم تا بتوانم از عهده مخارج برآیم؟
پدر بیپول: من علاقهای به پول ندارم و هرگز ثروتمند نخواهم شد
پدر پولدار: پول قدرت است و من مرد ثروتمندی هستم
پدر بیپول: در مورد مسائل مالی بااحتیاط رفتار کن و از ریسک کردن بپرهیز
پدر پولدار: یاد بگیر که چگونه با پول ریسک کنی
پدر بیپول: به خاطر داشتن فرزند، نمیتوانم پولدار شوم
پدر پولدار: به خاطر فرزندانم باید پولدار شوم
پدر بیپول: تنها تحصیلات عالیه دانشگاهی، لازم است
پدر پولدار: برخورداری از دانش مالی بهاندازه تحصیلات دانشگاهی، اهمیت دارد
پدر بیپول: خوب درس بخوان تا یک شرکت خوب برای کار کردن پیدا کنی
پدر پولدار: خوب درس بخوان تا بتوانی یک شرکت خوب، ایجاد کنی
ارسال نظر