اعترافات ابلیس ماشین شیشه دودی

نخستین دختری که از این شیاد به پلیس شکایت کرده، دختری‌ست که کیف و دو گوشی موبایلش به سرقت رفته است. او در یکی از روزهای نخست بهمن بدنبال طرح شکایتی در کلانتری 139 مرزداران، با دستور بازپرس دادسرای ناحیه 2 تهران پیش روی تیمی از پلیس آگاهی قرار گرفت وی گفت: "روز سوم بهمن ماه و قبل از رفتن به کلاس زبان به همراه یکی از دوستانم به پاساژ تیراژه رفته بودیم؛ ساعت 4 عصر به قصد رفتن به کلاس از دوستم خداحافظی کرده و وقتی خواستم سوار تاکسی شوم یک پژو پرشیا سفید رنگ با شیشه‌های دودی دربرابرم توقف کرد. در طول مسیر راننده بدون مقدمه با نشان دادن یک کارت ملی به نام کوچک پاشا، به اصرار یک شماره تلفن همراه به من داد و خواست تا با او تماس بگیرم؛ به او گفتم که علاقه‌ای به این کار ندارم و شماره را از او نگرفتم و پس از رسیدن به مقابل ساختمان مؤسسه زبان از ماشین پیاده شده و به داخل مؤسسه رفتم. پس از پایان کلاس و در زمان خروج از ساختمان مؤسسه، در کمال تعجب متوجه شدم که همان جوان در آن سوی خیابان ایستاده است. او به من نزدیک شد و خواست تا سوار ماشین شوم؛ قصد سوار شدن به ماشین را نداشتم که او دست مرا گرفت و با طرح این ادعا که تنها قصد صحبت کردن با مرا دارد، به اصرار مرا سوار ماشین کرد. پس از قرار دادن کیف دستی‌ام روی صندلی عقب ماشین، شروع به صحبت کرد که پس از دقایقی به او گفتم که به هیچ‌عنوان قصد آشنایی با او را ندارم و در ادامه در اتوبان شهید همت از ماشین پیاده شدم؛ بعد از آن بود که متوجه شدم جوان راننده در لحظه قرار دادن کیف دستی‌ام در صندلی عقب اقدام به سرقت دو گوشی تلفن همراهم کرده است".

کارآگاهان در نخستین گام پاشای واقعی را پیدا کردند و مشخص شد که مدارک شناسایی وی در اواخر سال 92 و در داخل یک خودروی مسافرکش گم شده است. او در همان روز با مراجعه به مراجع قانونی و اداره ثبت احوال، گمشدن مدارک خود را گزارش کرده و به دریافت مدارک المثنی اقدام کرده است.

پاشای واقعی گفت: "در طول این مدت، چندین‌بار از سوی مراجع مختلف قضایی و انتظامی از من در خصوص فریب دختران جوان تحقیق شده که هر بار پس از ارائه مدارک قانونی اعلام گمشدن مدارک شناسایی و همچنین عدم شناسایی از سوی دختران، رفع اتهام شدم اما این موضوع تأثیر روانی بسیار بدی روی من و اعضای خانواده‌ام گذاشته است".

در جریان تحقیقات کارآگاهان برای شناسایی و دستگیری پاشای قلابی، زن جوانی با ادعای آزار و اذیت راننده یک پژو پرشیا سفید رنگ شیشه دودی به نام پاشا، خواهان اقدام پلیس آگاهی تهران شد.

این زن جوان به کارآگاهان گفت: چندی پیش و از طریق شبکه‌های اجتماعی با جوانی 30 ساله که خودش را "پاشا " معرفی می‌کرد، آشنا شدم؛ ابتدا با هم ارتباط مجازی و در ادامه تماس‌های تلفنی داشتیم. پس از مدتی ارتباط ما نزدیک‌تر شد. پاشا قسم می‌خورد که قصد ازدواج با مرا دارد؛ گریه می‌کرد و مدعی می‌شد مرا دوست دارد. تا اینکه یک روز به بهانه آشنایی با خانواده‌اش، مرا به خانه‌ای در منطقه پونک، خیابان ناطق نوری برد؛ در آنجا بود که با تهدید چاقو، همانند یک حیوان به جانم افتاد و ...؛ او با تهدید انتشار فیلم و اینکه آبروی مرا پیش همه مردم و دوستانم خواهد برد، از من پول می‌گرفت و من نیز از ترس آبرویم شکایت نمی‌کردم تا اینکه سرانجام تصمیم به طرح شکایت گرفتم ".

با راهنمایی این دختر، مخفیگاه، جوان فریبکار شناسایی. وی روز 12بهمن ماه در خانه‌اش دستگیر و پژو پرشیا سفید رنگ شیشه دودی نیز از وی به دست آمد.

در زمان دستگیری "وحید"، جوان فریبکار و بررسی مخفیگاه وی، کارآگاهان متوجه شدند که در ورودی خانه وحید به گونه‌ای تغییر کرده که از داخل به هیچ‌عنوان باز نمی‌شود تا دختران امکان خروج از آن را نداشته باشد.

بررسی سوابق وحید نشان داد که وی از مجرمان سابقه‌دار است که پیش از این بارها به خاطر آدم‌ربایی، تهدید، اخاذی و تحصیل مال نامشروع، دستگیر و روانه زندان شده است.

وی در اعترافات اولیه گفت: "حدود 18 ماه پیش، یک کارت ملی در محدوده میدان صنعت پیدا کردم. با قرار دادن تصویر خود روی تصویر صاحب کارت ملی اقدام به جعل کارت ملی کرده و در واقع از آن زمان به بعد تغییر هویت داده و در همه جا خودم را به نام "پاشا. پ" معرفی می‌کردم؛ حتی خانه اجاره‌ای خودم را نیز به نام "پاشا. پ" اجاره کردم. وحید افزود: در این مدت به روش‌های مختلف ابتدا با زنان جوان دوست می‌شدم و اگر یکی از آنها با من دوست نمی‌شد در یک فرصت مناسب اقدام به سرقت گوشی‌های تلفن همراهش می‌کردم اما اگر موفق به جلب اعتماد طرف مقابل می‌شدم، به تدریج ارتباط خودم را با این افراد نزدیک می‌کردم و ...

بنابه این گزارش: پلیس در حال تحقیق است تا دخترانی را که در دام‌های سیاه این تبهکار افتاده‌اند، شناسایی کند.

فیلم گفت و گو با متهم 2 ساعت پس از انتشار این مطلب بر روی سایت قرار خواهد گرفت.