فیلم گفتگو با 2 دختر در قتل عام سیانوری خانوادگی / 3 اعتراف متفاوت و وعده ازدواج به فروشنده سیانور + عکس
حوادث رکنا: دختر 18 ساله و دوستش برای بودن کنار هم سناریوی قتل عام خانواده اش را به اجرا گذاشت و مادر و خواهرش را سیانور به قتل رساند.
به گزارش اختصاصی رکنا، اواسط اردیبهشت امسال سناریوی مرگ مرموز مادر و دختر 14 ساله ای به پلیس مخابره شد و تیمی از ماموران برای تحقیق به بیمارستان مراجعه کردند.
بررسی های ابتدایی نشان از آن داشت که مادر و دختر جوان با خوردن کنسرو ماهی به کام مرگ فرو رفته باشند اما پس از اینکه اجساد به پزشکی قانونی منتقل شد بررسی های دقیق سناریوی عجیبی را پیش روی تیم جنایی تهران قرار داد.
پزشکی قانونی پس از سم شناسی و آسیب شناسی علت مرگ مادر و دختر جوان را مرگ با سیانور اعلام کردند و همین کافی بود تا بازپرس ویژه قتل دستور تحقیقات میدانی و دقیق را برای کارآگاهان اداره 10 صادر کرد.
کارآگاهان جنایی درکاوشگری های پلیسی پی بردند که روزی که مادر و دختر راهی بیمارستان شدند پدر خانواده در خانه نبوده و تنها دختر 18 ساله خانواده همراه دوستش معصومه در خانه بودند و جالب اینکه مادر و دختر و پدر نیز در روزهای گذشته نیز چند بار دچار مسمومیت شده بودند.
با توجه به مرموز بودن ماجرا دختر 18 ساله خانواده هدف تحقیق قرار گرفت و در ادامه خانه معصومه دوست مریم نیز مورد بازرسی قرار گرفت و مقداری سیانور در اتاق معصومه کشف شد و همین کافی بود تا 2 دختر 18 ساله به قتل عام خانوادگی اعتراف کردند.
قتل عام خانوادگی برای مهاجرت
مریم و معصومه در روزهای ابتدایی در بازجویی ها اعتراف کردند که برای تصاحب اموال خانواده و مهاجرت تصمیم به این کار گرفتیم و حتی قصد داشتیم پدر خانواده را هم به قتل برسانیم که نقشه مان ناکام ماند.
2 دوست صمیمی ادعا کردند که عاشق فیلم های جنایی و هالیوودی بودیم و از روی این فیلمها ایده برداری کرده و نقشه قتل خانوادهام را کشیدیم. ما ابتدا میخواستیم پدر و مادر و خواهرم را با سم آرسنیک به قتل برسانیم و 8 بار در تهران و یک بار در شمال این کار را انجام دادیم. اما در این ۹ بار موفق نشدیم و درنهایت سیانور تهیه کردیم.
طلسم شده بودم
مریم 18 ساله در حالیکه اشک می ریخت و دوستش در خونسردی کامل روی صندلی نشسته بودند و ادعای عجیبی را مطرح کردند و مریم می گفت او را طلسم کردند تا دست به قتل عام خانواده اش بزنند و معصومه می گفت بخاطر اینکه دوستم تنها نباشد همراهش بودم و تنهایش نگذاشتم.
خودت را معرفی کن؟
مریم 18 ساله هستم و برای کنکور پزشکی درس می خواندم.
به چه جرمی دستگیر شدی؟
قتل مادر و خواهرم.
چرا؟
طلسم شدم.
چطور؟
بعد از اینکه ماجرای قتل مادر و خواهرم رخ داد پدرم در خانه یک دست نوشته پیدا کرده بود که نشان می داد مرا طلسم کردند ، چون من هیچ اراده ای از خودم نداشتم و حتی اگر به من می گفتند خودکشی کن حتما این کار را انجام می دادم.
چه کسی شما را طلسم کرده است؟
نمی دانم، با کسی اختلاف نداشتیم.
انگیزه از قتل چه بود؟
انگیزه ای نبود، گفتم طلسم شده بودم و می خواستم با حذف خانواده ام تنهایی زندگی کنم و برای خودم باشم و این تصمیم با دیدن فیلم و با حرف های دوستانم گرفته شد.
خانواده ات سختگیری می کردند؟
نه، کاملا آزاد بودم و هیچ سختگیری در کار نبود.
خوب مجردی زندگی کردن برای چه؟
نمی دانم من هیچ اراده ای از خودم نداشتم.
چند بار اقدام به قتل عام خانواده کردی؟
9 بار.
در این 9 بار هیچ وقت پشیمان نشدی؟
نه، هر بار که نقشه مان به شکست می خورد به فکر کار دیگری برای حذف خانواده ام بودم تا اینکه در آخرین نقشه غذای مادر و خواهرم را با داروی آرسونیک مسموم کردیم که مادرم حالش بد شد و 3 روز در کما بود و بعد از آن به کام مرگ فرو رفت و خواهرم را نیز با دادن قرص سیانور به کام مرگ کشاندم.
با خواهرت اختلاف داشتی؟
نه، خیلی با هم صمیمی بودیم و دوستش داشتم.
با مادرت مشکل داشتی؟
نه.
چرا هیچ وقت پشیمان نشدی؟
باور کنید تغییر کردم من در آن روزها قدرت تصمیم و پشیمانی نداشتم مرا طلسم کرده بودند.
معصومه دوست خوبی هست؟
معصومه بهترین دوستم است و همیشه با هم هستیم و پس از دستگیری خودش اعتراف کرد.
هیچ وقت مانع کارت نشد؟
شاید بعضی وقت ها مانع می شد اما حرف های مرا گوش می کرد و برای حذف خانواده ام همراهی ام می کرد.
در مراسم خاکسپاری خواهر و مادرت بودی؟
بله، بعد از خاکسپاری چند بار اقدام به خودکشی کردم اما موفق نشدم و در مراسم چهلم خانواده ام بیهوش شدم.
نمی خواستم مریم را تنها بگذارم
معصومه 18 ساله که دوست صمیمی مریم است می گوید فقط بخاطر اینکه مریم را تنها نگذارم همراهی اش کردم.
با خانواده مریم اختلاف داشتی؟
نه، باور کنید مثل خانواده خودم بودند و هیچ مشکلی نداشتم.
مریم بهترین دوستت است؟
بله، همیشه با هم هستیم، شاید باورتان نشود ، 20 روز خانه مریم بودم و 20 روز مریم خانه ما بود و همیشه در کنار هم بودیم.
چند وقت است که تصمیم به قتل عام خانواده مریم گرفتید؟
2 ماه.
یعنی هر هفته نقشه قتل می کشیدید؟
بله، ولی باور می کنید در این 9 بار خدا ما را دوست داشت که نقشه مان عملی نشود اما تکرار و اصرار ما باعث این اتفاق شد.
هیچ وقت مخالفت نکردی؟
من همیشه از آخر این اتفاق می ترسیدم و می دانستم ترسناک است. هربار که نقشه مان عملی نمی شد من مخالفت می کردم اما باور کنید مریم تغییر پیدا کرده بود و صحبت های مرا گوش نمی کرد و حتی با حرف هایش تصمیمش را جدی تر می گرفت.
قتل عام خانواده مریم برای تو چه فایده ای داشت؟
هیچی. من فقط نمی خواستم مریم تنها باشد و حتی وقتی دستگیر شدم خودم همه ماجرا را اعتراف کردم و هیچ موردی را گردن مریم ننداختم.
ماجرای قتل برای مهاجرت چه بود؟
من روز اول این حرف را زدم اما دروغ گفتم چون اصلا ماجرا این نبود و مریم هم خودش گفت که هیچ اراده و انگیزه ای در این ماجرا نداشت.
چرا مانع کار نشدی؟
اوایل من مخالفت می کردم اما در مسیر یک همدست هم به ما اضافه شد.
همدست؟!
بله، همان مرد جوانی که قرص ها را از خریدیم.
اطلاع داشت برای قتل قرص ها را می خرید؟
اولین بار قرص برنج خریدیم که قرص ها شکست وقتی برای بارهای بعدی به سراغش رفتیم در جریان نقشه مان قرار گرفت و با ما همدست شد.
انگیزه او چه بود؟
قرار بود بعد از قتل به او هم پول زیادی بدهیم.
بازداشت مرد قرص فروش
با اعترافات 2 دختر جوان مرد پسر جوان که قرص های مرگبار را به آنها فروخته بود ردیابی و خیلی زود دستگیر شد.
پسر 30 ساله که یک مغازه عطاری دارد در اعترافاتش گفت: بدهکار بودم و وقتی 2 دختر جوان پیشنهاد پول به من دادند وسوسه شدم و حتی قرار بود بعد از ماجرا و رسیدن به پول زیاد با مریم هم ازدواج کنم به همین خاطر با آنها همدست شدم.
قتل عام برای ماندن کنار معصومه
صبح دیروز 2 دختر جوان برای تحقیق پیش روی محسن اختیاری بازپرس شعبه 2 دادسرای امور جنایی تهران قرار گرفتند و این بار اعتراف عجیبی را مطرح کردند.
مریم در اعترافاتش گفت: من و معصومه دوستان صمیمی هستیم و خیلی به یکدیگر وابسته شده ایم تا حدی که طاقت دوری همدیگر را نداریم .
وی افزود: خانواده ام می خواستند برای جدا کردن ما از هم مرا به خارج کشور بفرستند ولی من مخالف بودم به همین خاطر با معصومه تصمیم گرفتیم خانواده ام را حذف کنم تا به خارج کشور مهاجرت نکنم و در کنار معصومه بمانم و دوستم نیز پیشنهادم را پذیرفت و این نقشه را عملی کردیم که پدرم در این سناریو زنده ماند.
بنا بر این گزارش، 2 دختر جوان و پسر 30 ساله با دستور بازپرس اختیاری برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره 10 پلیس آگاهی تهران قرار گرفته اند.
ارسال نظر