«جواد دلیری» سردبیر روزنامه اعتماد  می‌گوید: «اگر از بیرون به حوزه مطبوعات بنگریم، نگاه و برخورد با مطبوعات و روزنامه‌نگاران، داوری‌ها، انتظارات و اظهارنظرها هنوز هم حاکی از نگاهی نامهربانانه، ابزاری و تبلیغاتی است.» به اعتقاد او این نگاه، فرصت و فضای تجربه‌کردن روزنامه‌نگاری و مطبوعات آزاد، مستقل و کثرت‌گر را بشدت از جامعه ما گرفته است و از این رو، روزنامه‌نگاران ایران، امروز هم کم‌وبیش با همان مسائلی روبه‌رو هستند که از سپیده دم تولد مطبوعات در ایران حضور خود را به رخ کشیده است.

او می‌گوید: «از زاویه نگاه به درون نیز سایه عدم حرفه‌ای‌گرایی و نیز عدم تحقق و تأمین آزادی، استقلال Esteghlal و امنیت حرفه‌ای، فقر آموزش تخصصی، سیاست‌زدگی، جابه‌جایی سریع و گسترده نیروی انسانی و... همچنان بر این حوزه سنگینی می‌کند.»

او مشکلات معمول مطبوعات امروز ایران را در چهار حوزه مشکلات قانونى و سیاسى، مشکلات اقتصادى، مشکلات آموزشى، مشکلات حرفه اى تعریف می‌کند و می‌گوید: «شما کمتر روزنامه اى را پیدا مى کنید که در میدان گسترده اطلاع رسانى امروز، با دیدگاه‌ها و تعاریف سلیقه اى با مقوله اى به نام «خط قرمز» مواجه نباشد. در حالى که هرگاه میدان محدود اطلاع رسانى بازتر شد، همه اثرات مثبت آن را شاهد بودیم.» به گفته او مسئولان مربوطه باید متوجه باشند که در مقام تعاریف قانونى از مسأله آزادى بیان و اطلاع رسانى با محک و سنجشى به نام «خط قرمز»، سلیقه اى برخورد نکنند: «شاید اکنون خط قرمز‌ها کمتر باشد اما اثراتی که این مسأله بر رسانه‌ها گذاشته همچنان آنها را ناکارآمد کرده و بین مخاطبان و مردم بی‌اعتبار.این مسأله باید از سوی مسئولان مورد توجه جدی قرار گیرد.»

او اعتقاد دارد تنها بخشی از این مشکلات مربوط به مسائل دولتی و قوانینی است که در این حوزه وجود دارد: «بخش مهم و اساسی آن مربوط به خود مطبوعات است، مانند عدم به کارگیری و تربیت نیروی متخصص، همچنین نبود یک صنف برای این رشته، که این عوامل باعث شده تا متأسفانه مطبوعات کشور به صورت حرفه‌ای اداره نشوند و نیروی ماهر و کارآمد هم تربیت نشود، متأسفانه بیشتر افرادی هم که در این رشته تحصیل می‌کنند به دلایل مختلف حاضر به کار در این رشته نیستند.»

آخرین وضعیت انجمن صنفی روزنامه نگاران تهران ( بهروز گرانپایه،روزنامه‌نگار)

این روزها اهالی رسانه روز خبرنگار را در حالی جشن می‌گیرند که ثبت رسمی انجمن صنفی تهران به دلایل غیراصولی متوقف شده است. علت این موضوع را هم می‌توان بهانه تراشی‌های وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بیان کرد که به بهانه واجد شرایط نبودن 5 نفر از اعضای هیأت مدیره اجازه ثبت این انجمن را صادر نمی‌کند. این در حالی است که همه اعضای هیأت مدیره انجمن صنفی از سوی روزنامه نگاران انتخاب شده‌اند و مأموران این وزارتخانه در مجمع عمومی انتخاب اعضای هیأت مدیره حاضر بودند اما با وجود این ادعا می‌کنند که انتخاب هیأت مدیره به صورت اصولی انجام نشده است. در شرایط فعلی هم با باقی مانده اعضای هیأت مدیره نمی‌توان انجمن را ثبت رسمی کرد و شاهد توقف مسیر فعالیت انجمن صنفی هستیم.

در این شرایط به نظر می‌رسد تنها راه باقی مانده برگزاری مجدد مجمع برای انتخاب اعضای هیأت مدیره جدید باشد اما وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در این خصوص هم همکاری لازم را ندارد. سؤالی که باید از مسئولان مربوطه پرسید این است که آیا دغدغه‌ای از سوی آنها برای تشکیل انجمن صنفی روزنامه نگاران تهران وجود دارد یا خیر. البته با توجه به موجود بودن نامه این وزارتخانه مبنی بر اینکه نماینده‌های قانونی آنها در مجمع حضور داشتند امکان شکایت به دیوان عدالت وجود دارد اما به چند دلیل این کار تاکنون صورت نگرفته است. دلیل نخست اینکه روزنامه نگاران نگاه مثبتی به عملکرد دولت دارند و منتظر هستند تا رئیس جمهوری محترم دستور و پیگیری لازم در خصوص تشکیل انجمن را مورد توجه بیشتری قرار دهند. دلیل دوم آن است که می‌خواستیم در صلح و آرامش مطالبات روزنامه نگاران را دنبال کنیم.

در نهایت در شرایط فعلی منتظر هستیم تا با آغاز رسمی کار دولت دوازدهم، وزیر کار و رفاه اجتماعی با روزنامه نگاران کمی همراهانه تر باشد تا با ثبت رسمی انجمن صنفی روزنامه نگاران تهران بتوانیم پیگیر مطالبات معیشتی و بیمه آنها باشیم.

دلیری تجربه و تحصیلات را دو بال اساسی یک روزنامه نگار برمی شمرد که هر کدام از آنها بدون دیگری فایده ندارد و فرد نمی‌تواند روزنامه نگار ماهری باشد: «اما در حال حاضر کم پیش می‌آید روزنامه‌نگاران و خبرنگاران ما این دو را باهم داشته باشند.»

او می‌گوید: «مسأله دیگر این است که ما در حال حاضر در ایران هیچ رسانه مستقلی نداریم که بتواند دخل و خرج خود را یکی کند و همین امر زمینه ساز مشکلات فراوان برای مطبوعات می‌شود که گاهی این مشکلات غیر قابل جبران خواهد بود. متأسفانه در ایران اداره کردن یک رسانه به صورت مستقل بسیار مشکل است که در یک سال اخیر به دلیل بالا رفتن قیمت‌ها، این امر تا حدودی غیرممکن شده است. رسانه‌هایی هم که امروز موفق هستند و تا حدودی در بین مردم از جایگاه خوبی برخوردارند، سال‌ها ضرر دادند و به نوعی قبلاً سوبسید پرداخت کرده‌اند تا امروز بتوانند از آن استفاده کنند.دستمزد کم روزنامه نگاران را هم باید به عوامل گفته شده اضافه کرد.» به گفته او عواملی مانند عدم ثبات شغلی، توقیف روزنامه‌ها، ورشکستگی و... باعث می‌شوند رغبت روزنامه نگاران به این شغل کم باشد، چرا که همان طور که گفته شد این شغل صنف و بیمه ندارد، در صورتی که روزنامه نگاران شغل پر زحمت و پر فعالیتی دارند اما درآمد آنها پاسخگوی زندگی امروزه آنها نیست، به همین دلیل روزنامه نگاران را به سوی چند شغلی بودن می‌کشد که همین امر باعث می‌شود بهره‌وری کار آنها پایین بیاید.

او مهم‌ترین مسأله برای هم صنف هایش را رهایی از مشغله‌های روزمره می‌داند: «تا افق و گستره نگاه‌مان بازتر شود.رهایی از غم نان، روزمرگی و قلم به دستی کردن برای این و آن که متأسفانه دامنگیر طیفی از خبرنگاران بوده و هست، سطح اندیشه، کار و کیفیت تولید را پایین می‌آورد.» او می‌گوید: «درکنار این مسائل ظهور و بروز وسایل ارتباطی جدید و گسترش دایره فضای مجازی هم به رسانه و خبرنگاران آسیب زده است ومتأسفانه ما اهالی رسانه هنوز نتوانسته‌ایم خود را با این وضعیت تطبیق دهیم.»

«مهدی افروزمنش» معاون سردبیر روزنامه «شهروند» عدم امنیت به لحاظ مالی، سیاسی، قضایی و... را مهمترین مشکل خبرنگاران ایران می‌داند و می‌گوید: «امروز خبرنگاری فاقد هرچیزی است که مرتبط با بحث امنیت باشد.این مسأله ریشه تمام مشکلاتی است که روزنامه نگاری با آن دست و پنجه نرم می‌کند.» او حضور کوتاه مدت در روزنامه و عدم ایجاد فرآیند آموزشی را نتیجه این شرایط می داند و اعتقاد دارد که روزنامه نگاری امروز دچار«بحران» شده است. بحرانی که افروزمنش از آن به انقطاع نسلی نام می‌برد: «ارتباط خبرنگاران و روزنامه نگاران تازه وارد با نسل گذشته کاملاً قطع شده است. ممکن است این انقطاع با یک نسل گذشته باشد یا چند نسل گذشته اما امروز انتقال به شکل سالمی صورت نمی‌گیرد.»

به گفته او امروز نه تنها عمر روزنامه‌ها درایران کم است که عمر روزنامه نگاری هم کوتاه شده است: «روزنامه نگاران حرفه‌ای با نخستین فرصتی که پیدامی کنند از این حوزه خارج می‌شوند.» او این مسأله را خارج از مهاجرت خبرنگاران در سال 88 و بعد از آن می‌داند و تأکید می‌کند که روزنامه نگاری محلی برای تولید «آدم‌های فراری وگریزان از این حرفه» شده است.

او بیش از هرچیزی «پول» و مسائل اقتصادی را علت فرار Escape روزنامه نگاران از رسانه‌ها می داند و می گوید: «آدم‌هایی که به این حوزه وارد می‌شوند، دارای هوش متوسط به بالا و نیازهای مالی و رفاهی بیشتر هستند اما در نهایت متناسب با یک کارمند عادی احترام می‌بینند و خدماتی که به آنها داده می‌شود جوابگوی نیازشان نیست.»

افروزمنش اعتقاد دارد که امروز روزنامه نگاری در جایگاهی قرار گرفته که مدیرمسئولان ترجیح می‌دهند با حداقل هزینه روزنامه را منتشر کنند: «بنابراین در این شرایط فرصت شغلی برای خبرنگاران با تجربه کمتر، بیشتر از خبرنگاران حرفه‌ای است. یعنی هرچه میزان تجربه و دانش روزنامه نگاری یک خبرنگار بالا باشد شانس یافتن کار در رسانه‌ها کمتر می‌شود.» افروزمنش به روزنامه نگاری در دهه‌های 70 و اوایل 80 اشاره می‌کند ومی گوید: «آن روزها روزنامه نگاران و خبرنگاران سلبریتی بودند. آدم‌های بسیار باسوادی که انگیزه ورود بسیاری از خبرنگاران به این حوزه شدند. امروز اما روزنامه نگاری تنها یک شغل است نه درآمد آنچنانی دارد نه شهرتی و نه آرمانی.»

او هم مانند «آرش خوشخو» سردبیر روزنامه «هفت صبح» اعتقاد دارد که دانشگاه‌ها نه تنها در تربیت روزنامه نگاران و خبرنگاران حرفه‌ای نقش ندارند که یکی از علل وضعیت امروز رسانه‌ها هستند. خوشخو تعدد رسانه‌ها و تعداد کم خبرنگاران ورزیده را یکی از علل عدم نشر استاندارد روزنامه‌ها می داند ومی گوید: «تعدد روزنامه‌های دولتی، رقابت را برای بخش خصوصی هم سخت کرده است.» به گفته او این رقابت نابرابر باعث شده تا خبرنگاران غیرحرفه‌ای بیشتر جذب رسانه‌های دولتی شوند، از سوی دیگر رسانه‌های خصوصی هم به دلیل مشکلات مالی نتوانند از خبرنگاران حرفه‌ای استفاده کنند. اومی گوید: «اگر بازار واقعی باشد و فقط نیروهای حرفه‌ای وارد آن شوند، آن زمان یک خبرنگار ممتاز می‌تواند دو و سه برابر حال حاضر پول دریافت کند.»

به گفته خوشخو شرایط نابرابر باعث شده تا هم خبرنگاران حرفه‌ای برای کار در فلان نهاد دولتی تمایل پیدا کنند و هم نشریات دولتی به عنوان یک بنگاه اقتصادی به ماجرا نگاه کنند و دیگر تمایزی بین یک گزارش درجه یک با گزارش‌های درجه دو و سه قرار ندهند.

خوشخو اعتقاد دارد که باید بازار روزنامه نگاری وخبرنگاری پالایش شود. او چگونگی ارتقای خبرنگاران در رسانه‌های ایران را درست نمی‌داند ومی گوید: «امروز درایران فکر می کنند که یک خبرنگار باید برای ارتقای شغل حتماً گزارش نویس ارشد، دبیر سرویس، معاون سردبیر و... شود در حالی که در اروپا و امریکا شرایط به گونه دیگری است. آنجا ممکن است حقوق یک یادداشت نویس و یا خبرنگار فوق العاده چندین برابر یک سردبیر باشد.» «محمد کریمی» سردبیر خبرگزاری تسنیم با اشاره به اینکه روز خبرنگار را باید فراتر از یک مناسبت تقویمی دید، می‌گوید: «اینکه جامعه خبری را فقط در یک روز خاص مورد توجه قرار دهیم خود نشانگر عدم شناخت نسبت به نقش مؤثر خبرنگاران و مولدان تولید و اندیشه در عرصه‌های مختلف جامعه است.»

او با تأکید بر اینکه اصحاب رسانه همانند دیگر اقشار جامعه نیازمند توجه و برخورداری از حداقل خدمات رفاهی هستند، می‌گوید: متأسفانه با گذشت بیش از سه دهه از نظام جمهوری اسلامی ایران جامعه رسانه‌ای هنوز صاحب یک تشکل یا انجمن نیست. اگرچه تلاش‌هایی برای شکل‌گیری انجمنی مختص جامعه رسانه‌ای صورت گرفته اما رویکرد سیاسی و حضور چهره‌های خارج از میدان رسانه سبب شد تا در کارکرد خود به انحراف رود و نهایتاً تعطیل شود.

او در خصوص رشادت‌های خبرنگاران کشور، می‌گوید: جامعه رسانه‌ای به گواه مسئولان و افکار عمومی از معدود جوامعی است که در تمام ساعات روز حتی در اوقات فراغت در عرصه‌های مختلف به رصد و پایش می‌پردازد. حتی با برخی از سوژه‌ها زندگی می‌کند، از برخی از اتفاق‌ها ملول می‌شود یا حتی نسبت به رفتار طعنه‌آمیز دلگیر می‌شود. او با اشاره به اینکه اقلیتی از بخش فعال رسانه‌ای از تخصص‌های لازم در حوزه‌های مختلف کمتر بهره برده‌اند، می‌گوید: مسئولان و مشخصاً معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد باید در حرکتی دو سویه سطح دانش و مهارت‌های حرفه‌ای تخصصی خبرنگاران و فعالان عرصه رسانه‌ای و همچنین سواد رسانه‌ای را ارتقا بخشند.

کریمی معتقد است: به گمان من برگزاری دوره‌های تخصصی آموزشی خارج از کشور نقش مؤثری در رشد و پیشرفت مهارت‌های خبرنگاران حرفه‌ای در مواجهه با سوژه‌های مختلف دارد.

فاطمه مهدیانی سردبیر خبرگزاری ایلنا با اشاره به اینکه همه خبرنگاران ما اغلب با مشکلات صنفی و معیشتی مواجه هستند، می‌گوید: قرار بود انجمن صنفی برای پیگیری مطالبات خبرنگاران در طول این چند ماه تشکیل شود که متأسفانه این اتفاق تاکنون محقق نشده است.

او با تأکید بر اینکه نداشتن امنیت شغلی یکی از دغدغه‌های اصلی خبرنگاران است، می‌گوید: برخورد‌های دوگانه اطلاعاتی و امنیتی با خبرنگارها درست نیست. اغلب شاهد هستیم فقط با طیفی از خبرنگاران منسوب به یک جناح سیاسی برخوردهای امنیتی می‌شود اما خبرنگارانی از جناح دیگر کاملاً در مصونیت هستند هرچند معتقدم کلاً باید نگاه امنیتی به این حوزه از میان برود.

او در خصوص تربیت نیروی حرفه‌ای خبری در دنیای امروزی هم می‌گوید: در برخی از موارد شاهد این هستیم برخی از افرادی که از دانشگاه‌ها فارغ‌التحصیل می‌شوند دارای دانش خبری کامل نیستند. ما اغلب با این افراد دچار مشکل هستیم تا دوره‌های مقدماتی آموزشی را برای کسب مهارت طی کنند.

او با تأکید به اینکه مشکل نداشتن بیمه هنوز دغدغه بسیاری از خبرنگاران رسانه‌ها است، می‌گوید: در برخی از موارد وقتی خبرنگاران برای استخدام مراجعه می‌کنند شاهد این هستیم که در سوابق حرفه‌ای نقص بیمه دارند. به طور مثال فرد سه سال در یک روزنامه کار کرده است و تنها یک سال سابقه بیمه برای او رد شده یا هیچ بیمه‌ای برایش در نظر گرفته نشده است.علاوه بر این اغلب شاهد این هستیم که برخی از خبرنگاران قبل از انتشار خبر مطلب را در توئیتر و صفحه‌های مجازی پخش می‌کنند که این کار دور از فعالیت حرفه‌ای خبری است.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.