جان دی راکفلر، تاجر امریکایی در صنعت نفت بود که به او ثروتمندترین فرد امریکایی در طول تاریخ هم گفته می‌شود. او را حتی به‌عنوان ثروتمندترین فرد در تاریخ مدرن جهان هم می‌شناسند. او در سال ۱۸۳۹ به دنیا آمد و در سال ۱۹۳۷ هم از دنیا رفت و حالا در سال ۲۰۱۹، جمله‌ای از او در دل تاریخ ماندگار شده که برای روزهای سخت اوضاع هر کشوری و حتی حال هر کسی مصداق دارد. زمانی که امریکا درگیر بزرگترین رکود ممکن شده بود، وال‌استریت سقوط کرده و سیاستمداران دستپاچه نمی‌توانستند با مردم گفت‌وگو کنند و امید بدهند. راکفلر گفته بود:«روزهای زیادی هستند که بسیاری از آدم‌ها دلسرد و بی‌رمق می‌شوند. در ۹۳ سالی که از زندگی من گذشته، دل‌مردگی‌ها و افسردگی‌ها آمده‌اند و رفته‌اند اما کامیابی و خوشحالی همیشه برگشته و دوباره هم برخواهد گشت.» راکفلر ۵ سال بعد از آن هم زندگی کرد و قدرت گرفتن دوباره وال‌استریت را به چشم دید.

امریکا فقط یکی از کشورهای جهان است که چنین دوران رکود عجیب و غریبی را در اقتصاد خود تجربه کرده است. بسیاری از کشورها چنین روزهایی را از سرگذرانده‌اند و بسیاری از آنها مانند آرژانتین، برزیل و چین بعد از عبور از بحران رکود به اقتصادی نوظهور تبدیل شده‌اند. حالا تحلیل‌های جهانی نشان می‌دهد که ایران نیز در پیش روی خود دورانی از کاهش رشد اقتصادی و رکود را تجربه خواهد کرد؛ البته نه به سهمگینی رکودهای عجیب‌ وغریبی که از سر این کشورها طی یک قرن اخیر گذشته است. بر اساس آخرین پیش‌بینی صندوق بین‌المللی پول، رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۱۹، منفی ۳.۴ خواهد بود. صندوق همچنین از ادامه مشکل کسری بودجه دولت ایران در سال‌جاری خبر داد و انتظار دارد رقم کسری بودجه دولت در سال ۲۰۱۹ 4.2 درصد جی‌دی‌پی باشد.

استرالیا، کشوری که ۲۷ سال بدون رکود سر کرده است

آخرین باری که استرالیا رکود را در اقتصاد خود تجربه کرد، اتحاد شوروی هنوز حکومت می‌کرد. از نیمه دوم سال ۱۹۹۱، اقتصاد این کشور به ندرت دچار تنگنا شده و از بحران مالی جهانی و سایر شوک‌های شدید هم جان سالم به در برده است. رشد این کشور همواره رو به افزایش بوده و گزارش صندوق بین‌المللی پول هم نشان می‌دهد که به شکل حیرت‌انگیزی طی زمانی بیش از ربع قرن این کشور دچار رکود نشده است. هیچ کشور توسعه یافته‌ دیگری طی این دوره زمانی نتوانسته است در تنگنای رکود گرفتار نشود.

در این دوره اقتصاد غنی و سرشار از منابع استرالیا به‌خاطر افزایش سریع قیمت کالاها رونق چشمگیری پیدا کرده است. عمده این رونق هم به خاطر اشتیاق غیرمعمول چین برای خرید مواد خام بوده است. رجیو بیسواس، اقتصاددان IHS مارکت در حوزه آسیا و اقیانوسیه می‌گوید:«رکورد ۲۷ سال بدون رکود استرالیا همزمان با رشد عجیب و چشمگیر اقتصاد چین اتفاق افتاده است.»

البته با تمام این‌ها استرالیا چندان بیش از این نمی‌تواند به استخراج منابع از زمین و صادرات آنها دلخوش باشد و تکیه کند. رشد اقتصادی چین بعد از یک دوره سرعت بالا، بسیار آهسته شده و قیمت کالاها نیز از پیک آنها در چند سال گذشته پایین‌تر آمده است.

بر اساس گزارش سی‌ان‌ان‌مانی، اقتصاددانان می‌گویند که سرمایه‌گذاری در بخش عظیم معدن استرالیا افت کرده اما رشد در سایر حوزه‌ها مانند ساخت‌وساز و هزینه مصرف‌کننده باعث شده است که اوضاع استرالیایی‌ها کساد نشود.

بانک مرکزی این کشور هم نقش خود را بخوبی ایفا کرده و نرخ بهره را به پایین‌ترین سطح رسانده است. افت قیمت دلار استرالیا هم در بازه زمانی سال ۲۰۱۶، باعث شد صادرات به صورت رقابتی افزایش یابد و گردشگران بیشتری هم از آن‌ سوی دریاها به این کشور جذب شوند.

دولت نیز وظیفه خود را بخوبی انجام داده است، تنها در پایان سال ۲۰۱۶ رشد اقتصادی با افزایش چشمگیر سرمایه‌گذاری‌های عمومی و دولتی محقق شد.

برخلاف برخی از هشدارها درباره افزایش سطح بدهی، به نظر نمی‌رسد که اقتصاد استرالیا فعلاً دچار مشکل شود.

پائول دالس، اقتصاددان ارشد استرالیا و نیوزیلند در «کپیتال اکونومیکز» می‌گوید:«رکود طی چند سال آینده بعید به نظر می‌رسد؛ مگر اینکه اقتصاد در چین یا بازار مسکن در استرالیا سقوط کند.»

نشریه اکونومیست نیز دو ماه پیش، طرح جلد و موضوع اصلی یکی از شماره‌های خود را به اقتصاد استرالیا و درس‌هایی که باید کشورهای دیگر از این اقتصاد موفق یاد بگیرند، اختصاص داده بود. آن‌طور که اکونومیست روایت می‌کند، استرالیا را می‌توان اتوپیای اقتصاد جهان دانست. در این گزارش آمده بود:«اقتصاد استرالیا به شکل قابل اثباتی موفق‌ترین اقتصاد ثروتمند در جهان است. این کشور مدت 27 سال بدون هیچ بحران اقتصادی که رکوردی در میان کشورهای توسعه یافته محسوب می‌شود، به پیش رفته است. رشد تجمعی آن در طول این مدت سه برابر رشد اقتصادی آلمان و درآمد متوسط آن 4 برابر درآمد امریکا بوده است. بدهی‌های عمومی این کشور نیز 41 درصد نسبت به تولید ناخالص داخلی و کمتر از نصف بدهی عمومی انگلستان است. بعد از آخرین بحران در سال 1991، دولت وقت سیستم بازنشستگی و خدمات درمانی را اصلاح و طبقه متوسط را مجبور به پرداخت پول بیشتری از جیب خود کرد. نتیجه این شد که در حال حاضر هزینه دولتی که استرالیا برای این موارد رفاهی می‌پردازد، نصف میانگین کشورهای توسعه یافته در منطقه OECD است. مسأله قابل توجه تر، اشتیاق استرالیا برای مهاجران است. 29 درصد از ساکنان کنونی استرالیا، در کشوری دیگر متولد شده‌اند که دوبرابر نرخ مشابه این مؤلفه در امریکاست.»

رکود بزرگ امریکا و مشکل ارتباطاتی

پانچ، یک روزنامه نیجریه‌ای است. این روزنامه چند وقت پیش به مسأله رکود در آرژانتین و امریکا و برخی از اقدامات این دو کشور برای خلاصی از این وضعیت نوشته بود؛ وضعیتی که چیزی حدود ۹۰ سال پیش امریکا گرفتار آن شد، طی آن بورس وال‌استریت سقوط کرد و اوضاع آنقدر سهمگین شد که بسیاری از کشورهای جهان گرفتار آن شدند. ماجرا مربوط به بازه زمانی ۱۹۲۸ تا ۱۹۳۲ می‌شود. بعد از این اتفاق نیز در سال ۲۰۰۸ غبار رکود سراسر جهان را فراگرفت و حالا از این دو بازه تاریخی، به‌عنوان رکود بزرگ یاد می‌شود. بر اساس گزارش پانچ، یک مهارت بسیار مهم برای خروج از این رکود برای رهبران و مدیران، مهارت ارتباطاتی و توانایی آنها برای «فروختن امید» است، چرا که در شرایط نبود امید و بی‌اعتمادی، رکود اقتصادی عمیق‌تر خواهد شد. یکی از معروف‌ترین چهره‌های اقتصادی در امریکا، جان راکفلر است. او بعد از سقوط وال‌استریت گفت:«روزهای زیادی هستند که بسیاری از آدم‌ها دلسرد و بی‌رمق می‌شوند. در ۹۳ سالی که از زندگی من گذشته، دل‌مردگی‌ها و افسردگی‌ها آمده‌اند و رفته‌اند. اما کامیابی و موفقیت همیشه برگشته و دوباره هم برخواهد گشت.» با این حال در آن زمان، هربرت هوور رئیس جمهوری امریکا مهارت‌های ارتباطی چندانی نداشت. مجله پرولوگ از قول متخصصان ارتباطات می‌نویسد:«این رئیس جمهوری معمولاً با شکست او در مواجهه با رکود بزرگ به یاد آورده می‌شود. هوور یک فعال اصلاح‌طلب بود، اما هیچ مهارت سیاسی برای غالب کردن خودش و برنامه‌هایش بر کنگره و بر افکار عمومی نداشت. او یک مرد خجالتی بود و اطرافیانش که نتوانستند از هوور تصویر یک رهبر دلسوز را بسازند یا مانع از تصویر کردن او به‌عنوان یک فرد سرد و بی‌توجه شوند، مسئول همه مشکلات در اقتصاد امریکا بودند.»

رکود بزرگ آرژانتین و بحران بدهی

آرژانتین بین سال‌های ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۲ از بحرانی عمیق رنج می‌برد. بر اساس اطلاعات ویکی‌پدیا:«این رکود که از بحران مالی روسیه و برزیل شروع شد، باعث بیکاری، شورش، سقوط دولت، بحران بدهی خارجی، رشد ارزهای جایگزین و پایان نرخ ثابت ارز پزو به دلار امریکا شد. اقتصاد آرژانتین از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۲،

۲۸ درصد کوچک شد. ۵۰ درصد از آرژانتینی‌ها فقیر شدند و ۲۵ درصد هم در تنگدستی زندگی می‌کردند. در اعماق بحران در سال ۲۰۰۲، از هر ۱۰ کودک آرژانتینی ۷ کودک فقیر بود اما با وجود این در نیمه اول سال ۲۰۰۳، رشد تولید ناخالص داخلی برگشت. در حالی که برای اقتصاددانان و رسانه‌های تجاری شگفت‌آور بود، اقتصاد طی ۵ سال به طور میانگین سالانه ۹ درصد رشد کرد.»

بر اساس گزارش پانچ، از طریق بازسازی بدهی این کشور توانست از بحران بدهی خود خارج شود. در سال ۲۰۰۶، بیشتر بدهی‌های آژانس‌های چند جانبه پرداخت شده بود اما دارندگان اوراق قرضه تا سال ۲۰۱۶برای تسویه بدهی‌شان و پرداخت اوراق قرضه توسط دولت آرژانتین صبر کردند.اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید

ریحانه یاسینی