تصاویر ماهوارهای از وقوع سیلاب خطرناکی در محدود ه هورالعظیم خبر میدهد
مهار ریزگردها با سیلاب خوزستان
رکنا: سیل دوباره خیز برداشته و براساس پیشبینی کارشناسان بخشی از خوزستان یکبار دیگر در هفته اول اسفند زیر آب خواهد رفت. دز و کرخه لبریز شدهاند. سدها نه تنها در مقابل سیلاب، سد نمیشوند که مخازن آنها خود به تهدیدی جدی برای اهالی منطقه تبدیل شده است. وزیر نیرو هم آژیر قرمز را به صدا درآورده است.
تخلیه سدها شروع شده اما جوابگو نیست. کارشناسان این بار تهدید سیلاب برای شهرها و روستاها را جدی میدانند. آنها هشدار میدهند که باید مناطق مسکونی اطراف این دو رودخانه بزودی تخلیه شوند اما یک سؤال هم ذهن آنها را به خود مشغول داشته است! آیا این بار مسئولان خوزستان از فرصت طلایی سیل خوزستان برای مهارریزگردها استفاده خواهند کرد؟ این مسئولان طی یکی دو هفته پیش نیز این فرصت را از دست دادند! آنطور که «حمیدرضا خدابخشی» معاون سابق آب نیروی خوزستان به «ایران» میگوید:«سیل این بار با وسعت و شدت بیشتری اتفاق میافتد.» سیل اسفندماه خوزستان به زمستان ختم نمیشود و دوباره در فروردین و اردیبهشت ماه بخشی از خوزستان را درخواهد نوردید. خدابخشی میگوید:«حجم این سیلاب آنقدر زیاد خواهد بود که مخازن سدها نه تنها جلودار آنها نخواهد بود که حجم سدها خود به یک تهدید تبدیل میشود.» او در این میان پیشنهادی برای مسئولان وزارت نیرو، وزارت کشور و مدیریت بحران استان دارد. چیزی که این کارشناس آب از آن به عنوان «مدیریت ریسک» نام میبرد و اعتقاد دارد با هدایت کردن سیلابها به کانونهای بحرانی ریزگرد، میتوان خوزستانیهای سیل زده را لااقل برای دو سال از شر ریزگردها دور نگاه داشت.
تبدیل تهدید سیلاب به فرصت طلایی
مسئولان خوزستانی از سیلاب یکی دو هفته پیش که بخشی از زمینهای کشاورزی خوزستان را غرق کرد و ۵ روستا را تخلیه، استفاده نکردند تا آه از نهاد بسیاری از کارشناسان برآید. کارشناسان معترض اعتقاد داشتند که مدیریت بحران استان میتوانست خسارت سیل را کاهش دهد و با هدایت سیلاب به کانونهای ریزگرد، از این تهدید یک فرصت طلایی بسازد. «خدابخشی» عضو انجمن مهندسان آب خوزستان نیز معتقد است سیلی که خوزستانیها از جمله دشت آزادگانیها پشت سر گذاشتند، میتوانست هم اتفاق نیفتد هم بخشی از ریزگردها را برای مدتی زمین گیر کند تا شهروندان بسیاری از استانهای کشور برای مدتی راحتتر نفس بکشند. چون ریزگردهای خوزستان به این استان محدود نمیشود. اما چرا سیل بهمن ماه میتوانست اتفاق نیفتد؟ به گفته خدابخشی سیل بهمن ناشی از تخریب بندها بود نه پخش سیلاب. باران در مسیر خود میرفت اما بندها چون تحکیم نشده بود، شکستند و خسارت زدند. او تعمیر و حفاظت از بندها را وظیفه قانونی وزارت کشور میداند و میگوید:«اعتبار آن هم در اختیار این وزارتخانه است.» او البته مکفی نبودن اعتبارها را هم یکی از دلایل عدم رسیدگی به بندهایی میداند که حادثه را به روی اهل شهر رفیع گشودند اما تأکید میکند که سیل به هیچ خانهای سرازیر نشد، این ترس بود که مردم را از ۵ روستا تاراند. البته سیل دخل بسیاری از زمینهای کشاورزی را آورد اما این هم، در پی دخالت انسانی و سدسازی اتفاق افتاد وگرنه به گفته خدابخشی تا بوده از زمینهای مرغوب کشاورزی استان، به «جلگه خوزستان» یاد میکردند و جلگهها همه تاریخ از سیلاب جان میگرفتند. خدابخشی اعتقاد دارد که مسئولان استان باید روی پیشبینیهای هواشناسی در شهریور و مهرماه سالجاری برنامهریزی میکردند. پیشبینیهایی که خبر از ترسالی این استان ساحلی خلیج فارس میداد. او اعتقاد دارد که به جای «مدیریت بحران» باید «مدیریت ریسک» کرد. مسئولان خوزستانی اما مدیریت ریسک را روی میز مذاکره نبردند. در سوی دیگر ماجرا هم سیلاب سر آرام گرفتن ندارد و عزم آن کرده تا با سرعت بیشتری بخشی از خوزستان را درنورد!
خدابخشی میگوید که فرصت برای تخیله سیلابها نمانده و بزودی مناطق اطراف دز و کرخه زیر آب خواهند رفت. این سرنوشت برای روستاهای اطراف سوسنگرد، دزفول، شوش، بستان، هویزه، دشت آزادگان و...متصور است.
تصاویر ماهوارهای هم از وقوع سیلاب خطرناکی در محدوده هورالعظیم خبر میدهد. خدابخشی میگوید اگر جادههای نفتی و نظامی نبود این سیل مسیر قدیمی خود را طی میکرد و به هورالعظیم میریخت. زخم آتش سوزیهای تابستان گذشته هور التیام مییافت و ریزگردها هم دو سالی زمینگیر میشدند اما جاده شهید باکری مسیر را تغییر داده!این جاده ترس را به جان شهر رفیع و روستاهای اطراف انداخته است. خدابخشی میگوید:«می توان بخشی از جاده را تخریب کرد و اجازه داد تا سیلاب به هورالعظیم بریزد.»
بر اساس اطلاعات موجود بیش از یکمیلیارد متر مکعب آب شیرین در مدتی کمتر از دوهفته در مجاری طبیعی رودخانهها، بدون تأمین حقابههای تالابهای شادگان و هورالعظیم و ورود به کانونهای تولید ریزگرد، رها شده است. از سوی دیگر، برآوردهای انجام شده نشان میدهد حقابه تالابها و کانونهای تولید ریزگرد کمی بیش از ۲ میلیارد متر مکعب است و اینحجم آب میتوانست حدود نیمی از حقابه این مناطق را تأمین کند. خدابخشی میگوید:« باتوجه به اینکه این آب از شوری کمی برخوردار است، باعث آبشویی اراضی شده و شرایط احیای پوشش گیاهی بومی را فراهم میآورد که میتواند عاملی برای احیای طبیعی این مناطق شود.» زمینهای کشاورزی سیرآب شدهاند و بنابراین پمپهای زهکش آب خاموش شدهاند اما کارشناسان اعتقاد دارند که این بار زهکشها را باید به نفع تالابها و خاموش کردن کانونهای ریزگرد روشن کرد. ریزگردهایی که تنها به خوزستان محدود نمیشوند و بخش بزرگی از کشور را به تصرف خود درآوردهاند.
بر اساس اطلاعات موجود اراضی تحت پوشش شبکههای آبیاری و زهکشی شرکت توسعه نیشکر، سازمان آب وبرق خوزستان، شیلات و کانال ساخته شده توسط جهاد نصر، هیچ برداشت آبی از آبهای رها شده از سدها ندارند، بنابراین با برداشت آب از طریق شبکه آبیاری و زهکشی دهخدا(نیشکر) و کوثر و جنت(آب وبرق خوزستان) و اتصال دو کانال چمران و سلمان(آب وبرق خوزستان) میتوان منابع آب شیرین و معتنابهی را به مخزن شماره ۵ هورالعظیم هدایت کرد و آن را از آب شیرین انباشت. به گفته معاون سابق سازمان آب و برق خوزستان همچنین از طریق شبکههای آبیاری و زهکشی دشت آزادگان و هدایت آب شیرین به زهکش هایCMD و EMD و WMDمیتوان آب زیادی را به مخزن ۴ هورالعظیم هدایت کرد. او میگوید:«با لایروبی نهرهای انتهایی کرخه، هوفل و نیسان میتوان آب دبی ورودی به مخازن ۱ و۲ را افزایش داد و با مدیریت خروجی سد کرخه تا حد زیادی از سیلابی شدن رودخانه کرخه جلوگیری کرد و بسیاری از روستاها را نیز از خطر سیلاب در امان داشت.» به گفته رئیس هیأت مدیره انجمن صنفی مهندسان آب خوزستان در صورت آبگیری شبکههای آبیاری و زهکشی دز و انتقال آب به زهکشهای منتهی به رودخانه «شاوور» میتوان با یک تیر، دو نشان زد؛ هم تالاب «بام دژ» تا سرحد حریم تصرف شده تالاب را آبگیری کرد و هم مناطق تصرف شده از تالاب توسط سودجویان را به زیر آب برد. همچنین با آبگیری شبکههای آبیاری و زهکشی «ویس» و «ملاثانی»، تخلیه آب شیرین به نهر «مالح» و هدایت آب به مناطق شمالی تالاب شادگان در شرق اهواز، ریزگردها را در بحرانیترین کانونهای تولید ریزگرد خوزستان آرام کرد. انتفاع از آورد سیلابی به همین جا ختم نمی شود. به گفته او مسئولان میتوانند از این سیلاب، شادگان را هم پر آب کنند و کانونهای ریزگرد منصوریه در شرق اهواز را خاموش کنند تا حداقل دوسال آینده خوزستانیها به راحتی نفس بکشند و ریزگرد ریه ایرانیها ا ز ایلام، کرمانشاه و لرستان گرفته تا تهران نخراشد. حال باید ماند و دید که آیا مسئولان استان این بار تهدید اسفند را به فرصت تبدیل میکنند یا این فرصت طلایی همچون بهمن ماه از دست میرود و آنچه میماند تنها خسارت سیلاب است! برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
زهرا کشوری
ارسال نظر