بهبود فرآیند توسعه در صنعت نفت ضروری است
رکنا: هماکنون در صنعت نفت، برای یک میدان هیدروکربوری، متولیان، کارفرمایان و تصمیمگیران مختلفی وجود دارد و عملا پیمانکاران با یک کارفرما و یک مدیریت واحد طرف نیستند، از این رو، پیشنهاد میشود برای هر میدان نفتی، یک مدیریت مناسب انتخاب شود، به طوری که صفر تا صد همه فعالیتهای مربوط به توسعه آن میدان تحت مدیریت، تصمیمگیری و کنترل آن مدیر باشد، البته تحت نظارت عالیه شرکت ملی نفت ایران.
رکنا اقتصادی: ایران یکی از معدود کشورهای جهان است که منابع و ذخایر عظیم نفت و گاز دارد و بر همین اساس، دنیا برای آینده امنیت انرژی خود، روی آن حساب ویژهای باز کرده است. این منابع به یک نسل محدود نمیشود و نسلهای آینده هم از این ذخایر خدادادی سهم دارند، از این رو نباید این ثروت ارزشمند را بیتوجه به آیندگان، در یک دوره زمانی محدود استفاده کرد و بر باد داد.
اصل بر آن است که این ثروت زیرزمینی را به ثروتهای روزمینی تبدیل کنند؛ یعنی با استفاده از درآمدهای حاصل از فروش نفت و گاز و فرآوردهها، در ایجاد و توسعه زیرساختهای صنعتی، کشاورزی و عمرانی، شرایط را برای بهبود اقتصادی و آبادانی کشور فراهم کرد.
وارد کردن مواد غذایی، میوه و کالاهای تجملی از کشورهای دیگر با استفاده از ارزهای نفتی، نشاندهنده دور افتادن از اهداف اصلی برنامههای کلا ن کشور در کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و رسیدن به خودکفایی است.
مدیران نبایستی همه منابع درآمدی حاصل از فروش نفت خام را در یک دوره زمانی مصرف کنند و باید نسلهای آینده را در نظر بگیرند و همه ثروت زیرزمینی را برای برطرف کردن نیاز کنونی کشور خرج نکنند.
با توجه به این که بر قطع وابستگی بودجه جاری کشور از نفت تأکید شده است، دولت باید بودجه جاری کشور را از راههایی همچون کسب درآمدهای مالیاتی تأمین کند و درآمد حاصل از فروش نفت و گاز را برای توسعه و آبادانی ایران اسلامی هزینه کند.
*ازدیاد برداشت یا توسعه اکتشاف
در این میان، در توسعه صنعت نفت با رویکرد تبدیل سرمایههای زیرزمینی به داراییهای روزمینی، شرکت ملی نفت ایران باید به جای گسترش فعالیتهای اکتشافی و تمرکز همه توان خود بر روی توسعه میدانهای جدید و بهویژه برداشت از میدانهای مستقل، بر روی طرحهای ازدیاد برداشت و افزایش ضریب بازیافت از میدانهای قدیمی و همچنین برای افزایش برداشت از میدانهای مشترک نفتی و گازی، سرمایهگذاری کند؛ مسئولان صنعت نفت کشورمان باید به سمتی حرکت کنند که طرحهای افزایش ضریب بازیافت را با روشها و تکنیکهای روزآمد مربوط به افزایش ضریب بازیافت و مهندسی مخزن اصلاح کنند.
نباید تصور کرد که با یک روش خاص میتوان طرح افزایش ضریب بازیافت را در همه میدانهای نفتی کشور اجرا کرد؛ با توجه به اینکه هر میدان نفتی، رفتار و ویژگیهای خاص خودش را دارد، مدیران و کارشناسان باید با شناسایی طرحهای «EOR» و «IOR» میدانهای مختلف و توسعه دانش مهندسی مخزن، طرح افزایش ضریب بازیافت متناسب بر هر میدان را در آن اجرا کنند؛ در عین حال، بکارگیری توان و سرمایه شرکتهای خارجی در صنعت نفت هم باید بر روی این بخش متمرکز شود.
*یک نسخه برای همه میادین!
نمیتوان با یک طرح ثابت، تولید ثانویه و افزایش ضریب بازیافت را در همه میدان های نفتی کشور اجرا کرد. باید برای تک تک میدانهای نفتی با توجه به خصوصیات آنها طرح تولید ثانویه و افزایش بازیافت تعریف و اجرا شود.
موضوع افزایش ضریب بازیافت باید همزمان در مجموعه طرحهای اولویتدار شرکت ملی نفت ایران در دستور کار قرار گیرد. همواره توسعه میدانهای مشترک، توسعه میدان گازی و نفتی پارس جنوبی و همچنین توسعه میدانهای مشترک غرب کارون، در اولویت ممتاز برنامههای توسعه وزارت نفت قرار داشته است، از این رو، چه خوب است که به جای برنامهریزی برای واگذاری میدانهای مستقل به شرکتهای خارجی، از این ظرفیت در توسعه میدانهای مشترک استفاده شود.
ساختارسازی صحیح و علمی، مدیریت توسعه، بهویژه در زمینههای مغزافزاری، نرمافزاری و نیز سختافزاری، توسعه سرمایهگذاری، دانش و فناوری همراه با ارتقا و توسعه منابع انسانی از مهمترین موضوعهایی است که باید به آنها توجه شود.
*اداره هر میدان با یک مدیر
تصمیمسازان، تصمیمگیران و مدیران صنعت نفت کشورمیتوانند با بکارگیری دانش روز، در راستای تحقق این هدف گام بردارند که برای هر میدان نفتی در کشور، یک مدیریت مناسب انتخاب شود، به طوری که صفر تا صد همه فعالیتهای مربوط به توسعه آن میدان تحت مدیریت و کنترل یک فرد باشد و البته این مدیران همواره تحت قوه عاقله و مدیریت عالیه شرکت ملی نفت ایران باشند. این خود به یکنواخت شدن روشهای اصلی و استفاده از تجربههای به دست آمده کمک میکند. در حقیقت درس آموختهها در اتخاذ تصمیمها به کار میآیند.
مدیران این میدانها، فعالیتهای اجرایی خود را به بخش خصوصی و مهندسان مشاور خصوصی واگذار کنند، در حالی که هماکنون مشهود است، برای یک میدان، متولیان، کارفرمایان و صاحب تصمیمهای گوناگونی وجود دارد و عملا پیمانکاران با یک کارفرما و یک مدیریت واحد طرف نیستند.
بر این اساس، مدیریت هر میدان نفتی باید برای ازدیاد برداشت، تولید ثانویه و افزایش ضریب بازیافت از میدان تحت مدیریت و راهبری خود، از همه ظرفیتهای مهندسی در کشور استفاده کند.
برای هر میدان نفتی، از همان آغاز توسعه باید طرح بازیافت ثانویه هم تعریف شود؛ همان طور که تأکید شد شرکت ملی نفت ایران باید برای هر میدان نفتی در کشور یک مدیر انتخاب کند و آن مدیر باید با استفاده از همه ظرفیتهای مهندسی مخزن در داخل و خارج از کشور، طرح تولید ثانویه و افزایش ضریب بازیافت آن میدان را اجرا و راهبری کند، به طوری که سرانجام دانش فنی منتقل و حتیالامکان بومی شود.
*حذف ساختارهای زاید
ممکن است این پرسش به اذهان خطور کند که که با واگذاری امور یک میدان هیدروکربوری به یک مدیر، ساختار دولتی در صنعت نفت گسترده و پیچیدهتر میشود؛ اما اگر این ساختار در چارچوب علمی، پویا و کارآمد بزرگ شود، ایرادی ندارد، کما اینکه واگذاری اجرای برنامه توسعه هر میدان به یک مدیر تحت نظر مدیریت عالیه شرکت ملی نفت ایران، خودش به بهبود ساختار موجود کمک میکند، ضمن اینکه این اقدام عملا ساختارهای زاید دولتی با عرض و طول بزرگ ستادی و کارفرماهای موازی را به سوی ادغام و کوچکسازی سوق میدهد و اجرای امور را به بخش خصوصی میسپارد.
از سوی دیگر باید توجه داشت که با پیادهسازی این ساختار مدیریتی در هر یک از میدانهای هیدروکربوری کشور، به تعدد شرکتهای متعدد کارفرمایی موجود و گسترده شدن مدیریتهای موازی منجر نمیشود، بلکه تصدیگری در طرحهای نفتی کشور گسترده میشود؛ برای ساماندهی به آن هم باید عملیات اجرایی در میدانهای نفتی را برون سپاری و به بخش خصوصی واگذار کرد که این امر، نتیجههای چشمگیری به دنبال خواهد داشت.
آیا توسعه یک میدان نفتی و درآمدی که از محل فروش نفت آن حاصل میشود، ارزش این را ندارد که یک گروه مهندسی قوی در طول عمر مخزن بر روی آن مدیریت کند؟ قطعا پاسخ به این سوال مثبت است، زیرا حقیقت این است که ارزش یک میدان نفتی به مراتب بیش از اینها است. ذخایر نفت و گاز به عنوان ثروت خدادادی زیرزمینی در کشور، به اندازهای گرانبهاست که مسئولان برای بهرهبرداری مناسب از آنها، باید از همه ظرفیتهای مهندسی، علمی، مالی و نیروی انسانی داخل کشور استفاده کنند.
نگران حجیم شدن دولت در صنعت نفت نباشیم؛ به جای آن باید مراقب بود تا دولت در نقاط دیگر گسترش پیدا نکند و بزرگ نشود؛ باز هم تأکید میکنم یک میدان نفتی به اندازهای ارزش دارد که باید با استفاده از تمام توان مهندسی مخزن آن را توسعه داد و از ثمرهای آن بهرهمند شد.
*نفت بدون تحریم
وضعیت کنونی صنعت نفت ایران را نباید بدون در نظر گرفتن تحریمهای اقتصادی ارزیابی کرد؛ با وجود فشار مجامع بینالمللی برای تنگتر کردن حلقه روابط اقتصادی ایران در سطح دنیا، مسئولان کشور و مدیران صنعت نفت، همه تلاش خود را برای توسعه طرحهای این صنعت به کار گرفتهاند؛ اما این به آن معنا نیست که با این تلاشها، صنعت نفت کشور به همه اهداف خود میرسد، از این رو، لازم است با تجمیع دانش و تجربههای مدیران و کارشناسان صنعت نفت در بخشهای مختلف و همچنین با تکیه بر توانمندیهای داخلی و ظرفیتهای خارجی، راهکارها و راهبردهای اثربخشی را برای اجرای طرحهای توسعه صنعت نفت در بستر محدودیتها و چالشهای موجود عملیاتی کرد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر