پرسرعت شدن دومینوی فقر در ایران / درآمد مرفهین در خطر !

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، اگر فرض را براین بگیریم که اعضای یک جامعه، اعضای یک اندام هستند، باید بپذیریم که آسیب و بیماری در هر عضو، سبب تضعیف دیگر اعضا و کل اندام می شود. بنابر این هر آسیب برای همه افراد جامعه است. فقیر یا غنی باشند. یا اینکه این فرض غلط است و مرفهین افرادی هستند که از آسیب و مصائب مربوط به فقر اقشار ضعیف مصون هستند یا اینکه با صرف هزینه می توانند از مشارکت در عوارض ناشی از فقر اجتناب کنند.

مصطفی اقلیما رییس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران، در رابطه با اینکه فقر بر چه اقشاری از جامعه تاثیر خواهد گذاشت، با رکنا گفت و گو کرد.

96-10-c07-2537

اقلیما گفت: هیچ کدام از اجزای یک جامعه ( پولدار، غنی، قدرتمند، مظلوم ) به تنهایی درست نشده اند. بنابراین این کلیت ( یعنی اندام واحد جامعه) آسیب می بیند و این یعنی همه افراد جامعه آسیب می بینند. یک نفر انسان قدرتمند، ثروتمند، تحصیلکرده و از این قبیل، هرگز نمی تواند متصور شود که از آسیب های قشر ضعیف جامعه یا از فقر و آسیب هایی که به قشر ضعیف جامعه می زند مصون می ماند.

تعطیلی کارخانه ها با افزایش فقر در جامعه

پدر علم مددکاری ایران بیان کرد : یک زمانی در انگلیس اختلاف طبقاتی به سطحی رسید که یک عده کارخانه داران غول پیکر و ثروتمند بودند و هم زمان فقرا در خیابان نان برای خوردن نداشتند. در نتیجه جامعه فهمید که این کارخانه خریدار ندارد و اگر خریدار نداشته باشد نمی تواند به کار ادامه دهد. در واقع کمک های دولتی آنجا به سمت قشر فقیر گسیل داده شد که فهمیدند آنها کسانی هستند که باید اجناس را بخرند. برای اینکار نیاز به قدرت خرید داشتند. این امروز در کشور ما مشکل است. متاسفانه قشر مرفه نمی داند که زندگی حیات شغلی او وابسته به مردم اقشار فرودست است. قشر مرفه باید بداند که مشتری تولید او همان مستضعفینی هستند که اگر زندگی آنها نچرخد، کارخانه های آنها نیز نمی چرخد.

فشار از تهیدستان به مرفهین باز می گردد

وی افزود: این خوشبینانه ترین وابستگی اقشار فرودست و فرادست است. فردی که در جامعه فرودست زندگی می کند، به خودی خود به جامعه فرادست بدبین می شود. تقریبا چیزی از قشر منوسط باقی نمانده است. بنابراین شکاف عمیقی بین فرودست و فرادست باقی مانده است. خشم جامعه فرودست معطوف به جامعه فرادست است و به زعمی دو برابر آسیبی که به جامعه فرودست وارد می شود به جامعه فرادست بازگردانده می شود.


فقر فشار آفرین است و فقرا حاملین آن هستند

اقلیما بیان کرد: مدیریت ها بسیار ناکارآمد است. اجناس گران می شوند. به فرض که 10 درصد جامعه توان خرید با هر قیمتی را داشته باشد. اما فشار آن معطوف به 90 درصد انسانی است که عضو قشر مستضعف هستند. این فشارها باعث طغیان بین مردم می شود. این طغیان برای همه اضطراب زا و نگران کننده است. همان ده درصد هم که در بالا زندگی میکنند، از آن طغیان لطمه می بینند. حتی آن لطمه دو چندان است. به زعمی آن فرد مورد طرد قسمت اعظمی از جامعه قرار می گیرد. مثال کوچک آن چیست؟ به قرض من مردی هستم که مشکلات عدیده ای از لحاظ اقتصادی دارم. با صاحب خانه و پول آموزش و غذای فرزندانم و ... گرفتاری دارم. صبح این فرد به سرکار می رود. تمام آن فشارها را به ارباب رجوع منتقل می کند. آنها هم این فشار را به خانواده هایشان منعکس می کنند. همین طور است که پرخاش می چرخد.


همیشه فقرا محکومین تصمیمات دولت بوده اند

رییس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران، گفت: تصمیمات نابخردانه فقر و آسیب های آن را تنها به قشر ضعیف معطوف می کند. دولت برای خروج از کشور، برای خانه های خالی و مثال های مشابه مالیات می بندند. مسافر خارجی که کارگر نیست، خانه های خالی هم برای سازندگان است. آنها به راحتی مالیات ها را بر قیمت خدمات یا تولیداتشان می کشند، آنچیزی که قشر ضعیف باید آن را بخرد. در هر حال ضعفا محکوم تورم می شوند. اما این سوی تعادل، جامعه قدرت خرید کمتری دارد و تراکم تولید کاهش پیدا می کند. کارخانه ها می خوابند و عده ای از اقشار مرفه به اقشار ضعیف تبدیل می شوند.


50 درصد جوانانی که به خاطر دزدی دستگیر شدند بار اولی هستند

اقلیما گفت: آسیب را کجا ببینیم؟ آنجا که پلیس اعلام می کند که 50 درصد جوانانی که به خاطر دزدی بازداشت شده اند، اولین بار است که به اقدام به دزدی می کنند. این افراد از چه کسی دزدی می کنند؟ از کسانی که دارند. بنابراین دارایی آن افراد آنها را به هدف خشونت و بزه بدل می کند. فرد مرفه هم دیگر امنیت ندارد. اینجاست که می سنجیم و می بینیم فشاری که قشر مرفه از فقر تجربه میکند کم تر که نه حتی بیشتر می تواند باشد. آنها با عدم امنیت جانی و مالی و تهاجم مواجه می شوند. در واقع هر چقدر فقر در کشور بیشتر شود آسیب به مناطق بالاتر بیشتر می رسد. آن افراد هم نمی توانند پرهیز کنند. چرا که هر کسی مجبور است هر کاری برای درآمد بکند. کسی که نمی تواند خرج زندگی خود را بدهد، مجبور است هر کاری بکند. این هر کاری طیف گسترده ای دارد. مثلا طرف می تواند پلیس باشد و رشوه بگیرد. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.