چند هفته پیش رضا میرشکار، رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت سیستان و بلوچستان در جریان سفر وزیر صنعت و معدن و بازدید از این کارخانه چنین عنوان کرده بود که درحال حاضر میزان اشتغال در این کارخانه 128 نفر به طور مستقیم است که با تکمیل شدن فرآیند تولید، تعداد آن به 450 نفر افزایش پیدا خواهد کرد.

به گفته وی تاکنون بیش از 5 میلیون دلار در این کارخانه سرمایه‌گذاری صورت پذیرفته که برای رسیدن به ظرفیت درنظر گرفته شده در افق این طرح 167 میلیارد ریال دیگر نیز سرمایه‌گذاری مورد نیاز است.

کارخانه در کیلومتر 5 جاده بمپور است؛ تقریباً روبه روی زندان. نگهبان‌ اجازه ورود به کارخانه را نمی‌دهد. از طرف فرمانداری برای تهیه گزارش هماهنگ شده ولی همچنان اجازه ورود پیدا نمی‌کنم. می‌گویند باید از تهران دستور بیاید. تماسم با مدیرعامل بی‌نتیجه می‌ماند. وی حتی جواب پیامک‌هایم را هم نمی‌دهد. از چند کارگری که جلوی در کارخانه منتظر ماشین هستند درباره وضعیت بافت بلوچ می‌پرسم. انگار بنزین روی آتش ریخته‌ام. از وضعیت کارخانه برافروخته‌اند. یکی از آنها که نمی‌توانم اسم و مشخصاتش را بگویم،گفت: «چند سال است که جز بخش ریسندگی و گاهی رنگرزی، بخش‌های دیگر تعطیل است. کارخانه با 10 درصد توان کار می‌کند. سر جمع آدم‌هایی که کار می‌کنند به 200 نفر هم نمی‌رسد. چند ماه است حقوق نداده‌اند و صدایمان هم به جایی نمی‌رسد. مسئولان کارخانه مدام می‌گویند وضعیت بهتر می‌شود و هر از گاهی دستگاه می‌خرند و در سوله‌ها می‌گذارند ولی خبری از کار نیست که نیست. تا کی باید منتظر بمانیم که کارخانه به روزهای گذشته‌اش برگردد؟»

یکی دیگر از کارگران که پدرش هم در این کارخانه کار می‌کرده، وارد بحث‌ می‌شود: «پدرم می‌گفت زمانی که بیش از دو هزار نفر در این کارخانه کار می‌کردند در زندان روبه‌رویی 200نفر هم زندانی نبودند ولی از زمانی که کارخانه آتش گرفت و ورشکسته شد، آمار زندان و کارخانه جابه‌جا شده. الان ما 200 کارگر داریم و زندان 2 هزار نفر زندانی.»

ساخت مجتمع نساجی بافت بلوچ 44 سال پیش در زمینی به وسعت 150هکتار در حاشیه ایرانشهر کلید خورد و در نهایت پس از گذشت 9سال این کارخانه به طور رسمی در بخش‌های ریسندگی، بافندگی و رنگرزی شروع به کار کرد.

در دو دهه فعالیت این کارخانه ریسندگی بیش‌از دو هزار تن از افراد بومی مشغول به کار بودند. کیفیت پارچه تولیدی در کارخانه بافت بلوچ رضایت مردم سایر استان‌ها را هم به دست آورده بود و در کنار نساجی مازندران و چیت‌سازی تهران جزو کارخانه‌های سودآور و معروف کشور بود اما مشکلات و اتفاقات پیش رو سرنوشت آن و آدم‌‌هایش را طور دیگری رقم زد. واردات پارچه‌های خارجی، گرانی مواد اولیه همچون پنبه، مستهلک شدن ماشین‌آلات ریسندگی و بافندگی، تحریم، برخی تصمیمات اشتباه و در نهایت آتش‌سوزی در سال 87 این کارخانه قدیمی را در معرض تعطیلی چند سال قرار داد. در طول چند سال گذشته برای احیای این کارخانه تلاش‌هایی صورت گرفت ولی به گفته مردم ایرانشهر آنقدرها پر زور نبوده است.

حسین بامری 52 ساله بازنشسته کارخانه بافت بلوچ است، کارخانه‌ای که تا چند سال پیش سری توی سرها داشت ولی حالا از آن تنها یک اسم به جا مانده. او دل پری دارد از نامهربانی‌هایی که در حق این کارخانه و کارگرهایش شده: «حیف، حیف، حیف به این کارخانه که از بین رفت. 20 سال تمام در این کارخانه کار کردم، کارخانه‌ای که افتخار مردم ایرانشهر بود. ای کاش بشود برای زنده ماندنش کاری کرد. اگر مثل گذشته شروع به کار کند خیلی از جوان‌ها می‌توانند در این کارخانه بزرگ کار کنند. تو را به خدا در روزنامه بنویسید جوان‌های ایرانشهر بیکارند و چشم‌شان به راه افتادن دوباره بافت بلوچ است.»

او که چند ماه پیش از آتش‌سوزی بازنشسته شده می‌گوید: «زمانی که من در این کارخانه استخدام شدم وضعیت خیلی خوب بود و با توجه به افزایش تولید، کلی پارچه و دوک‌های نخ به استان تهران و قزوین و سایر استان‌ها صادر می‌شد ولی از اوایل دهه 80 کم‌کم با مشکل مدیریتی و تحریم‌ روبه رو شد. من چند سالی سرپرست بخش رنگرزی بودم و شرایط خیلی مطلوب بود اما سال 87 به بعد وضعیت بد و بدتر شد و بعد از بازنشستگی‌ام کارخانه آتش گرفت و یکسره تعطیل شد. مردم ایرانشهر امیدوار بودند دوباره شروع به کار کند ولی هربار که خواست سرپا بایستد دوباره زمین خورد.»

اما حرف‌های دین محمد پاسدار 53 ساله یکی دیگر از بازنشستگان این کارخانه و فعال حقوق کارگران بافت بلوچ که زیر و بم مجموعه نساجی ایرانشهر را می‌داند، شنیدنی است. او می‌گوید که از شهرک مسکونی و کارخانه 412 هکتاری، 200 هکتار آن در سال 81 از سوی مدیران وقت فروخته شد و در نهایت پس از شکایت و پیگیری، محکوم به پرداخت جریمه شدند ولی زمین 200هکتاری از دست رفت و هیچ گاه به مجموعه بافت بلوچ بازنگشت. او در بخش دیگری هم عنوان می‌کند: «به خاطر عدم مسئولیت‌پذیری تعدادی از مدیران و نظارت آنها، بسیاری از قطعات ژنراتور نیروگاه این کارخانه هم به سرقت رفته است. تلاشم برای برقراری ارتباط با مسئولان این کارخانه که به تازگی تودیع شده‌اند برای تأیید این اتفاقات که بسیاری از کارگران بافت بلوچ آن را تأیید می‌کنند، ناموفق است.» وی می‌گوید:

«سال 68 در بافت بلوچ استخدام شدم و 2 سال پیش هم بازنشسته. کلنگ کارخانه سال 54 به منظور کمک به مردم منطقه برای اشتغالزایی و خودداری از جذب در مشاغل کاذب زمین زده شد. قرار بود این کارخانه بزرگترین کارخانه نساجی خاورمیانه باشد و ابتدای فعالیتش همین طور هم بود ولی به مرور قدرت و سرمایه‌اش به دلیل برخی ناکارآمدی‌ها تحلیل رفت.

ما در این کارخانه خط بافندگی با 14 خط حلاجی، ماشین‌های بسته‌بندی، 983 دستگاه در خط ریسندگی، خط آهارزنی، چاپ و رنگ و... داشتیم و چند سال بعد هم دو سالن دیگر اضافه شد. نکته‌ای که باید اشاره کنم اینکه کارخانه نیروگاه برقی داشت با 2ژنراتور که روزانه 5 مگاوات برق تولید می‌کرد. در بافت بلوچ انواع و اقسام پارچه و چلوار و تترون و ملحفه‌ای و چیت و متقال و پارچه‌های دیگر تولید می‌کردیم ولی سال 87 یعنی مدت کمی پس از اینکه کارخانه به بخش خصوصی واگذار شد بافت بلوچ در سراشیبی ورشکستگی افتاد و تنها دلیل آن باندبازی و استفاده از نیروهای غیرمتخصص و غیرمتعهد بود و در نهایت با آتش‌سوزی عمدی که صورت گرفت کارخانه چند سالی تعطیل شد. کارخانه‌ای که روزانه 18 تن تولید داشت و کارکنانش در 3شیفت کار می‌کردند به روزی افتاد که نیروهایش به 160 -150 نفر رسید.»

دین محمد از تلاش‌ تعدادی از فعالان حقوق کارگران نساجی برای احیای این کارخانه می‌گوید واینکه تلاش‌های زیادی صورت گرفت تا بافت بلوچ از ماده 44 قانون اساسی که همان خصوصی‌سازی است مستثنی شود و دوباره در اختیار بخش دولتی قرار بگیرد:

«سال 92 همراه با چند نفر از همکاران بازنشسته به تهران رفتیم و در جلسه‌ای با جناب طیب‌نیا، وزیر اقتصاد وقت و چند نفر از مسئولان وزارت صنعت، معدن و تجارت و... موفق شدیم 3 میلیارد و 500 میلون تومان کمک بگیریم تا حقوق عقب‌مانده کارگران پرداخت شود و بتوانیم کارخانه را سرپا نگه داریم. همان سال با کمک امام جمعه ایرانشهر، فرماندار و چندنفر از مسئولان استانی موفق شدیم که کارخانه را مستثنی از بخش خصوصی کنیم. حالا با گذشت 5سال که ناظر خرید دستگاه‌هایی در خطوط ریسندگی بوده‌ایم از وزیر و مسئولان می‌خواهیم که خط بافندگی را هم احیا کنند و کارخانه مثل دهه 60 دوباره سرپا شود. مردم ایرانشهر تنها خواسته‌شان باز شدن کارخانه بافت بلوچ و شنیده شدن صدای ماشین‌های ریسندگی و بافندگی است.»

مهندس حسن نیل‌فروش‌زاده، عضو هیأت مدیره انجمن صنایع نساجی ایران که زمان راه‌اندازی کارخانه بافت بلوچ به عنوان کارشناس مدتی در این مجتمع نساجی فعالیت داشته است از تنها راهکار نجات این کارخانه می‌گوید: «مشابه همین کارخانه در مصر با مشارکت ایرانی‌ها در زمان پیش از انقلاب راه‌اندازی شد و قرار بود کارخانه بافت بلوچ و کارخانه‌ نساجی که در مصر است در خاورمیانه فعالیت چشمگیری داشته باشند ولی هر کدام بعد از مدتی دچار سرنوشت مشابهی شدند. سال 87 که کارخانه بافت بلوچ در خط ریسندگی دچار آتش‌سوزی شد این کارخانه در معرض تعطیلی قرار گرفت. خبر دارم در طول یکی دو سال گذشته دستگاه‌های جدیدی برای خطوط ریسندگی از کشور آلمان خریداری شده و مدیریت قبلی به دنبال تعمیر و تغییر سالن‌ها بود ولی به دلایلی بین تیم پیشین و مالک کارخانه اختلافاتی وجود داشت و همین نبود انسجام و اختلاف سلیقه باعث شده کارخانه همچنان نیمه تعطیل باشد. به نظرم باید این کارخانه ارزش‌گذاری شود و به قیمت واقعی به بخش خصوصی فروخته شود. مطمئناً در بخش خصوصی راندمان کار بالاتر خواهد رفت و کارخانه با ظرفیت بسیار بالایی به فعالیتش ادامه خواهد داد.»

در ادامه خواستم نظر رضا میرشکار، رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت سیستان و بلوچستان را درباره آخرین وضعیت کارخانه بافت بلوچ بپرسم که وی در تماسی تلفنی عنوان کرد با توجه به اینکه شناختی درباره تماس‌گیرنده ندارد، جواب سؤالات را نمی‌دهد و حتی در مقابل ارسال تصویر معرفی‌نامه و کارت خبرنگاری هم حاضر به گفت‌وگو نشد و عنوان کرد از منبع دیگری به دنبال پاسخ باشم!

مردم ایرانشهر هنوز هم امیدوارند که بافت بلوچ زنده شود و به شهر و استان سیستان و بلوچستان اعتبار بدهد. آنها امیدوارند بافت بلوچ به سرنوشت چیت‌سازی تهران و نساجی مازندران دچار نشود؛ صدای ماشین‌های ریسندگی و بافندگی‌اش دوباره شنیده شود و پارچه‌هایش روانه بازار شود.اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید

حمید حاجی‌پور