تاثیر استرس محیط کار بر جامعه و خانواده / حقوق نامناسب عامل بی تعهدی سازمانی
رکنا: یکی از استرسهایی که در زندگی هر فردی به خواست مسوولیتها و وظایفی که به عهده دارد، پیش میآید، استرس ناشی از محیط کار و شغل است. افرادی که در مشاغل سخت فعالیت میکنند، به طور قطع استرسهای زیادی را تحمل میکنند که این استرسها به خانواده تعمیم داده شده و منجر به ایجاد آسیبها و تنشهای خانوادگی میشود.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی رکنا، این روزها مردم دوران پر استرسی را طی می کنند. هرروز از ترس مبتلا شدن به کرونا ، ذهن درگیری دارند. استرس بیکار شدن ، بی پول ماندن و مشکلاتی که می تواند هر روز بیشتر زندگی آنها را تحت شعاع قرار دهد. با استرس باید چه کرد؟ چگونه باید استرس را کنترل کرد؟
مدیریت استرس در محیط کار
مدیریت استرس در محیط کار شاید در ابتدا کاری سخت و دشوار باشد، اما با سازوکارهای دفاعی میتوان آن را به حداقل رساند تا محیطی کاری، خانوادگی و اجتماعی پویا و با کمترین آسیب را رقم زد.
این نوع استرس که ناشی از نامتوازن بودن کار است، بر همه جنبههای روانی، اجتماعی و شخصی فرد شاغل تاثیر میگذارد و به مرور زمان او را دچار دلزدگی کاری یا فرسودگی شغلی میکند که پیامدهای منفی برای جامعه در پی خواهد داشت.
افراد پراسترس در محیط کار نهتنها به خود، بلکه به سازمان محل کار فرد آسیبهایی وارد ساخته و ساختارهای کاری آن سازمان را دچار مخاطره و چالش میکنند، بنابراین باید برای به حداقل رساندن استرسهای شغلی نسبت به مدیریت صحیح آگاه بود.
استرسهای ناشی از کار
دکتر ابوالفضل شعبانپور، روانشناس و مدرس دانشگاه در گفت و گو با رکنا در خصوص عواملی که در استرس شغلی نقش عمدهای را ایفا میکنند، میگوید: معمولا استرس یا اضطراب نتیجه دو عامل اصلی است؛ ناکامی و خارج شدن زندگی فرد از تعادل از عوامل اصلی استرس و ایجاد اضطراب است، بنابراین باید در نظر بگیریم عوامل متعددی در محیط کار وجود دارد که میتواند این دو مقوله مطرح شده را به دنبال داشته باشد که در رضایت شغلی موارد بسیاری مدنظر است که مهمترین آنها عبارتند از انگیزه فرد، احساس رضایت از نوع شغل، درآمد و روابط حاکم بر محیط کار و...
از این رو یکی از مهمترین عوامل انگیزه است. وقتی فرد انگیزه کافی و مناسب برای انجام شغل مربوطه را نداشته باشد، تمرکز و انرژی لازم برای موفقیت شغلی را به کار نخواهد گرفت، زیرا انسان برای انجام دادن هر رضایتی نیاز به انگیزه مرتبط و کافی با آن عمل دارد. ممکن است در بسیاری از موارد افراد در قسمتی یا بخشی مشغول به کار باشند که هیچ انگیزهای برای انجام آن فعالیت ندارند. به طور مثال جابهجایی یک فرد از پستی به پستی دیگر بدون جلب رضایت او انگیزه شغلی او را به حداقل میرساند.
این روانشناس ادامه میدهد: معمولا این افراد رضایت شغلی مطلوبی نداشته و حتی پایینتر از استانداردهای مورد نیاز کار انجام میدهند، بنابراین هم فرد شاغل و هم کارمندها باید انگیزه را به عنوان یکی از مهمترین عوامل موفقیت شغلی و سودمند بدون آن در نظر بگیرند.
همچنین این سوال مطرح میشود که آیا شغلی که فرد در آن مشغول به فعالیت و خدمترسانی است، در راستای توانایی و تخصص اوست یا خیر؟
در بسیاری از این موارد فرد ممکن است به دلیل نیاز مادی شغلی را انتخاب کند یا به آن بپردازد که با تخصص و توانایی او تناسبی ندارد و حتی شاید علاقهای به آن نداشته باشد. درست است که در اینجا نیاز مادی و مالی یک انگیزه مناسب برای پذیرفتن آن شغل است، ولی به دلیل نبود یا کمبود رضایت شغلی فرد نمیتواند وظیفهاش را به طور کامل به انجام برساند، در نتیجه کارکرد مفید و موثر او به حداقل خواهد رسید.
در آمد اندک به بی تعهدی سازمانی می انجامد
این مدرس دانشگاه در ادامه به فاکتور درآمد اشاره میکند و میافزاید: در برخی موارد ممکن است فرد برای انجام یک شغل انگیزه کافی، احساس توانمندی بالا و تخصص لازم را داشته باشد، ولی به دلیل درآمد کم و ناتوانی در تامین معاش روزانهاش نتواند با تمام وجود به فعالیتهای شغلیاش بپردازد و این عوامل مطرح شده تا یک زمان مشخص میتواند تعهد سازمانی فرد را پوشش دهد. ممکن است فرد بر اثر فشارهای مالی ناشی از درآمد اندک به تدریج تعهد سازمانی را از دست داده و در شغل خود کمکاری میکند.
وی با اشاره به فاکتور مهم و اساسی روابط حاکم بر محیط کار اشاره میکند: این فاکتور از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر رضایت شغلی به شمار میرود، به دو دسته تقسیم میشود؛ نخست روابط بین شاغل و کارفرما و عامل دوم روابط بینفردی کارکنان سازمانی. به گفته برخی متخصصان مهمترین عامل کاهش یا افزایش استرس شغلی همین روابط حاکم بر محیط کار است. برای مثال اگر یک فرد انگیزه کافی و درآمد مناسبی در شغل خود نداشته باشد، ولی روابط دوستانه و انسانی با کارفرما یا همکاران را تجربه کند، نتیجهبخش بودن فعالیتها و موفقیت سازمانی نقش اساسی را ایفا میکند. در بسیاری از تحقیقات که از سالهای گذشته در اقصینقاط جهان انجام شده است، ثابت شده احترام به شئونات انسانی و ایجاد احساس ارزشمندی در افراد عاملی مفیدتر و تاثیرگذارتر نسبت به درآمد یا عوامل فیزیکی حاکم بر محیط کار و موفقیت شغلی است.
این عضو هیاتعلمی دانشگاه در ادامه تصریح میکند: از این رو میتوان نتیجهگیری کرد رعایت این عوامل ذکر شده و اهمیت دادن به آنها در محیط کار و دیگر عوامل تاثیرگذار احساس ناکامی و استرس شغلی را در محیط کار به حداقل برساند، زیرا اگر فرد شاغل در محیط کار استرس داشته باشد یا احساس ناکامی شدیدتری را تجربه کند، از روابط اجتماعی، خانوادگی و حتی بینفردی دچار مشکل خواهد شد.
فرد ممکن است از طریق مکانیزم دفاعی جابهجایی استرس شغلی ناشی از کارفرما یا محیط کار را به خانه منتقل کرده و آن را با فرزندان و همسرش جبران کند.
وی ادامه میدهد: خستگی یا استرس ناشی از محیط کار را نباید در اجتماع و اماکن عمومی با دیگر شهروندان جبران کند و در بلندمدت در روابط بینفردی با همکاران، دوستان و حتی اعضای خانوادهاش دچار سرخوردگی و اختلال میشود.
افسردگی حاصل استرس شغلی
در بسیاری از این موارد مشاهده شده افرادی که استرسهای شغلی را تجربه میکنند هم از لحاظ جسمانی و هم از لحاظ روانی بهشدت دچار فرسودگی و اختلال شده و عواقب ناخوشایندی را برای آنها به دنبال خواهد داشت.
دکتر شعبانپور در ادامه میگوید: از این رو به کارفرمایان پیشنهاد میشود استرس شغلی را به عنوان مهمترین عامل در نتیجه عملکرد سازمان تحت نظارت شان در نظر بگیرند. افزایش استرس شغلی باعث کاهش شدید بهرهوری و کاهش استرس شغلی باعث افزایش بهرهوری سازمانی میشود، از این رو میتوان در سازمانها با هزینههای اندک تغییرات مناسبی را در سازمان ایجاد کرد تا استرس شغلی افراد تحت پوشش کار به حداقل برسد و نتیجه آن چیزی جز بهرهوری مطلوب برای سازمان نخواهد بود و باعث افزایش تعلق سازمانی در کارکنان یک مجموعه خواهد شد، زیرا همه افراد میدانند اگر کارکنان یک سازمان آن مجموعه را متعلق به خود دانسته و خود را در سود و زیان آن شریک بدانند، سازمان رو به موفقیت خواهد رفت.
از سوی دیگر آسیبها و درگیریها در محیط کار، فضای جامعه و خانواده ها کمتر شده و افراد با فراغت بال بیشتری به زندگی خواهند پرداخت. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر