سوختگی پلیس فداکار پلیس در صحنه خودسوزی مرد اصفهانی ! / فرشته ای که سوخت تا نجاتگر باشد !

به گزارش رکنا، این حادثه خردادماه امسال در شهر درچه از توابع خمینی‌شهر اصفهان رخ داد و باعث شد که مأمور فداکار پلیس از ناحیه دست و پا دچار سوختگی شود. ماجرا از این قرار بود که روز حادثه، فردی با پلیس 110شهر درچه تماس گرفت و گفت که مردی به‌دلیل اختلافاتی که با طلبکارانش دارد در داخل کارگاهی در این شهر قصد خودسوزی دارد. به‌دنبال این تماس، تیم گشت کلانتری متشکل از یک مأمور پلیس و یک سرباز وظیفه برای بررسی موضوع راهی محل حادثه شده و با دیدن دودی که از داخل کارگاه به هوا بلند شده بود، وارد آنجا شدند. آنها مردی را دیدند که یک چهارلیتری بنزین در دست داشت و تهدید می‌کرد که قصد دارد به زندگی‌اش پایان بدهد. مأمور پلیس با دیدن این صحنه به سمت مرد رفت و تلاش کرد با گفت‌وگو و دعوت به آرامش مرد عصبانی، او را از تصمیمی که گرفته بود منصرف کند.

مأمور وظیفه‌شناس چند دقیقه‌ای به گفت‌وگو با مرد عصبانی پرداخت اما ناگهان این مرد با عکس‌العملی سریع روی خودش بنزین ریخت و ثانیه‌ای بعد شعله‌ور شد. مامور فداکار پلیس با دیدن این صحنه به سمت مرد شعله‌ور پرید و او را روی زمین انداخت و تلاش کرد آتش را خاموش کند. همه این اتفاقات در چشم بر هم زدنی رخ داد و کسانی که شاهد ماجرا بودند هنوز در شوک بودند. مأمور فداکار پلیس بی‌توجه به اینکه لباس‌های خودش هم شعله‌ور شده بود در نهایت موفق شد آتش را خاموش کند و این در حالی بود که علاوه بر مرد عصبانی، خودش هم دچار سوختگی شده بود. به‌دنبال این حادثه و گزارش ماجرا به اورژانس، هر دو مصدوم به بیمارستان منتقل شدند. از جان گذشتگی مأمور پلیس باعث شد که مرد عصبانی از مرگ حتمی نجات پیدا کند اما این در حالی بود که دست‌ها و پاهای مأمور پلیس به‌شدت دچار سوختگی شده بود. شدت سوختگی به حدی بود که او چند روزی در بیمارستان بستری بود و حالا که از آنجا مرخص شده، باید در منزل روند درمانی خود را طی کند.

ماجرایی که آن روز در شهر درچه رخ داد، به خیر گذشت اما کمتر کسی از آن خبر داشت. تا اینکه از چند روز قبل و به‌دنبال تماس‌های مردمی با سامانه 197، مسئولان پلیس اصفهان نیز در جریان این حادثه قرار گرفتند. کسانی که با 197تماس گرفتند، مردمی بودند که شاهد از خودگذشتگی مأمور فداکار بوده و حالا با این سامانه تماس گرفته بودند تا از اقدام انساندوستانه مأمور فداکار تشکر کنند. به‌گفته رضا الوندی، رئیس بازرسی پلیس استان اصفهان، پس از این تماس‌ها، فرمانده انتظامی استان که در جریان ماجرا قرار گرفته بود از مأمور فداکار قدردانی و خاطرنشان کرد که پلیس به‌وجود چنین افرادی که جان خود را فدای امنیت مردم می‎کنند، افتخار می‌کند.

سفر 3روزه سارق با گروگان بی‌هوش

مجرم سابقه‌دار پس از بی‌هوش کردن راننده کامیون 3روز تمام، او را به همراه خود به این طرف و آن‌طرف کشاند تا اینکه دستگیر شد.

به‌گزارش همشهری، چند روز قبل زنی به اداره پلیس رفت و گفت: شوهرش را گروگان گرفته‌اند. وی توضیح داد: شوهرم راننده کامیون است و 3روز قبل گفت که قرار است یک محموله باری را به یکی از شهرهای شمالی کشور ببرد اما پس از آن هرچه با او تماس گرفتم جوابم را نداد. نگرانش شده بودم تا اینکه مرد ناشناسی با موبایل همسرم به من زنگ زد و گفت شوهرم در قائمشهر تصادف کرده و در بیمارستان بستری شده است. او مدعی بود که همکار شوهرم است و خواست برای درمان 3میلیون تومان به حسابش واریز کنم. اما من که نگران بودم با یکی از آشنایانم که در قائمشهر زندگی می‌کرد تماس گرفتم و از او خواستم خودش را به بیمارستان برساند.

او ساعتی با من تماس گرفت و گفت شوهرم در هیچ‌کدام از بیمارستان‌های آنجا بستری نیست و آنجا بود که احتمال دادم مرد ناشناس دروغ می‌گوید. زن جوان ادامه داد: وقتی مرد ناشناس مجددا با من تماس گرفت و درخواست پول کرد، به او گفتم از ماجرا خبر دارم و وی این بار گفت که شوهرم را گروگان گرفته است. او برای آزادی شوهرم درخواست پول کرد و گفت اگر به خواسته‌اش عمل نکنم، جان شوهرم را می‌گیرد. من هم تصمیم گرفتم پلیس را در جریان قرار بدهم. با طرح این شکایت، مأموران پلیس به دستور قاضی محمد امین تقویان ،بازپرس شعبه هشتم دادسرای جنایی وارد عمل شدند و از زن جوان خواستند به بهانه تحویل پول با مرد گروگانگیر قرار بگذارد. زن جوان نیز نقش بازی کرده و با گروگانگیر در حوالی بزرگراه آزادگان قرار گذاشت که وقتی متهم سوار بر کامیون گروگان به آنجا آمد دستگیر شد. در ادامه مشخص شد که راننده کامیون داخل اتاقک کامیونش بیهوش افتاده که به بیمارستان انتقال یافت.

بازگشت به زندگی

متهم که چندین سابقه سرقت، ‌آدم‌ربایی و کلاهبرداری دارد در بازجویی‌ها به ربودن راننده‌کامیون و اخاذی از خانواده‌اش اعتراف کرد و گفت: مدتی قبل از زندان آزاد شدم و برای تامین هزینه‌های زندگی ام تصمیم گرفتم به بهانه حمل بار، راننده‌های کامیون را بی‌هوش کرده و اموالشان را سرقت کنم. وی ادامه داد: روز حادثه به یک گاراژ رفتم و مدعی شدم که قصد حمل یک‌بار به شهرستان آستارا را دارم. یکی از رانندگان کامیون همراهم آمد و به این تصورکه قرار است محموله‌ای را جا به جا کند. به این بهانه که بارم داخل سوله‌ای در نزدیکی بزرگراه آزادگان است همراهم آمد و من در بین راه یک آبمیوه مسموم که از قبل تعدادی قرص خواب آور داخل آن حل کرده بودم را به راننده دادم. او پس از نوشیدن آبمیوه مسموم، از هوش رفت و من او را به قسمت اتاقک کامیون انتقال دادم. وی ادامه داد: پس از آنکه اموالش را سرقت کرده و حسابش را خالی کردم، وسوسه اخاذی از خانواده‌اش به جانم افتاد اما فکرش را نمی‌کردم که همسر شاکی شکایت کند و دستم رو شود. وی ادامه داد: در مدت 3روز گروگان همراهم بود و من داخل ماشین می‌خوابیدم و مدام استرس این را داشتم که او به هوش بیاید. متهم پس از اعتراف به جرم خود، درحالی روانه زندان شد که مرد کامیون‌دار 3روز پس از بستری شدن در بیمارستان و درمان، به هوش آمد و از خطر مرگ نجات یافت. تحقیقات در این پرونده ادامه دارد.

وبگردی