نیاز 50 میلیون تومانی برای بخشش قاتل پدرتنها+عکس

ساعت 20:30 دقیقه شامگاه 8 اسفند ماه سال 84 بود که ماموران پلیس در جریان کشته شدن مرد 60 ساله ای در خانه اش قرار گرفتند و خیلی زود تیم های پلیسی و بازپرس جنایی در صحنه جنایت که در شهر کرج بود حاضر شدند.
بررسی های ابتدایی نشان از آن داشت که عامل جنایت با مقتول درگیری خونینی داشته که قاتل پس از مجروح کردن مرد تنها در خانه اش وی را با ملحفه ای خفه کرده است و با توجه به افتادن چاقوی خونی و پیچ گوشتی در کنار گاوصندوق فرضیه قتل برای سرقت در دستور کار ماموران جنایی قرار گرفت.
بدین ترتیب تجسس های پلیسی برای دستگیری عامل جنایت از سوی بازپرس شعبه 17 دادسرای کرج کلید زده شد و فردای روز جنایت زن جوانی با مراجعه به پلیس سرنخی مهمی را در اختیار ماموران قرار داد.
این زن که در همسایگی قتلگاه مرد تنها زندگی می کند به ماموران گفت: روز قبل جنایت با پسرم شهرام برای سرکشی به خانه مرد تنها رفتیم و فردای روز جنایت وقتی قصد شستن لباس سورمه ای رنگ پسرم را دشتم متوجه لکه های خون روی پیراهنش شدم و این در حالی است که رفتار پسرم نیز تغییر کرده است.
همین سرنخ کافی بود تا شهرام از سوی ماموران دستگیر شود و وی در ابتدا خود را بی گناه می دانست و سعی داشت با داستانسرایی، خود را بیگناه معرفی کند اما وقتی در تناقض گویی هایش گرفتار شد و در برابر پیراهن خونینش قرار گرفت لب به اعتراف گشود.
شهرام به ماموران گفت: بارها برای سرکشی به خانه مرد همسایه رفته بودم و در این مدت متوجه شدم که پول هایش را داخل گاوصندوق زیر تختش نگه می دارد و وسوسه شدم که پولهایش را به سرقت ببرم.
روز حادثه خانه مرد تنها را زیر نظر قرار دادم و زمانیکه وی از خانه شد از بالای دیوار وارد خانه اش شدم و با پیچ گوشتی سعی بر باز کردن در گاو صندوق را داشتم که ناگهان مرد همسایه وارد خانه شد و با دیدن من به سمت آشپزخانه رفت و با برداشتن چاقو به سمتم حمله کرد.
ابتدا با عصایی که در کنار تخت بود چند ضربه مقتول زدم که مرد تنها روی زمین افتاد و سپس با پیچ گوشتی ضربات دیگری به او وارد کردم و در حالیکه نیمه جان بود با ملحفه خفه اش کردم.
این قاتل جوان گفت: پس از قتل کلید گاوصندوق را از جیب پیرمرد برداشتم اما هرچه تلاش کردم تا در گاوصندوق را باز کنم بی فایده بود و سپس از خانه خارج شدم و چون لباسم خونی بود به ساختمان نیمه کاره ای که در نزدیکی خانه مان بود رفتم و لباس های مرد افغان را پوشیدم و به خانه رفتم.
شهرام پس از اعتراف و بازسازی صحنه جنایت روز 21 اسفند ماه سال 85 از سوی شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران به قصاص نفس - اعدام - محکوم شد و شعبه 11 دیوان عالی کشور این حکم را مورد تایید قرار داد و پرونده برای اجرای حکم به دادسرای امور جنایی تهران ارجاع شد.
در این مرحله واحد صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران برای رضایت گرفتن از خانواده مقتول وارد عمل شدند که اواخر سال 93 یکی از دخترها و پسرهای قربانی این پرونده با حضور در دادسرای رضایتشان را برای بخشیده شدن قاتل پدرشان اعلام کردند.
این رضایت ها در حالی بود که یکی دیگر از دخترهای مقتول خواستار قصاص قاتل پدرش بود اما با توجه به اینکه 2 تن از اعضای خانواده اش اعلام رضایت کرده بودند قادر به پرداخت مابقی دیه به خانواده اش نبور متهم بلاتکلیف در زندان ماند.
بدین ترتیب واحد صلح سازش برای گرفتن رضایت بخشش از تنها شاکی این پرونده دست به کار شدند و در آخر این دختر قربانی حاضر به رضایت با شرط 50 میلیون تومانی شد.
بنا به این گزارش، واحد صلح سازش با توجه به اینکه خانواده شهرام قادر به پرداخت 50 میلیون تومان پول درخواستی نیستند خواست تا افراد خیر برای کمک و رهایی این قاتل جوان به دادسرای امور جنایی تهران مراجعه کنند.
برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.