اما حجم برداشت‌ها از دشت تهران بالاتر از میزان تغذیه است و این موضوع باعث شده که سالانه 20 تا 29 سانتیمتر فرونشست در دشت تهران رخ دهد. فرونشستی که ادامه یافتن آن به مرور تأسیسات و سازه‌ها نظیر ساختمان‌ها و جاده‌ها و خطوط و لوله‌های آب، برق و گاز را تخریب می‌کند. مجری پروژه تعادل بخشی آب‌های زیرزمینی تهران قدرت تخریبی فرونشست‌ها را هم اندازه زلزله می‌داند. مصطفی دهقان می‌گوید که اگر تغذیه آبخوان دشت تهران بموقع انجام نشود، نمی‌توان از این بحران جلوگیری کرد و الان پارک‌هایی نظیر نهج‌البلاغه با ایزوله ساختن بستر رودخانه‌های اصلی مانع از تغذیه آبخوان در ناحیه شهری می‌شوند. او در گفت‌و‌گو با «ایران» به بررسی وضعیت فرونشست‌ها، راه جلوگیری از آن و پارک‌هایی که باید تخریب شوند، پرداخت.

اندازه‌های متفاوتی در مورد میزان فرونشست دشت تهران بیان می‌شود. براساس هیدروگراف به دست آمده از آبخوان دقیقاً میزان فرونشست دشت تهران چقدر است؟

فرونشست دو نوع منطقه‌ای و نقطه‌ای دارد. بیشترین فرونشست دشت تهران تقریباً از محدوده یافت آباد به سمت شهریار، اسلامشهر و شهرری است. اندازه فرونشست در این ناحیه‌ها مختلف است اما در ناحیه دشت تهران-شهریار 22 تا 20 سانتیمتر فرونشست داریم. در جنوب ورامین و پیشوا هم شاهد فرونشست به‌صورت ناحیه‌ای هستیم که در آنجا نوع خاک متفاوت از ناحیه جنوب تهران است. نوع خاکش متناوب از شن و ماسه و لایه‌های رسی با قابلیت تغییر شکل بالاست. لذا وقتی سطح آب افت می‌کند لایه رسی تغییر شکل می‌دهد و این موضوع باعث می‌شود درز و شکاف در سطح خاک و فرونشست را مشاهده کنیم. در این ناحیه به طور متوسط 20سانتیمتر در سال فرونشست رخ می‌دهد. برخی دلایل دیگر مثل ساخت و سازها، احداث تونل‌ها، تخریب قنوات یا تغییر مسیر آن، پی سازی‌های سازه‌های بزرگ یا آب شستگی بر اثر ترکیدگی لوله‌ها، ورود آب‌های سطحی به چاه‌های قدیمی و متروکه نیز بعضاً منجر به تغییر مسیر جریانات زیرزمینی و انحراف در لایه‌های رسوبی می‌شود. در نتیجه این عوامل فروریزش‌های نقطه‌ای اتفاق می‌افتد که امکان رفع آنها وجود دارد اما فرونشست ناحیه‌ای همیشگی خواهد بود و منجر به مرگ آبخوان‌ها و تخریب تأسیسات و ابنیه خواهد شد. لذا این آسیب بسیار جدی و مهم است.

علت فرونشست‌های ناحیه‌ای چیست؟

دلیل اصلی فرونشست در حالت منطقه‌ای افت سطح آب‌های زیرزمینی، تحکیم و تراکم آبخوان و افزایش تنش مؤثر خاک است. متأسفانه شاهد این اتفاق‌ها در جنوب تهران هستیم و هدف طرح تعادل بخشی آب‌های زیرزمینی که مدتی است در دستور کار قرار گرفته، جلوگیری از این عوامل و تشدید فرونشست‌هاست.

برای کاهش برداشت آب از منابع زیرزمینی چه اقداماتی انجام می‌دهید؟

این یک موضوع فرادستگاهی است و سایر دستگاه‌ها هم می‌توانند در این بخش کمک کنند. مثلاً در اراضی کشاورزی میزان مصرف آب را پایین بیاوریم و از سیستم آبیاری تحت فشار استفاده کنیم. در فضای سبز نیز می‌توانیم این برنامه‌ها را دنبال کنیم. حتی در زمینه آب شرب شهری و روستایی مصرف را متعادل‌تر کنیم. اما وظیفه‌ای که به عهده ماست و از سال 1394 کلید خورد «احیا و تعادل بخشی» بود که از چند پروژه تشکیل می‌شود؛ از جمله انسداد چاه‌های غیرمجاز. اگرچه چاه‌های غیر مجاز تهران آبدهی پایینی دارند اما تعداد آنها زیاد است. هر سال حدود 400 حلقه چاه را مسدود می‌کنیم و از سال 94 تا الان حدود 3 هزار حلقه را پر کرده‌ایم. درمحدوده تهران و اطراف آن با نصب تأسیسات میزان برداشت چاه‌های مجاز را تقلیل داده‌ایم. به این ترتیب که 115 حلقه را با منصوبات و بیش از 760حلقه را با نصب کنتورهای هوشمند، کنترل حجم بهره‌برداری داشته‌ایم. طرح دیگری را می‌خواهیم شروع کنیم که 2ساله است. این طرح ساماندهی چاه‌های غیرمجاز واقع در اماکن مسکونی است که به خاطر تعدد چاه‌ها است و گستردگی در شهر تهران بایستی تعیین تکلیف شوند. همچنین در ورامین 800حلقه چاه را پر کرده‌ایم. تعداد چاه‌های غیر مجاز مسدود شده از سال 95 تا الان به 50 درصد رسیده و کنتورهای هوشمند زیادی را در آن منطقه نصب کرده‌ایم و اقدمات پیشگیرانه از جمله ظرفیت گشت و بازرسی بخش خصوصی را افزایش داده‌ایم تا از حفر چاه غیرمجاز پیشگیری شود. این اقدامات کمک می‌کند که برداشت از آبخوان‌ها کمتر و روند رو به رشد فرونشست کاهش و حتی متوقف شود.

به‌نظرتان این اقدامات موفقیت‌آمیز بوده است؟

تأثیر این اقدامات به مرور زمان خودش را نشان می‌دهد و الان نمی‌توانیم اثرش را در هیدروگراف‌ها ببینیم ولی قطعاً مؤثر است. به هر حال مهم‌تر از اعدادی که برای میزان فرونشست‌ها عنوان می‌شود، مستمر بودن و تداوم آن است که خطرناک خواهد بود و باید جلوی رشد آن گرفته شود.

آیا تغذیه آبخوان با استفاده از پساب تصفیه شده نیز در دستور کار قرار دارد؟

بله. یکی از راه‌های جلوگیری از فرونشست تغذیه آبخوان است. اما در تهران به خاطر گستردگی و شرایط خاص نمی‌توان محلی برای تغذیه پساب پیدا کرد. در حال حاضر محصول تصفیه‌خانه جنوب تهران با خط انتقالی به دشت ورامین فرستاده می‌شود. با بهره‌برداری از دومین خط آن، سالانه 280 میلیون متر مکعب پساب تصفیه شده به ورامین منتقل خواهد شد و 50 میلیون متر مکعب آن صرف تغذیه آبخوان می‌شود. اما در شهر تهران تصرفاتی که در بستر رودخانه‌های اصلی رخ داده اجازه تغدیه دشت را نمی‌دهد. از 7 رودخانه اصلی تهران 5 رودخانه بسته و ایزوله شده است.

چه سازه‌هایی باعث ایزوله شدن رودخانه‌ها شده‌اند؟

شهرداری در این مسیرها پارک و فضای سبز احداث و بستر را مسدود کرده است. لذا جریان آب‌های سطحی که بعد از بارش‌ها می‌خواهد در مسیر خود جاری شود، امکان نفوذ ندارد و به جنوب تهران منتقل می‌شود. این یکی از آسیب‌هایی بوده که ما در سال‌های اخیر به آبخوان‌های تهران زده‌ایم.

مانند پارک نهج‌البلاغه؟

بله این پارک هم یکی از سازه‌های غیراصولی است.

چرا در زمان ساخت آن با شهرداری مخالفت نکردید؟

در جریان اینکه مستندات قدیم چه بوده و آیا مخالفت شده یا خیر؟ نیستم. اما حاکمیت در شهرها به عهده شهرداری‌هاست. معمولاً فعالیت‌های عمرانی را بدون مشورت انجام می‌دهند که اگر مشورت می‌کردند حتماً آب منطقه‌ای تهران با ایزوله شدن بستر رودخانه مخالفت خود را با اعلام می‌کرد.چراکه این خلاف مقررات توزیع عادلانه آب است. الان هم برداشتن بخش‌هایی از بستر اگرچه پرهزینه است اما باید انجام شود. چاره‌ای نداریم.

آیا برای برداشتن بستر ایزوله شده اقدامات قانونی انجام داده‌اید؟

بله. چندین مرحله در بخش‌های مختلف مهندسی رودخانه پیگیری شده و باید بخش‌هایی را برداریم و محل‌هایی را برای تغذیه ایجاد کنیم. البته تاکنون به نتیجه نرسیده است.

اگر این اقدام انجام شود، چه فایده‌ای خواهد داشت؟

مقدار قابل‌توجهی از روان‌آب‌های ناشی از ریزش‌های جوی به جای آنکه به جنوب شهر برود و تبدیل به یک آب مزاحم شود، در سطح تهران جاری و جذب آبخوان می‌شود. در شرایطی که آبخوان تهران 40 میلیون متر مکعب در سال کسری مخزن دارد، این تغذیه به جبران کسری کمک بزرگی خواهد کرد.

فکر می‌کنید این کار ممکن باشد؟

بله. کار پر هزینه‌ای است اما با توجه به خطراتی که در جنوب تهران ما را تهدید می‌کند، توجیه پذیر است. این موضوع لازمه تحقق طرح تعادل بخشی است. طرحی که مستمر است و شاید 20 سال زمان نیاز باشد که در تهران با تمام این اقدامات به تراز آب سال 1367 بازگردیم. البته تا پایان برنامه ششم بخش قابل‌توجهی را می‌توانیم جبران کنیم اما به شرط آنکه بستر رودخانه‌ها بسته نباشد. اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید

عطیه لباف