آیا تار و مار دلالان ارز قیمت ها را کاهش می دهد؟

به گزارش رکنا، روز گذشته جانشین پلیس امنیت اقتصادی از دستگیری 31 نفر از سرشاخه های معاملات فردایی و شناسایی تعدادی از عناصر فعال در این بازار خبر داد. 14 خرداد ماه نیز سخنگو و معاون فرهنگی اجتماعی فرماندهی کل انتظامی جمهوری اسلامی از دستگیری 16سرشاخه اصلی و اخلالگر ارز فردایی و طلا خبر دادند.

معاملات فردایی طلا و ارز، غیرقانونی و قمارگونه است و پلیس امنیت اقتصادی در راستای اجرای مصوبه اخیر سران قوا مبنی بر غیر قانونی بودن این معاملات با عنایت به اینکه اخلالگران بازر ارز و طلا با ایجاد تقاضای کاذب و غیر واقعی نسبت به افزایش تقاضا و بالا بردن قیمت طلا و ارز اقدام می کردند، با اشراف اطلاعاتی نسبت به شناسایی مخلان بازار ارز فردایی و طلا اقدام و با هماهنگی قضائی و بانک مرکزی مجرمان را شناسایی و دستگیر می کند.

در این خصوص گفتگوی رکنا با علی اصغر سمیعی زفرقندی، کارشناس بازار ارز را بخوانید:

علی اصغر سمیعی زفرقندی

سمیعی در ابتدا با اشاره به اتفاق اخیر در بازار ارز و دستگیری دلالان ارز گفت: هم سن و سال های من یادشان هست حدود 40 - 50 سال پیش دست فروش ها و دوره گردهایی در کوچه پس کوچه های تهران می چرخیدند. یکی یخ می فروخت و می گفت: "یخیه، بلور، بار فتن دارم" و یکی می گفت: "بامیه سری فالی دهشاهی" و دیگری می گفت: "چینی بند می زنیم" و یا "چاقو، قیچی، قندشکن تیز می کنیم".

چه شد که دیگر این گونه کسبه را نمی بینیم؟ آیا برخوردهای دولتی و نیروی انتظامی و جریمه های سازمان تعزیرات باعث شد که آنها دست از کسب و کار خود بر دارند؟ آیا نصیحت ناصحان در رادیو و تلویزیون، یا ائمه جمعه و جماعت و واعظان بر منابر کسب و کار آن بندگان خدا را به تعطیلی کشاند؟ یا برای مثال کانون یخ فروشان دوره گرد اعلامیه ای صادر کرد؟

ظاهرا هیچ یک از این دلایل باعث بر افتادن نظام دوره گردی نشد و نمی توانست شود. تنها دلیل این است که آن اصناف فلسفه وجودی خود را از دست دادند. با آمدن یخچال های برقی دیگر کسی یخ نمی خرید. با آمدن ملامین و پیرکس دیگر به چینی بند زن احتیاج نبود. با آمدن اتومبیل بازار پالاندوزان تغییر کاربری داد. صنف درشگه چی خودش، خودش را تعطیل کرد. چرا که با پیشرفت تکنولوژی جایگزینی بهتر، سریع تر و راحت تر پدید آمد. با ساخته شدن خانه های جدید مجهز به حمام، استفاده از گرمابه رو به افول رفت و ده ها مثال دیگر که می توان در این راستا ذکر کرد.

آیا دستگیری ها باعث کنترل بازار و کاهش قیمت ها می شود؟

این کارشناس بازار ارز افزود: همه شنیدیم که نیروهای امنیتی و انتظامی وارد شدند و به دستگیری و تار و مار عده زیادی از دلالان ارز مبادرت کردند. صد البته کار نیروی انتظامی برخورد با قانون شکنان است و به آنها ایرادی وارد نیست، اما سوالی که به ذهن می آید این است که آیا این اولین و آخرین بار است که نیروهای امنیتی و انتظامی با واسطه های ارز برخورد می کنند؟

می دانیم و می دانند که جواب منفی است. آیا اصولا دستگیری ها، جریمه ها و فشارها باعث به سامان شدن بازارها یا کاهش قیمت ها می شود؟ اگر نه، پس پرسش دیگر این است که آیا اصولا شغل دلالی ارز مورد نیاز جامعه است یا نه؟ اگر مورد نیاز جامعه نیست، پس چرا وجود دارد؟ چرا هر چقدر آنها را دستگیر می کنند، تعهد می گیرند، جریمه می کنند و احیانا زندان می روند، با این که ده ها نفر دستگیر می شوند، ده ها نفر دیگر جای دیگر ظاهر می شوند؟

اگر بپذیریم این قشر هم برای جامعه لازم و بلکه سودمند است، پس چه باید کرد که از زیان های احتمالی آنها بکاهیم و از توانایی های آنها در راه خدمت به جامعه و رفاه مردم استفاده کنیم؟

چه باید کرد؟

سمیعی در آخر ضمن این که صرفا اعمال سیاست های حذفی و تنبیهی نمی تواند یک پدیده اجتماعی را ریشه کن کند، تصریح کرد: هدف توجیه قانون شکنی و یا دفاع از قانون گریزان نیست، ولی آیا نمی توان با سامان دادن به این حرفه و این قشر، با شناسایی آنها به عنوان بازو و یاور مبادلات ارزی، با شناسنامه دار و پالایش کردن آنها، صدور نوعی مجوز و پوشاندن فرم و لباس متحدالشکل و یا نصب آرم و علامتی مشخص و با آموزش و البته نظارت، خدمات آنان را در مسیری صحیح قرار داد؟

به نظر می رسد در این صورت است که وقتی راه برای فعالیت قانونی این صنف به آسانی هموار شود، دیگر هیچ توجیهی برای بی قانونی وجود نخواهد داشت.