نیم‌ قرن پا به‌ پای زن زیباروی سینما +عکس

برگمن در 29 اوت 1915 در استکهلم سوئد به دنیا آمد. یعنی حالا که شما این گزارش را میخوانید، چند روزی از تولد 101سالگی او گذشته است. مادرش آلمانی و پدرش سوئدی بود. پس از تحصیل به بازیگری در سوئد مشغول شد؛ چیزی نگذشته بود که همه او را به عنوان بازیگری سرشناس در سوئد شناختند. برگمن با کارگردانان بزرگ جهان مانند ویکتور فلمینگ، آلفرد هیچکاک، جرج کیوکر، مایکل کورتیز، ژان رنوار، آناتول لیتواک، سیدنی لومت، پدرش اینگمار برگمان، روبرتو روسلینی و دیوید سلزنیک همکاری کرد.
به نظر می‌رسد برای این‌که بتوانیم نسبت استایل شخصی اینگرید برگمن با مد روزگار خودش را پیدا کنیم، باید به مناسبات مد در دهه‌های 1930 تا 1970 بپردازیم.

دهه 1930؛ در ستایش سبک‌های فمینیستی
در دهه 1930، برگمن در سن 15 تا 25سالگی بوده است؛ در این دوران، بسیاری از طراحان با نقد طراحی‌های قدیمی، سعی در حفظ سبک‌های فمینیستی داشتند. مد لباس‌های زنانه، از لباس‌های خشن مردانه تبدیل به لباس‌های مناسب زنانه شد. بالاتنه لباس‌ها با حاشیه از پایین‌تنه جدا شد و استفاده از لباس‌های شب تنگ در این دوران رواج یافت. بدن زنان شروع به تغییر شکل کرد و آن‌ها شروع کردند به لاغر و لاغرترشدن. مد لباس‌های زنانه کم کم به شکلی در آمد که امروزه لباس ورزشی نامیده می‌شوند .در این دهه برگمن با بازی در فیلم ‌های «The Count of the Monk's Bridge»، «موج‌شکن»، «خانواده سوئدی»، «Valborgsmässoafton»، «سمت آفتابی»، «میان‌پرده» (امریکایی و سوئدی)، «دلار»، «صورت یک زن»، «چهار همدم» و «تنها یک شب درخشید» نشان داد که در تک‌تک لباس‌هایش پیرو همین سبک‌ها در مد دهه 1930 است.

دهه 1940؛ همگام با جنگ، همرنگ با مد
در دهه 1940، برگمن 25 تا 35سال داشت. در این دهه بیشتر مزون‌های لباس زنانه در پاریس طی جنگ جهانی دوم تأسیس شده‌اند. افراد سبک‌گرا و به‌خصوص آزادی‌خواهان، از سبک‌های لباس زنان و مادران عرصه سیاست، الگو برمی‌داشتند. در آلمان نیز کمی از سبک‌های فرانسوی تبعیت شد. طی دوران سخت جنگ‌جهانی، تعداد لباس‌ها و طراحی آن‌ها کاهش یافت و لباس‌های شب، ساده‌تر شدند و از پارچه‌هایی دوخته شدند که در همه جای دنیا پیدا می‌شد. از سال 1940 به بعد، اجازه دوخت لباس با بیش از 4 متر پارچه برای پیراهن داده نمی‌شد، و بلوزها تنها با یک متر پارچه دوخته می‌شدند. در این دهه، شهر پاریس به آمریکایی‌ها اجازه داد تا از طراحان منحصر‌به‌فردش استفاده کنند. طی جنگ جهانی دوم، لباس‌های شب به‌سادگی دوخته می‌شد و شبیه لباس کار مردان بود. در سال 1944، لباس‌های سبک ورزشی کم‌کم رواج یافتند. طراحی لباس زنانه با مارک کریستین دیور هم در همین دهه و مشخصاً در فوریه 1947 آغاز شد. این کلکسیون لباس، متشکل از لباس‌هایی با نیم‌تنه‌های زیبا و دامن کامل بود که تمامی بدن را می‌پوشاند. پس از جنگ جهانی دوم، مجدداً استفاده فراوان از پارچه برای دوخت لباس رواج یافت. تمام آثار فوق‌العاده برگمن در این دهه اتفاق افتاد؛ کارهای شاخصی چون «کازابلانکا»، «طاق نصرت»، «دکتر جکیل و آقای هاید»، «زنگ‌های کلیسای مریم مقدس»، «بدنام»، «زنگ‌ها برای که به صدا درمی‌آیند» و ... .
استایل برگمن در «کازابلانکا» دقیقاً مطابق مد روز است اما در فیلم «دکتر جکیل و مستر هاید» لباس‌هایش چون مبتنی بر فیلمنامه بر اساس قدیم ساخته شده بود، بیشتر به مد 1930 نزدیک بود تا 1940 اما باز هم برگمن در این دهه نشان داد که پیرو مد است.

دهه 1950؛ طراحی متناسب با کاراکتر
در دهه 1950، برگمن 35 تا 45 سال سن داشت. در این دهه، مد بسیار پیشرفتهتر از دهههای 1920 و 1930 بود. زنان در این دوران حق کار، شرکت در انتخابات و رانندگی را تازه به دست آورده بودند و بروز و ظهور آنها از لباسهایی زیبا که با پارچههایی گران دوخته شده بود هم مشخص بود. در این دهه با بازگشت مد به سال‌های پیشین، تعدادی از طراحیهای قدیمی نیز مورد استفاده قرار گرفتند که در رسانه‌ها نیز رشد چشمگیری داشتند. برگمن، در فیلم «استرومبولی» به کارگردانی روبرتو موسیلینی درخشش شگفتی را تجربه کرد. او همچنین در این دهه در فیلمهایی همچون «اناستازیا»، «مهمانخانه»، «ششمین خوشبختی»، «بیملاحظه»، «النا و مردانش»، «ترس»، «سفر در ایتالیا»، «ژاندارک بر صلیب» و... نقش‌آفرینی کرد. اینگرید در فیلم «استرومبولی» از لباس‌های ساده استفاده کرد، که البته طراحی لباسش با داستان منطبق بود و کاملاً در لباس‌ها میشد شخصیت کارین را دید.

دهه 1960؛ تغییرات عمودیِ دامن در طول ده سال!
در دهه 60، انگرید 45 تا 55 سال سن داشت. تا دهه 1960، ایتالیا مرکز مد در جهان بود. در این دوره، مد لباس جوانان کاملاً مجزا از افراد مسن بود. در گذشته، عدم پیروی از مد بدان معنا بود که فرد پیر شده است، اما در دهه 1960 عدم پیروی از مد در واقع به معنی آزادی فردی بود. زنان در دهه 1960 شروع به پوشیدن لباسهایی به سبک دخترانه و بچهگانه کردند؛ آنها دامن‌هایی کوتاه می‌پوشیدند که در واقع شبیه به لباس‌های دهه 1920 بود. در آغاز این دهه، دامن‌ها تا روی غوزک پا بودند اما کمکم کوتاه‌تر و کوتاه‌تر شدند تا در سال 1965 به بالای زانو رسیدند. در این دهه در پوشش مردان تغییر چندانی ایجاد نشد. مهمترین تغییر در پوشش مردان در دهه 1960 وزن پارچه‌هایی بود که در دوخت لباس مورد استفاده قرار می‌گرفت. استفاده از پارچه و شیوه تولید یک دست لباس کاملاً متفاوت با دوران قبلی بود. لباس‌ها به شیوه‌ای دوخته شدند که وضع ظاهری بدن به صورت کاملاً طبیعی نمایان می‌شد. از سوی دیگر رواج شلوارهای جین در این دهه باعث شد که مدل لباس مردان دچار تغییرات کلی شود. مردان جوان از پیراهن‌های منحصر به خود با رنگ‌های شاد و تیشرت‌های جوانپسندانه استفاده می‌کردند. در این دوره، مردان چندان از کراوات استفاده نمی‌کردند. «دوباره خداحافظ»، «کولکا»، «دوست من»، «ملاقات»، «رولز-رویس زرد»، «استیمولانتیا (اپیزود: گردنبند)» و «گل کاکتوس» فیلم‌هایی بود، که برگمن در دهه 1960 در آنها نقش‌آفرینی کرد و تقریباً طراحی لباسهای او در این فیلمها پابهپای مد در طول دهه با تغییراتی همراه بود.


دهه 1970؛ دهه ایستایی مد و برگمن
در دهه 1970 برگمن 55 تا 65 سالش بود. در این دهه لباس در زنان چندان تغییر نکرد اما بیشترین تغییر در لباس مردان حاصل شد. در واقع پوشش مردان با تمامی سال‌های گذشته قرن بیستم متفاوت بود. در واقع پوشش مردان با مارک «پیر کاردین» متحول شد؛ پیراهن‌هایی با شانه‌هایی کوچک، آستین‌های تنگ، بدون کراوات، بدون جلیقه یا پیراهن‌های روپوش. در مجالس تشریفاتی که کمتر رسمی بودند، مردان از لباس‌هایی که هم زنان و هم مردان می‌پوشیدند، استفاده می‌کردند. در مواقع دیگر، طراحان از طرح‌های لباس رایج در دهه 1930 استفاده می‌کردند. لباس‌هایی با سبک قدیمی، جای خود را به تیشرت‌هایی با رنگ‌های شاد و یقه‌های هفت دادند. مردان برای پوشاندن گردن خود از گردن‌بند نیز استفاده می‌کردند. در این دهه برگمن با بازی در فیلمهای «Henri Langlois»، «قدمزدن در باران بهاری»، «از پرونده‌های اشتباه خانم باسیل فرانکویلر»، « قتل در قطار سریع‌السیر شرق»، «موضوعی از زمان» و «سونات پاییزی» به کار خود در سینما پایان داد. همانطور که این دهه را باید دهه ایستایی مد در زنان نامید، برگمن نیز تغییر چندانی در استایل خود نداد.


رد پای برگمن در تهران؛ یک استایل
سال 1348 بود که اینگرید برگمن به تهران آمد؛ در عکسهایی که میبینید یکی از مجلات پیش از انقلاب خبر از برگشت برگمن از تهران به پاریس را می‌دهد. مجله بعدی «چهلچراغ» است که 16 آبان 1394 با جلد و مطلبی درباره فمینیسم و برگمن منتشر شده است. این مجله در شماره 638 خود، برگمن را با پوشش زرهی روی جلد چاپ کرد اما انتخاب برگمن برای روی جلد با موضوع پرونده که ضد مرد بودن و فیمینیسم بود چندان همخوانی نداشت؛ او خوشگذرانتر از این حرفها بود که دم به تله این گفتمانها بدهد! درباره این موضوع دوست‌اش «آن تاد»، نوشته: «او دوست داشت هر نوشیدنی که زندگی به او تعارف می‌کند بنوشد».
یک رد پای دیگر برگمن را هم در ایران میتوان رصد کرد: نمایشنامهای از هاله مشتاقینیا چاپ شد به نام «اینگرید برگمن با بوی قرمه سبزی» که البته باز هم قصه ربط چندانی به خود شخصیت برگمن ندارد و فقط از محبوبیت این بازیگر سوئدی برای فروش کتاب استفاده شده است.



برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

وبگردی