مصلح میرزایی در گفت و گو با رکنا؛
خودکشی با شیب ملایم رو افزایش است / افراد موفق و مرفه در خودکشی مصون نیستند
اجتماعی رکنا : گفتمان خودکشی در جامعه جهانی زیاد شده است. انتظار اولیه این است که افرادی که با مشکلات شدید روبرو هستند، خودکشی کنند. اما این نظر درستی نیست. این حادثه برای افرادی که موفقیت بالایی دارند نیز اتفاق می افتد. حتی برای برخی افراد برجسته و مشهور. نمونه های بسیار آن را در هنرمندانی میبینید که شهرت جهانی یافتند. اما آیا خودکشی یا مرور این امکان برای رهایی از جهان، رابطه ای با جایگاه اجتماعی دارد؟
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، چرا اقشار مرفه و مطلع جامعه، تا این حد از خودکشی و میل به آن می گویند. چرا این موضوع در ادبیات قرن جدید پررنگ تر بوده است؟ مصلح میرزایی، روانشناس، در ارتباط با خودکشی، عوامل آن و دلیل این رویکرد در قشر مرفه و موفق جامعه با رکنا گفتگو کرد.
میرزایی گفت : اساسا ما از مسائل اجتماعی، درکی عقل سلیم داریم. این عقل سلیم همیشه با رویکردهای علمی یکسان نیست. خودکشی اساسا این طور نیست که آدم های موفق خودکشی نکنند. این طور نیست که تنها انسان های بیچاره خودکشی کنند. هر دو فرض اشتباه است. در واقع عامل خودکشی داشتن یا نداشتن، موفق بودن یا نبودن نیست. هرگاه که شرایط دشواری برای افراد پیش می اید و آنها کسی باشند که بتوانند به عنوان یک راه حل به خودکشی نگاه کنند، اقدام به ن محتمل تر می شود. این موقعیت می تواند برای همه اقشار جامعه یکسان باشد. بنابراین خودکشی، فکر خودکشی یا تمایل به آن مشروط به شرایطی است که دشواری های زندگی آن قدر زیاد بشود و آنها مردن را به زندگی ارجح بدانند.
خودکشی در جهان پیچیده می شود
وی افزود: موضوع شرایط بد موضوع مهمی است. زیرا که معلوم نیست شرایط بد برای هر فردی چه است؟ هر انسان مصائب خودش را دارد و آستانه تحمل خودش را دارد. این ربطی به جایگاه اجتماعی او یا امکاناتی ندارد که دارد. اگر شرایط آنقدر بد باشد که فرد مرگ را بر زندگی ارجح بداند، تصمیم به خودکشی می گیرد. متاسفانه ما نمی دانیم که شرایط بد از نظر هر فرد چه است؟ ما نمی دانیم هر کس چه استانه ای دارد؟ بنابراین با تمام تحقیقاتی که برای خودکشی انجام شده است، همچنان موضوع پیچیده است.
افراد موفق و مرفه در خودکشی مصون نیستند
این روانشناس بیان کرد : در دنیا خودکشی با عوامل خطر آن شناخته می شود. این برآمده از تحقیقات جامعه روانپزشکی، روانشناختی و نورولوژی است. انها به یک سری عوامل خطر رسیده اند. وقتی این عوامل را می بینیم متوجه می شویم که هیچ ارتباطی با مرفه یا موفق بودن افراد ندارد. یعنی افراد مرفه از خودکشی مصون نیستند.
عمده خودکشی ها ناگهانی رخ می دهد
وی در ادامه گفت: فرض اولیه عموم افراد این است که نباید افراد مرفه خودکشی کنند. چرا افراد موفق خودکشی می کنند؟ چرا که عوامل خطر خودکشی برای افراد جامعه بیشتر فقر، بیکاری و درگیری خانوادگی است. شاید از نظر عده ای خودکشی باید عامل روانی یا بیماری روانی داشته باشد. اما ممکن است افراد خارج از عوامل خطر هم خودکشی کنند یا به آن فکر کنند. این در مورد بسیاری از خودکشی هایی است که ناگهانی اتفاق می افتد.
افرادی که خودکشی معقول یا اعتراضی دارند
میرزایی بیان کرد : برخی از خودکشی ها به عنوان یک عمل منطقی اتفاق می افتد. ممکن است فردی به عنوان یک اعتراض اجتماعی خودکشی کند. این افراد نه به خاطر اختلال روانی و نه به خاطر یاس خودکشی می کنند. این اتفاق در زندگی کوچک و سطح شخصی هم هست. این افراد هم اعتراضات خود به زندگی را با نفی خود بیان میکنند. از آنجایی که زورشان به کلیت یا جامعه نمی رسد، آسیب را به خود وارد می کنند. در اینجا خودکشی نوعی بیان است. این موضوع هم به ذهنیت انسان ها مربوط است.
خودکشی و شکست در انسان های کمال گرا
وی اظهار داشت: برای آنکه به واقعیت خودکشی نزدیک شوید باید بگویم که خودکشی می تواند به خاطر شکست های زندگی باشد. این شکست ها می تواند به دلیل سوگ، فقدان و شکست اقتصادی باشد. این ویژه تر است برای انسان های کمال گرا. میزان افراد موفق هم در کمال گرا ها زیاد است. انسان های کمال گرا هم وقتی نیل به هدف پیدا نمی کنند، به خودکشی روی می آورند. اما ارتباط معناداری بین موفیقت یا عدم موفقیت با خودکشی نیست.
انسان فرصت نکرد با پیچیدگی عصر خود سازگار شود
این روانشناس، در رابطه با اینکه چرا تمایلات خودکشی در سطح جهان افزایش پیدا کرده است، گفت: آمار خودکشی ناکام کننده است. چرا با وجود این تلاش هایی که در جوامع می شود و هدف آنها کاهش آمار خودکشی است، خودکشی با شیبی ملایم رو به افزایش است. واقعیت این است که اگر تلاش های روانشناسی و روانپزشکی نبود آمار بسیار از این که هست بالاتر بود. دلیل این خیلی پیچیده است. از جنبه های مختلف قابل تحلیل است. شاید موضوع پیچیدگی زندگی انسان ها باشد. زندگی روزبروز پیچیده تر می شود. این پیچیدگی آمادگی بیشتری می طلبد تا انسان ها بتوانند از پس نیازها و شبه نیازهای زندگی بربیایند. انسان امروز به اندازه مشکلات انسان امروز آمادگی ندارد. چه در سطح فردی چه در سطح اجتماعی. این انسان را به ناتوانی و خستگی می رساند. انسان هایی که مسائل بیشتری دارند در خطر بیشتری قرار دارند. به عبارتی انسان فرصت نداشته است با جهانی که در ان زندگی می کند سازگار شود. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر