درگیری مرگبار 2 دوست صمیمی به خاطر کاپشن
رکنا: دو دوست صمیمی که تقریباً روزی نبود که با هم نباشند، به خاطر یک اشتباه کودکانه کارشان به جایی رسید که یکی از آنها سالهاست غزل خداحافظی را خوانده و دیگری نیز پشت میلههای زندان است.
با هم رفیق بودند و تقریباً روزی نبود که همدیگر را نبینند؛ دست بر قضا همکلاسی هم بودند و همیشه مسیر رفت و برگشت خانه تا مدرسه را با هم میرفتند و میآمدند.
چند ماهی میشد که کامران به کیان یک کاپشن فروخته بود و حالا پولش را میخواست؛ چند مرتبهای هم به کیان گفته بود که پول کاپشن را نیاز دارد و کیان نیز نه نگفته بود اما از کامران مهلت خواسته بود تا در اولین فرصتی که پول دستش میآید، وجه را بپردازد.
در یکی از روزهای سال 85 که کامران و کیان مسیر دبیرستان تا خانه را با هم برمیگشتند، باز هم موضوع فروش کاپشن و پولش به میان میآید؛ موضوعی که هر وقت مطرح میشد بدون مشاجره لفظی و ناراحتی این دو از هم پایان نمییافت. اما این بار قضیه قدری فرق میکرد چون کامران مصر بود پول کاپشن را بگیرد و کیان هم که کاپشن را به تن کرده بود، پول نداشت.
کار بالا گرفت؛ دو دوستی که با هم صمیمی بودند و تا چند دقیقه پیش خوش و خرم مسیر مدرسه تا خانه را برمیگشتند، یقه همدیگر را گرفتند؛ از آنجایی هم که در دعوا حلو خیرات نمیکنند، حسابی همدیگر را به باد مشت و لگد گرفتند.
در همین مشت و لگد انداختنها، یکی از ضربههای کامران به زیر شکم و بیضه کیان برخورد میکند و او از درد به خود میپیچد و دو ساعت بعد همه چیز تمام میشود؛ در عین ناباوری دوست صمیمی فوت میکند آن هم به خاطر یک کاپشن.
با وقوع این حادثه ، خانواده کیان شکایت میکنند و پرونده قتل در دادگاه کیفری استان به جریان میافتد؛ هر چند در ابتدا دادگاه حکم به قتل عمد و قصاص کامران داده بود اما در نهایت و پس از کش و قوسهای فراوان، او به قتل شبه عمد و پرداخت دیه محکوم میشود.
کامران که حالا 25 سال دارد و پدرش فلج است و خانوادهاش شامل چهار برادر و یک خواهر کم سن و سال زیر پوشش کمیتهامداد هستند، پشت میلههای زندان هدر رفتن روزگار با ارزش جوانی را به خاطر یک اشتباه کودکانه به نظاره نشسته است؛ اشتباهی که اگر به گذشته بازمیگشت شاید هیچ گاه آن را تکرار نمیکرد.
او که سه سال است حتی نتوانسته به واسطه مرخصی از زندان بیرون برود تا به خانواده و پدر مریضش سر بزند، این روزها حسابی نیازمند کمک خیرین و نیکوکاران است و پرونده او در ستاد مردمی دیه مطرح شده است تا با پرداخت بخشی از مبلغ دیه توسط ستاد و گذشت خانواده شاکی از بخش دیگری، بتواند از زندان بیرون بیاید و در روزهای باقی مانده از جوانی و عمرش، جبران کند.
خیرین و نیکوکاران میتوانند برای کمک به زندانیان نیازمند و محکومان جرائم مالی غیرعمد، کمکهای نقدی خود را به حساب 74/74 بانک ملت به نام ستاد مردمی رسیدگی به امور دیه و کمک به زندانیان نیازمند پرداخت کنند. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر