حاشیه نشینی محیط زیست را نابود می کند / از تشدید فرونشست زمین تا افزایش آلودگی هوا

حاشیه نشینی پدیده ای است که با افزایش دشواری های معیشتی موجود در کشور تشدید می شود. بنابراین در سال های اخیر که شاهد افزایش فقر و مشکلات اقتصادی بوده ایم، طبیعتا آمار حاشیه نشینی نیز بیشتر شده است. این در حالی است که افزایش آمار حاشیه نشینی می تواند به تشدید معضلات زیست محیطی مقاصد حاشیه نشینی دامن بزند. از جمله این که افزایش آمار حاشیه نشینی، منجر به تشدید فرونشست زمین و رشد مصرف برق گاز و آلوده شدن بیشتر هوا می شود.

چرا حاشیه نشین ها دست به دزدی آب، برق و گاز می زنند؟

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، با وجود این که هیچ گاه آمار دقیق تعداد افراد حاشیه نشین در کشورمان اعلام نشده است، اما آن طور که حبیب خراسانی، معاون وقت شرکت بازآفرینی شهری در شهریور سال گذشته گفته است،  بر اساس سرشماری سال 95، جمعیت سکونتگاه های غیر رسمی کشور به 11 میلیون نفر می رسد. البته با توجه به تشدید مشکلات اقتصادی در سال های اخیر، به نظر می رسد که افراد ساکن در مناطق حاشیه ای شهرها در چند سال گذشته بیشتر شده باشد و نمی توان چندان به این آمار قدیمی درباره تعداد حاشیه نشین های موجود در ایران استناد کرد.

در این میان اما صرف نظر از آسیب های اجتماعی ناشی از رشد حاشیه نشینی در مناطق مختلف کشور، این پدیده آسیب های زیست محیطی فراوانی هم به همراه دارد که از جمله آن می توان به کاهش منابع آب زیرزمینی حاشیه شهر، تشدید فرونشست زمین و وارد شدن فشار بیشتر بر شبکه توزیع برق و گاز شهرهای بزرگ و در نتیجه مصرف بیشتر سوخت های فسیلی و به هم خوردن تعادل اکولوژیکی کلانشهرها اشاره کرد.

این نکته ای است که دکتر اردشیر گراوند، کارشناس علوم اجتماعی در گفت و گو با رکنا روی آن دست گذاشت و اظهار داشت: اساسا بروز پدیده خشکسالی و تشدید کم آبی به علت سوء مدیریت منابع آبی از جمله علل رشد حاشیه نشینی در ایران بوده است؛ چراکه وقتی مناطق مختلف کشور که با بحران آب مواجه می شوند، پتانسیل نگهداری از جمعیت را از دست می دهند و تداوم این روند در سال های اخیر منجر به افزایش مهاجرت از مناطق کم آب کشور به کلانشهرها شده است.

وی افزود: با توجه به این که دشواری های معیشتی و توان تهیه امکانات زندگی مناسب در کشورمان در سال های اخیر تشدید شده است، بنابراین بخش زیادی از کسانی که به کلانشهرها مهاجرت می کنند، در مناطق حاشیه ای مستقر می شوند. در چنین شرایطی افرادی که در حاشیه شهرها ساکن می شوند، نیاز به دریافت خدمات متفاوتی دارند که از جمله آن می توان به خدمات اولیه شامل آب، برق و گاز و خدمات ثانویه شامل معابر، مراکز آموزشی، درمانگاه و ... اشاره کرد.

این جامعه شناس ادامه داد: در این شرایط افرادی که به صورت اجباری به سکونتگاه های غیررسمی حاشیه شهرهای بزرگ پناه برده اند، ناچارند که امکانات اولیه مورد نیاز خود از جمله آب و برق و گاز را با استفاده از وارد کردن فشار بی رویه به منابع تامین کننده این امکانات تهیه کنند. در چنین وضعیتی نیز وقتی دستگاه های اجرایی نمی توانند امکانات اولیه را به صورت قانونی به حاشیه نشین ها ارائه کنند، ساکنان حاشیه شهرها مجبور می شوند که به دزدی آب، برق و گاز بپردازند.

معضل اساسی دولت در ارائه امکانات اولیه به حاشیه نشین ها

گراوند با تاکید بر این که معضلات زیست محیطی از جمله مهمترین دلایلی است که به رشد حاشیه نشینی در کلانشهرها دامن می زند، گفت: نه تنها مشکلات زیست محیطی از جمله عواملی است که منجر به افزایش آمار حاشیه نشینی در کشور می شود، بلکه رشد آمار حاشیه نشینی نیز به تشدید معضلات زیست محیطی در مقصدهای حاشیه نشینی دامن می زند. چون مقاصد حاشیه نشینی هیچ گاه از نظر ظرفیت های اکولوژیکی و زیرساخت های شهری آماده حضور جمعیت بالایی از حاشیه نشین ها نبوده اند و نمی توانند شرایط میزبانی جمعیت زیادی از افراد حاشیه نشین را داشته باشند.

این کارشناس علوم اجتماعی با بیان این که منظور از شرایط میزبانی، فراهم بودن زیرساخت های لازم برای ارائه خدمات آب، برق و گاز و امکانات ورزشی، آموزشی، بهداشتی و درمانی است، عنوان کرد: وقتی جمعیت زیادی از حاشیه نشین ها به سکونتگاه های غیررسمی اطراف کلانشهرها مراجعه می کنند، طبیعتا دولت نمی تواند تمام این امکانات را به سرعت در اختیار همه حاشیه نشین ها بگذارد و این مساله باعث می شود که افراد حاشیه نشین برای دریافت خدمات مورد نیاز خود، به امکانات موجود برای جوامع بومی فشار وارد کنند.

این جامعه شناس ادامه داد: وقتی فشار زیادی به خدمات مورد نیاز اقشار مختلف در حاشیه شهرها وارد می شود و دولت نمی تواند این خدمات را به تمام اقشار جامعه ارائه کند، این مساله منجر به بروز خلأ در ارائه امکانات اولیه و ثانویه مورد نیاز اقشار گوناگون ساکن در حاشیه شهرها می شود؛ موضوعی که نه تنها بروز اختلافات در میان جوامع محلی و حاشیه نشین های تازه وارد را به همراه دارد، بلکه سبب نارضایتی هر دو گروه از دولت می شود.

خالی شدن سفره های آب زیرزمینی با افزایش آمار حاشیه نشینی

نکته دیگری که باید به آن توجه داشت، این است که با توجه به عدم تامین مناسب آب مصرفی حاشیه نشینان، ساکنان حاشیه شهرها بعضا برای تامین بخشی از آب مورد نیاز خود اقدام به حفر چاه های غیرمجاز می کنند. همچنین با توجه به عدم تامین شغل مناسب برای حاشیه نشین ها، در برخی کلانشهرها شاهد آن هستیم که ساکنان سکونتگاه های غیرمجاز به ناچار روی زمین های کشاورزی افرادی فعالیت می کنند که با استفاده از چاه های غیرمجاز اقدام به آبیاری زمین های خود می کنند. تاثیر مستقیم هر دوی این اتفاقات نیز چیزی جز برداشت بیشتر آب از منابع زیرزمینی و در نتیجه تشدید فرونشست زمین به علت رشد آمار حاشیه نشینی نیست.

گراوند ضمن اشاره به این نکته تاکید کرد: بخش زیادی از مناطق کشور که هم اکنون به عنوان مقصد حاشیه نشینی شناخته می شود، از جمله تهران، کرج، اصفهان، اهواز و بندرعباس، به علت مواجه شدن با هجوم جمعیت حاشیه نشین بسیار در سال های اخیر، در حال حاضر با مشکل کمبود آب در سفره های زیرزمینی خود مواجه شده اند و همین مساله به تشدید روند فرونشست زمین در این شهرها دامن زده است.

این کارشناس علوم اجتماعی البته تشدید پدیده ریزگردها را نه از عوارض حاشیه نشینی، بلکه از عوامل زمینه ساز آن توصیف کرد و گفت: سوء مدیریت منابع آبی در دهه های گذشته منجر به خشک شدن بسیاری از تالاب های ایران شده است و همین مساله دشت های مختلف کشور را به منبعی برای ریزگردها تبدیل کرده است. ساکنان اطراف این دشت ها نیز در سال های اخیر با آسیب های ناشی از ریزگردها مواجه شده اند و همین مساله به زمینه ساز مهاجرت آنها از موطن خود و افزایش آمار حاشیه نشینی دامن زده است.

حاشیه نشینی چگونه به رشد مصرف برق و گاز و افزایش آلودگی هوا دامن می زند؟

نکته دیگری که گراوند به آن اشاره کرد، این است که با توجه به این که شرکت های توزیع برق شهرهای مختلف از نظر قانونی اجازه ندارند که برق مورد نیاز ساکنان سکونتگاه های غیرمجاز را تامین کنند، بنابراین حاشیه نشین ها برای تامین برق مورد نیاز خود ناچار به برق دزدی می شوند.

از نظر این کارشناس علوم اجتماعی، این مساله قطعا می تواند فشار زیادی را به شبکه توزیع برق شهرهای مقصد حاشیه نشینی وارد کند، چون ظرفیت مستقرشده برای تولید برق در هر منطقه، فقط بر مبنای جمعیت بومی آن منطقه شکل گرفته و هیچ گاه ظرفیت لازم برای تامین برق حاشیه نشین ها در این مناطق پیش بینی نشده است.

این جامعه شناس با اشاره به تشدید بحران کمبود برق در ایران در سال های اخیر گفت: با توجه به این که چند سالی است کلانشهرهای کشور با مشکل کمبود برق و خاموشی های ناشی از آن در فصول گرم و حتی فصول سرد سال مواجه شده اند، بنابراین افزایش آمار حاشیه نشینی در کلانشهرها می تواند به معضلات ناشی از کمبود برق دامن بزند و احتمال افزایش میزان خاموشی ها در شهرهای مقصد حاشیه نشینی را به همراه داشته باشد.

وی در ادامه تاکید کرد: با توجه به این که افزایش آمار حاشیه نشینی می تواند تعادل تولید و مصرف برق در مقاصد حاشیه نشینی را افزایش دهد، بنابراین مسئولان تولید برق در کلانشهرها ناچارند که برای تامین برق مورد نیاز حاشیه نشینان و فشاری که این افراد با برق دزدی به شبکه توزیع برق وارد می کنند، گاز بیشتری در نیروگاه ها مصرف کنند و همین مساله به افزایش میزان مصرف گاز و تشدید آلودگی هوا در کلانشهرها دامن می زند.

وجود 10 تا 14 میلیون حاشیه نشین در ایران

گراوند با بیان این که هم اکنون تعداد حاشیه نشینان در کشورمان بین 10 تا 14 میلیون نفر برآورد می شود، عنوان کرد: متاسفانه چند سالی است که مشکل حاشیه نشینی در ایران به جایی رسیده که حل آسیب های اجتماعی و زیست محیطی ناشی از آن برای دولت بسیار دشوار شده است. مهمترین علت بروز این مشکلات نیز آن است که دولت برای پی بردن به علت ایجاد این مسائل و یافتن راهکارهای موجود برای رفع آن، با مردم گفت و گو نکرده است و البته نخبگان جامعه نیز به خوبی نقش واسطه بین دستگاه های دولتی و مردم را ایفا نکرده اند.

این کارشناس علوم اجتماعی ادامه داد: متاسفانه هم اکنون واسطه مناسبی بین دستگاه های دولتی و حاشیه نشین ها وجود ندارد تا دستگاه اجرایی بتواند با استفاده از آن، به خوبی به مشکلات حاشیه نشین ها پی ببرد و برای حل آنها برنامه ریزی کند. به همین دلیل دولت باید هرچه زودتر، سیستم های گفت و گو و تسهیلگری را در تمام مناطق حاشیه نشینی ایران راه اندازی کند تا به کمک نخبگان جامعه و عموم مردم برای حل مشکلات حاشیه نشین ها برنامه ریزی کند.

وی در پایان تصریح کرد: تا زمانی که دستگاه اجرایی برای رفع مشکلات حاشیه نشینان از یک مسیر حرکت کند و ساکنان حاشیه شهرها نیز از مسیری دیگر حرکت کنند، شکاف بین دولت و ملت بخصوص در میان اقشار مستضعف جامعه و حاشیه نشینان بیشتر می شود و رفع مشکلات ساکنان حاشیه شهرها نیز دشوارتر می شود.