بروز سکته مغزی در ایران 1/5 برابر کل دنیا است/ هنوز در کشور تروم وکتومی نداریم / کمبود نیروی انسانی و تجهیزات امان متخصصان را بریده است

 دکتر احسان شریفی پور، دبیر انجمن سکته مغزی ایران، استاد دانشگاه شهید بهشتی و پزشک درمانگاه مرکزی بیمارستان شهدای تجریش، در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی رکنا به بیان معضلات و راه حل ها برای کاهش بحران سکته مغزی در ایران پرداخت.

به گفته او، سکته مغزی دومین علت شایع و فراگیر مردم و یکی از علل نخست ناتوانی در ایران است. طبق آمار های معتبر پژوهشگران و محققان، روند بروز سکته مغزی در کشور ما صعودی است. سن بروز سکته مغزی در ایران 10 سال از تمام جهان کمتر است؛ یعنی در جهان 70 سال و در ایران تنها 60 سال است. همچنین میزان بروز سکته مغزی در ایران 1/5 برابر کل دنیا است؛ یعنی هر سال حدود 150 نفر در هر 100 هزار نفر دچار سکته مغزی حاد می شوند.

شریفی پور گفت:« ما تا قبل از سال 1395 هیچ برنامه ای برای درمان سکته مغزی به صورت منسجم نداشتیم. خوشبختانه با همکاری سه گروه وزارت بهداشت، انجمن سکته مغزی ایران و اساتید نورولوژی دانشگاه های سراسر کشور برنامه ای به نام 724 برای درمان سکته ی مغزی حاد در ایران اجرایی شد. این برنامه بیماران سکته مغزی را در زمان طلایی 4/5 ساعت اول تحت پوشش خود قرار داد. در اورژانس ها نیز کدی تحت عنوان کد سما(سکته مغزی ایران) که با آن بلافاصله علائم مشکوک را شناسایی می کردند و به مراکز منتخبی که در آن زمان 50 مرکز بوده و الان به حدود 150 تا مرکز رسیده است، به سرعت منتقل می کردند. پس از آن بیماران به مکانی که به تازگی ایجاد شده و نام آن scu(واحد ویژه ی سکته ی مغزی) است، منتقل می شدند و این درمان حیاتی را می گرفتند که منجر به نجات جان تعداد زیادی از هموطنان عزیزمان شد.»

وی در ادامه اذعان داشت که این برنامه به حدی موفقیت آمیز بود که سازمان بهداشت جهانی و سازمان جهانی سکته مغزی، طبق گزارشات منتشر شده در سال 2021 ایران را در زمره گروه VERY GOOD یا بسیار خوب قرار دادند و جزو 10 کشور برتر دنیا در درمان سکته مغزی معرفی کردند.

معضلات از زمانی آغاز شد که در 3 سال اخیر پشتیبانی لازم و کافی از طرف وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برای این بیماری صورت نگرفته است.

وی همچنین از درمانی به نام «تروم وکتومی» یا کشیدن لخته خون از عروق مغزی بیماران یاد کرد که به جای نجات بیماران در زمان طلایی 4/5 ساعت، اجازه می دهد که بیماران بین 6 تا 24 ساعت به مراکز درمانی و بیمارستان ها منتقل شوند. با اعمال این نوع درمان بیماران باید در واحد های ویژه آنژیوگرافی که در مراکز منتخب کشور ایجاد می شود، نگهداری شوند. سپس به سرعت لخته خون جمع شده در شریان های مغزی آنها با روش های داخلی و عروقی به بیرون کشیده شود.

وی با ابراز تاسف اظهار کرد که این امر که فاز بعدی درمان در کشور بود هنوز عملی نشده است، چون حمایت کافی از این موضوع به عمل نیامده و به نحوی از دستور کار خارج شده است.

شریفی پور از وزارت بهداشت و درمان درخواست کرد که عجالتا هر گروهی که در این بخش سرکار است، به دلیل حیاتی و ملی بودن این موضوع به آن رسیدگی کند. بدین ترتیب پزشکان از ایمنی تمام جمعیت ایران اطمینان حاصل می کنند. برنامه های پزشکان و متخصصین در این زمینه در قالب یک شناسنامه برای مردم نوشته شد به وزارت بهداشت ابلاغ شد. این برنامه باید توسط وزارت بهداشت اعمال شود و از نظر تجهیزات، نیروی انسانی و همکاری پزشکان با یکدیگر این عملیات با موفقیت انجام شود تا آمار مرگ و میر در کشور کاهش یابد.

وی با ابراز امیدواری بار دیگر متذکر شد که از آنجایی که ایران یک بار توانسته به 10 کشور اول جهان در درمان سکته مغزی برسد، حتما دوباره می تواند با دریافت حمایت از طرف رسانه ها، افراد و مراجع ذی ربط و با همت پزشکان و پرستاران مغز و اعصاب به این رتبه برسد و درمان فاز جدید(تروم وکتومی) را به مردم ارائه دهد.

شریفی پور همچنین تصریح کرد:«تجهیزات و وسایلی که برای تروم وکتومی(کشیدن لخته خون از عروق مغزی) نیاز داریم که ساخت آنها یک افتخار ملی برای بسیاری از کشور ها محسوب می شود، توسط شرکت های چند ملیتی تولید می شوند. البته خوشبختانه کشور ایران توانسته است به ساخت برخی از این تجهیزات پزشکی نائل آید، اما کشور همچنان فاقد ابزار ها و دستگاه های اصلی است.» این دستگاه ها توسط شرکت های واسط وارد می شود. این مسئله باعث افزایش نجومی قیمت آنها می شود که در نتیجه آن کشور به تحریم، کاهش یا فقدان برخورداری از این ابزار می رسد.

معضل بعدی عدم روابط تجاری با کشور های توسعه یافته و چندملیتی است که تولیدکننده این ابزار ها هستند. این مسئله سبب شده است که پزشکان جهت به روزرسانی اطلاعات، تجارب و شرکت در همایش های مشترک با کشور های دیگر با محدودیت های فراوانی مواجه شوند. زیرا این امر یک کار تکنیکال است و امروزه تمام دنیا در این حوزه با هم کار می کنند و تجارب و یافته های علمی خود را با یکدیکر به اشتراک می گذارند. اما متاسفانه ایران از این چرخه عقب افتاده است. وی امید ورزید که خیلی سریع با هماهنگی هایی که از طرف جامعه ی علمی با هدف خدمت به مردم ایران صورت می گیرد، این برنامه با قدرت پیش بروند و روح تازه ای در آن دمیده شود. او تعهد داد که در این صورت و با هماهنگی و همکاری اساتید، بتواند ایران را مجددا در کمتر از یک سال در فهرست 10 کشور برتر دنیا قرار دهد.

وی جهت برنامه ریزی برای درمان سکته مغزی، کشور لهستان را الگو قرار داد و اظهار کرد که در لهستان مسئله سکته مغزی به قدری مهم بود که رئیس جمهور کشور آنها در کنار انجام وظایف خود، مسئولیت ریاست کمیته 724 را بر عهده گرفت. وی افزود:« اگر عالی ترین مقاماتی که قدرت اجرایی دارند در کمیته های مهم 724(کمیته درمان سکته مغزی حاد) و 247(کمیته درمان سمته قلبی حاد) سمت های مدیریتی داشته باشند، شانس اینکه مشکلات بیشتری رفع شود و تعداد بیشتری از مردم نجات پیدا کنند افزایش می یابد. درحالی که هرچه مقامات پایین تر مدیر باشند، کار پیش نمی رود؛ چرا که این کار نیاز به وسایل و تجهیزات، هماهنگی اورژانس، هماهنگی جاده و ترافیک شهری، امکانات خیرین و سخت افزار بیمارستانی دارد. بنابراین هرچقدر که مقامات بالاتر ریاست این امور را به دست گیرند، شانس نجات جان مردم بیشتر است.»

از نظر شریفی پور، اولین راهکار برای کاهش بحران سکته مغزی در ایران احیای کمیته های 724 و 247 است. وی همچنین اشاره کرد که مسئولین باید سعی کنند مشکلات عاجل جامعه پزشکی همچون کمبود ابزار و تجهیزات و گرانی آنها، بدهکاری بیمارستان ها و عدم توانایی آنها در پرداخت بدهی و خرید وسایل، عدم دسترسی دستگاه های آنژیوگرافی برای پوشش مردم را حل کنند. در مواردی هم دستگاه خریداری شده اما در اختیار افرادی قرار داده شده که با آنها کارهای خیلی پیش پا افتاده و غیرضروری انجام می دهند. اما الویت استفاده از این دستگاه ها با متخصصان سکته مغزی است که با مرگ و زندگی مردم سروکار دارد.

در ادامه شریفی پور به مبحث کمبود نیروی انسانی و ابزار و تجهیزات پزشکی اشاره کرد که در صورت تامین به موقع آنها کشور پیشرفت های بزرگی خواهد کرد. او همچنین به رسیدگی به امور و خواسته های پرستاران و گماشتن تعداد کافی پرستار ویژه برای تخت های مراکز درمانی اشاره کرد. وی این رسیدگی را مسبب افزودگی نیرو و علاقه آنها به کار و تامین مایحتاج زندگی آنان دانست.

او در پایان تاکید کرد که با توجه به اینکه بین 60 تا 70 درصد آمار مرگ و میر در کشور ما مربوط به سکته های مغزی و قلبی است، توجه زیاد رئیس جمهور و در صورت امکان ریاست خود او بر این موضوع، می تواند بر کاهش بحران ها و دستیابی به پیشرفت تاثیرگذار باشد. وی همچنین تعرفه های دریافتی پزشکان را ناعادلانه دانست و به پزشکیان افزایش تعرفه های ناچیز کادر درمان را یادآور شد. ایران با حل این معضلات از بسیاری از کشور های دنیا در درمان سکته مغزی پیشی خواهد گرفت.