محاکمه قاتلان پسران شیشه ای+عکس

به گزارش خبرنگار ما، علی 75ساله نهم مرداد 91 پسر معتادش را با دو ضربه چاقو در خانه اش در خیابان فروزش وحدت اسلامی کشت و با پلیس تماس گرفت. این مرد علت جنایت خانوادگی را رفتارهای بد پسر معتادش اعلام کرد و به خاطر کهولت سن یک هفته بعد از جنایت آزاد شد. پدر پسرکش دیروز-شنبه- در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی اصغرعبداللهی و با حضور دو قاضی مستشار پای میز محاکمه ایستاد.
در این جلسه علی که با وثیقه آزاد بود پشت تریبون دفاع ایستاد و گفت: پسرم20 سال معتاد بود.چند سال آخر که به دام مصرف شیشه افتاده بود حال و وضع خوبی نداشت. مدام دچار توهم می شد .چون در جوانی کاراته باز بود به هر دلیلی من و همسرم را کتک می زد. بارها او را به کمپ ترک اعتیاد بردم اما هر بار که از کمپ باز می گشت بار دیگر سراغ مصرف مواد می رفت. حتی برای درمان او را پیش یک پزشک فرانسوی بردم اما او هم گفت مغز پسرم تحت تاثیر مصرف شیشه کوچک شده و در صورت ترک مواد هم نمی تواند به زندگی عادی برگردد.
وی ادامه داد: از پسرم قطع امید کرده بودم که صبح نهم مرداد91 بار دیگر دچار توهم شد. او اره آهن بر را برداشت و به سمت من حمله کرد. من هم برای دفاع از خودم با کارد آشپزخانه دو ضربه به سینه اش زدم. وقتی پسرم غرق خون روی زمین افتاد با پلیس تماس گرفتم. من بعد از یک هفته بازداشت به دستور قاضی پرونده آزاد شدم.من واقعا قصد کشتن پسرم را نداشتم و حالا هم از هیات قضایی تقاضا دارم به خاطر کهولت سن در مجازاتم تخفیف قائل شوند.
در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد و حکم آزادی مرد سالخورده را صادر کرد.
قتل برادر شیشه ای
مرد میانسالی هم که برادر شیشه ای اش را کشته و رضایت اولیای دم را جلب کرده بود در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.
در ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند. وی گفت: حمیدرضا 45ساله اول آذر ماه سال 94 برادر 37ساله اش به نام علیرضا را در خانه پدری اش در خیابان 17 شهریور کشت. اکنون با توجه به رضایت بدون قید و شرط پدر قربانی طبق ماده 612 قانون مجازات اسلامی برای حمیدرضا تقاضای کیفر دارم.
سپس حمیدرضا پشت تریبون دفاع ایستاد و در تشریح جزییات ماجرا گفت: برادرم وقتی 17ساله بود به دام اعتیاد افتاد. تلاش های پدر و مادرم هم برای ترک او بی فایده بود. چند سال آخر برادرم شیشه مصرف می کرد و شبانه روز بیدار بود. او تحت تاثیر مصرف شیشه و بی خوابی، رفتارهای عجیبی از خودش نشان می داد. بیداری های مداوم او به تهدید جدی برای ما تبدیل شده بود. او عصبی بود و مدام به هر دلیل به من و خواهر و پدرم ناسزا می گفت و گاهی ما را کتک می زد. مادرم دوسال قبل به خاطر همین رفتارهای برادرم جان سپرد.
وی ادامه داد: آخرین بار وقتی برای سرکشی به خانه پدرم رفت بودم دیدم جمعیت زیادی مقابل در خانه تجمع کرده اند. برادرم با خواهرم درگیر بود و به او ناسزا می گفت. وارد خانه شدم و سعی کردم علیرضا را آرام کنم اما به سمت من حمله کرد. برادرم قوری آب جوش را بر سرم ریخت و با مشت به چشمم کوبید. من و برادر در پله ها با هم گلاویز شده بودیم که ناگهان به پایین سقوط کردیم. برادرم بی حال بود که من گلویش را گرفتم و فشار دادم وقتی به خودم آمدم که کار از کار گذشته بودم . با اورژانس تماس گرفتم اما برادرم جان سپرده بود.
این مرد در حالی که اشک می ریخت ادامه داد: من واقعا برادرم را دوست داشتم و برای نجات او از منجلاب اعتیاد دست به هر کاری زدم اما بی فایده بود. حالا از هیات قضایی تقاضای بخشش دارم.
در این بین پدر حمیدرضا که در دادگاه حضور داشت از روی صندلی برخاست و گفت: این پسرم همیشه عصای دستم بوده است. در یک سالی که او در زندان بود من برای گذراندن زندگی ام با مشکلات زیادی روبه رو شدم حالا تقاضا دارم تا قضات دادگاه حکم به آزادی پسرم بدهند.
در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد و با توجه به رضایت اولیای دم حمیدرضا را به یکسال زندان با احتساب روزهای بازداشت محکوم کرد. به این ترتیب قرار شد تا این مرد به زودی آزاد شود.